مناجات
گفتم از زشتی گفتار بدم ، گفت :بیا
از سیه‌کاری رفتار بدم ، گفت: بیا

گفتم از غفلت دل از هوسم از نَفَسم
صاحب آن همه کردار بدم ، گفت :بیا

گفتم از سرکشی‌ام ، سینه سپر داد زدم
نیستم خسته‌ دل از کار بدم ، گفت :بیا

گفتم از دوست گریزانم و در خود غرقم
دائما در پی پندار بدم ، گفت :بیا

گفتم از گوهر ذکر تو ندارم بهره
غوطه‌ور مانده در افکار بدم ، گفت: بیا

گفتم ای چشمه ی خوبی ، سحری چشم گشا
نگر اعمال شرر بار بدم ، گفت :بیا

گفتم آیینه‌ی شیطان شده بودم عمری
خسته از دست همین یار بدم ، گفت: بیا

 
سید محمد میر هاشمی