از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

ز دریچه های چشمم نظری به ماه داری.. استاد شهریار

ز دریچه های چشمم نظری به ماه داری
چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری

به شب سیاه عاشق چکند پری که شمعی ست
تو فروغِ ماهِ من شو که فروغِ ماه داری

بگشای رویِ زیبا ز گناهِ آن میندیش
به خدا که کافرم من تو اگر گناه داری

من از آن سیاه دارم به غم تو روز روشن
که تو ماهی و تعلق به شب سیاه داری

تو اگر به هر نگاهی ببری هزارها دل
نرسد بدان نگارا که دلی نگاهداری

دگران روند تنها به مثل به قاضی اما
تو اگر به حسن دعوی بکنی گواه داری

به چمن گلی که خواهد به تو ماند از وجاهت
تو اگر بخواهی ای گل کمش از گیاه داری

به سر تو شهریارا گذرد قیامت و باز
چه قیامتست حالی که تو گاه گاه داری

شهریار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد