ترکی آذربایجانی
زبان ترکی آذربایجانی (به ترکی آذربایجانی: Azərbaycan türkcəsi و یا Azərbaycan dili) زبان گفتاری اهالی در منطقه آذربایجان ایران و سایر مناطق آذرینشین ایران و زبان رسمی جمهوری آذربایجان است. ترکی آذربایجانی به عنوان زبان گفتاری همچنین در نواحی شرقی ترکیه و جنوب گرجستان و داغستان رایج است. در دهههای اخیر آذربایجانیهای بسیاری به شهرهای بزرگ روسیه، اروپا، امریکا و کانادا مهاجرت کرده و جوامع قابل توجهی را در این کشورها تشکیل میدهند
گروهبندی زبانی
ترکی آذربایجانی زیرشاخه زبانهای ترکی و زبان اکثر مناطق ترک نشین ایران از جمله آذربایجان است.
در مورد شمار سخنگویان به زبان ترکی آذربایجانی، اتفاق نظری وجود ندارد و برآوردها متفاوت است. عمده این تفاوت عدم ارائه آمار رسمی از سوی دولت ایران برمیگردد. شمار سخنگویان زبان در جمهوری آذربایجان بیش از حدود ۷ ملیون نفر است (کتابچه سیا) و مرجعهای دیگر نیز کمابیش چنین عددی را ذکر میکنند.
کتابچه سیا بنابر تخمینی که آمریکا در سال ۱۹۴۳ در مورد اقوام ایران انجام داده است، شمار سخنگویان ترکی آذربایجانی را ۲۴٪ تخمین زده است . (با در نظر گرفتن قشقاییها). تخمین دانشنامه زبان کمبریج [3] (منبع ۲) برای سال ۱۹۸۶، ۱۲ میلیون در کل و ۷ میلیون در ایران (۱۵٪) بوده است (با احتساب قشقاییها). دانشنامه بینالمللی زبانشناسی [4] نیز در تخمین سال ۱۹۸۶، تعداد سخنگویان به این زبان در ایران را ۷۷۶۰۰۰۰ نفر (۱۶٪ درصد) براورد میکند که به تخمین دانشنامه زبان کمبریج بسیار نزدیک است. تفاوت تخمین سیا و این دو مرجع را میتوان ناشی از تحولات اجتماعی بین ۱۹۴۳ تا ۱۹۸۶ و مهاجرت ترکان به تهران و دیگر مناطق ایران و همچنین سکنی گزیدن عشایر قشقایی در شهرها دانست.
تحول در خط ترکی آذربایجانی مدرن
در سده نوزده میلادی افرادی مسئلهٔ تغییر الفبای آذر را مطرح کردند. میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۸۷۸) و جلیل محمد قلیزاده از این دسته افراد بودند. البته این امر با مخالفت شدید گروهی دیگر از جمله روحانیان روبرو شد. این مسئله در دورهء بسیار کوتاه جمهوری دمکراتیک آذربایجان (۱۹۱۸-۱۹۱۹) نیز مطرح گشت. بعد از پیروزی بلشویکها چندین روزنامه به خط لاتین در باکو چاپ میشد ولی خط عربی هنوز بکار گرفته میشد. در سال ۱۹۲۴ نریمان نریمانف رهبر بلشویک آذربایجان توانست قانون استفاده از لاتین در امور دولتی را به تصویب مجلس جمهوری آذربایجان شوروی برساند.
تغییر به الفبای لاتین (۱۹۲۶) در سال ۱۹۲۶ اولین کنفرانس ترک شناسی در باکو برگزار گردید. گردآمدگان تصمیم گرفتند که خط لاتین را خط مورد استفادهٔ تمام آذری زبانان جهان اعلام کنند. دو سال بعد به رهبری "کمال پاشا"(آتاترک) رفرم خط در ترکیه به اجرا گذاشته شد و الفبای لاتین جایگزین الفبای عثمانی (عربی) گردید. در همین سال کمیتهای به نام "ینی الیفبا" (الفبای جدید) در مسکو به تدوین الفبای یکدستی پرداخت که در تمامی جمهوریهای ترک زبان اتحاد جماهیر شوروی (آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان، قیرقیزستان و ازبکستان) استفاده شود. این الفبا به مدت بیش از ده سال مورد استفاده بود.
تغییر به الفبای سیریلیک
در سال ۱۹۳۹ الفبای لاتین کنار گذاشته شده و خط سیریلیک روسی جایگرین خط لاتین گردید. در ضمن تدریس زبان روسی در تمام مدارس اجباری اعلام شد. یکی از دلایل تغییر خط دوباره در این دوره و عدم هماهنگی مابین گروههای زبانی مشترک در تدوین الفبای جدید میتواند بر اثر سیاست تجزیه نمودن ملتها و ممانعت از احساسات ملی گرایانه باشد. ترس استالین که ازاتحاد و قدرت گرفتن دو بارهٔ مسلمانان که اغلب آنها ترک زبان هم بودند، سرکوب زبانهای غیر روس در محدودهٔ جغرافیای اتحاد شوروی با جایگزینی زبان روسی با شدت بسیار ادامه پیدا کرد که تا سقوط این اتحادیهٔ در 1991 ادامه داشت. ولی بعضی از این جمهوریها پس از استقلال خود در سال 1991 الفبای خود را دوباره به لاتین بر گرداندند.
البته خط باستانی ترکها خط رونیک بوده که با پذیرفتن اسلام و تبدیل خط رایج به عربی که بسیار آسان تر از رونیک است خط رونیک به فراموشی سپرده شد .
آثار مکتوب زیادی به زبان آذربایجانی با الفبای فارسی بر جای مانده است که تمامی این کتب هنوز به خط لاتین در دسترس نیستند. خط لاتین آذربایجانی با چند حرف اضافه x,q,ə)) یعنی (اَ، ق، خ) اندکی با خط لاتین ترکی استانبولی متفاوت است. در ایران زبان آذربایجانی با الفبای عربی نوشته میشود. در حال حاضر زبانهای ترکی که از الفبای لاتین استفاده میکنند عبارتاند از ترکی آذربایجانی (جمهوری آذربایجان)، ترکی ترکیه، ازبکی، اویغوری(بخشا).
دستور زبان ترکی آذربایجانی متأثر از هم آوائی صوتی حروف است. در زبان ترکی آذربایجانی صداهای خشن (O,U,A,I) و صداهای نازک (Ö,Ü,E,Ə,İ) نمیتوانند در ریشه یک واژه با هم مخلوط شوند و با همان ترتیب فوق در کلمه میآیند. مانند Gözəllik و Ayrılıq. واژههای بیگانه نیز تا حد امکان تحت تأثیر این قانون قرار میگیرند. مانند کلمه عربی حسین (Hoseyn) که در ترکی Hüseyn و کلمه عربی عباس (Əbbas) که در ترکی (Abbas) گفته میشود. گروهی از ترکی آذربایجانی زبانها هنگام صحبت کردن به زبانهای دیگری، ناخودآگاه از این قانون طبیعی زبان خود پیروی میکنند.
زبان ترکی آذربایجانی در گروهبندی زبانشناسی جزو زبانهای التصاقی بشمار میآید. در این زبان ریشه یک فعل یا یک اسم را میتوان با اضافه کردن پسوندهای متعدد تغییر زمانی، جمعی و صفتی داد.
افعال آذربای همه با قاعده اند، به جز فعل ناقص ایمک به معنی بودن.
افعال متعددی درترکی آذربایجانی با اضافه کردن پسوند به افعال لازم ساخته میشود. بطور مثال: اوخشاماق=شبیه بودن ← اوخشاتماق= شبیه کردن
. افعال متعدی درجه دو و درجه سه نیز قابل ساخت است: یازماق=نوشتن(متعدی)← یازدیرماق= بهوسیله کسی دیگر نوشتن(متعدی درجه دو)← یازدیرتماق =وسیله نوشتن کسی را فراهم کردن (متعدی درجه سه).
ترکیب پسوندها و حالات افعال در ترکی آذربایجانی به خلق کلماتی منجر میشود که بیان آنها در برخی زبانهای دیگر با یک یا چند جمله مقدور است. مثال: اونلاری سئویشدیرمه لییک (onlari sevişdirmə liyik)= آنها را باید تشویق کنیم که همدیگر را دوست داشته باشند.
آثار مکتوب ادبی ترکی آذربایجانی متعلق به قرن سیزده میلادی و اشعار حسن اوغلو و نصیر باکویی است. در قرن چهاردهم میلادی شاعران بزرگی چون نسیمی، قاضی برهانالدین و ضریر آثار خود را به این زبان نوشتهاند. عمادالدین نسیمی عارف و فیلسوف بانی فرقه حروفیه را میتوان معمار شعر ترکی آذربایجانی شمرد. شاه اسماعیل ختایی و محمد فضولی دو شاعر توانای قرن پانزدهم میلادی هستند. فضولی شاعری با شهرت جهانی است که اشعار او به زبانهای مختلف ترجمه شدهاست. واقف و آقا مسیح شیروانی نمونهای از شعرای قرن ۱۸ هستند. در قرن ۱۹ نیز شاهد شعرای بنامی چون نباتی و هیدجی، تیلیم خان ساوهای، ماذون قشقائی وشکوهی مراغهای هستیم. دهها شاعر دیگر چون حقیقی و شیخ قاسم انوار و حبیبی و صراف و... و ادیبان معاصری چون معجز شبستری، ساهر، سهند، حداد، کریمی مراغهای و شهریار راکه در دوران معاصر به ترکی آذربایجانی شعر گفتهاند را میتوان نام برد.
ادبیات ترکی در زمینه مرثیه سرایی برای اهل بیت عصمت و طهارت نیز از گنجینهای غنی بهره مند است. از میان شاعران این عرصه میتوان به بیضای اردبیلی، تاج الشعراء یحیوی، دلریش و منزوی اردبیلی اشاره نمود.
گنجینه ادبی معاصر جمهوری آذربایجان شامل ادیبان بزرگی چون میرزا فتحعلی آخوند زاده، جلیل محمدقلیزاده، علی اکبر صابر، حسین جاوید، جعفر جبارلی، سلیمان رستم، صمد وورغون، میکاییل مشفق، خلیل رضا، بختیار وهابزاده و علی آقاواحد هستند.
زبان عربی و فارسی به بخشی از ادبیات ترکی آذربایجانی که آنرا ادبیات دیوانی مینامند تأثیر گذارده اند، که این تأثیر را به روشنی در اشعار تقلید شده فضولی از غزلیات فارسی میتوان مشاهده کرد. درادبیات دیوانی لغات ترکی اصیل همراه با تشبیهات بسیاری که از شعر و ادب فارسی نشأت گرفته است را به روشنی میتوان دید.
ادبیات شفاهی و عاشیقی آذربایجان به علت مردمی بودن، توانسته است بالندگی خود را بسیار خوب حفظ کند. داستانهای کاملی چون کوراغلو و آسلی و کرم با سوژههای بسیار متفاوتی به طور زنده توسط هنرمندان مردمی تحول یافته اند. این داستانها برای اولین بار در قرن بیستم به صوت کتبی در آمده و مانند بسیاری از آثار ادبی منجمد شده اند.
بایاتیها یا دوبیتی های شفاهی آذربایجان از غنای بالایی برخوردارند. ادبیات و موسیقی عاشیقها با قدمتی دیرینه جایگاه و تقدس خاصی بین ترکها و آذربایجانیان دارد. آتالار سؤزو یا امثال زبان ترکی که عموماً پندهایی عاقلانه و انسانی است. آغیلار (مرثیه ها) و لایلالار نیز قسمتی از ادبیات شفاهی ترکی آذربایجانی را تشکیل میدهند. داستانهای فولکلوری چون ددهقورقود، کوراوغلو، آرزی و قمبر، عباس و کولگز، عاشیقغریب، قاچاقنبی، ... از غنای ادبیات شفاهی ترکی آذربایجان سخن میگویند.
ترکی آذربایجانی و عموما زبان های ترکی دارای مشخصه های منحصر بفردی هستند از جمله اینکه دکتر حسین حق پرست قراملکی اقتصاددان و نویسنده تبریزی در کتاب تحلیل زبان ترکی آذربایجانی به طریق ریاضی برخی از این مشخصات را آورد است .[۱]
1- نظری به تاریخ آذربایجان، دکتر محمد جواد مشکور، ج 1، تهران ۱۳۳۹ ، ص ۱۵۲
2- تاریخچه تحول در خط آذربایجانی
برگرفته از http://fa.wikipedia.org
مطالب زیبایی هستند. متشکر
درود بر گیلان کبیر، درود بر گیلان کبیر از آستارا تا گرگان. درود بر میرزای بزرگ اعلام کننده اولین حکومت جمهوری در تاریخ خاور میانه
سلام دوست عزیز ... خیلی عذر میخوام ولی مردم آستارا صد درصدشون ترکی صحبت می کنند و نود درصدشون ترک هستند و ترکی زبان مادریشون هست .این نود درصد شامل اقوام ترک خزر، ترک اسَبلی (اسمبلی )، ترک الکچی ،ترک چادولو، ترک خلج و درصد خیلی کمی دورگه های ترک و تالش هستند یک درصد هم که شکر خدا گیلک نداره فقط یک تقسیم بندی استانی هست مثلا مردم قروه هم صد در صد ترک هستند اما قروه جزو استان کردستان هست ... چرا می دید در مطالب دروغ در کامنت هاتون باشه ... مردم آستارا چقدر باید از چشم طمع گیلک ها عذاب بکشن...
سلام دوست عزیز و شاکی خودم
من قصد اسائه ادب نداشته وندارم و باید عرض کنم
خدمت همه اقوام و ملیتها ارادت کامل دارم
اینکه اجازه ندم دوستان حرفهاشون را بزنند اندکی دور از
انصاف است . اما طبیعتا انتظار دارم دوستان هم جانب حقیقت
را نگهدارند و سخنان خلاف واقع نفرمایند
موفق باشید بانو سولماز ارجمند