مقدمه
مطالبی که در رابطه با فواید علمی نماز گفته می شود، فقط بعد کوچکی از ابعاد متعدد نماز است. پرداختن به فواید دنیوی نماز، نباید ما را از توجه به دریاهای نور و معنویت نماز غافل کند.
این مطالب فقط تاییدات علمی هستند و نباید حکایت ما مثل گروهی شود که نماز را نوعی ورزش سوئیسی تعبیر کردند و دلشان خوش بود که فلسفه نماز را می دانند.
حقیقت نماز در باطن و روح او نهفته است. ولی این باطن باید در یک ظاهر و قالبی که تعیین شده تحقق پیدا کند . وقتی ظاهر نماز با روح و باطن آن آمیخته شود تاثیر خود را می گذارد.
ادامه مطلب ...این مقاله، ترجمه ی خلاصه ی این تحقیق است که در نشریه الاعجاز العلمی منتشر شده است. نویسنده ی محترم اصل مقاله را در 60 صفحه نگاشته و در هفتمین همایش جهانی اعجاز علمی در امارات ارایه نموده است. | |
دیده شده بسیاری از مسلمانان بزرگسال که از زمان کودکی به اقامهی نماز مشهور بوده اند، در سن پیری و با داشتن عمرهای بالا، تا حد زیادی از سلامت جسمانی و عقلی قابل قبولی برخوردارند. |
نماز عملى عبادى و ذکر و توجه خاصى به خداوند سبحان است و اثر طبیعى آن ایجاد روحیهاى در انسان است که او را از فحشا و منکر باز مىدارد و نفسش را از زشتىهاى گناه پاک مىکند. طبیعت نماز، انسان را به یاد نیرومندترین عامل باز دارنده؛ یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مىاندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منکر است، زیرا کسى که روزى پنج بار با بدن پاک و لباس پاک روى به درگاه خدا آورده و تکبیر بگوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر شمرده و به یاد نعمتهاى او افتد و حمد و سپاس او را گوید و...
ادامه مطلب ...تاثیر نماز در تمرکز حواس و حضور ذهن
ذهن متمرکز، قوی و نیرومند است و ذهن پراکنده ناتوان و ضعیف . ذهن همانند چراغ اشعه ای دارد اشعه چراغ در شعله آن تمرکز قوی دارند و سوزاننده اند ودر نزدیکی شعله تمرکز کمتری دارند اما باز هم تمرکز کمتری دارند اما باز هم گرمایشان محسوس است . هرچه از منبع نور دور می شویم پراکندگی اشعه بیشتر می شود تا حدی که گرمای حاصل از از آنها را به هیچ وجه حس نمیکنیم . ذهن در حالت تمرکز پتانسیل بسیار قوی دارد اما هنگامی که به علت توجه به سوی اشیای مختلف پراکنده می شود نیرو و توان خود را از دست می دهد و هر چه به اشیای بیشتری متوجه و پراکنده تر شود از توان آن کاسته می گردد.
ادامه مطلب ...نماز
نماز یکی از عبادتهای مؤمنینِ برخی از ادیان است.
معنای لغوی «صلاه» در عربی، به معنی «فراخواندن» است با این حال واژهٔ «نماز» واژهای پارسیست که در ایران، افغانستان، بنگلادش، هند، پاکستان و ترکیه برای واژهٔ «صلاه» عربی به کار برده می شود. این واژه همچنین در زبان بنگالی، آلبانیایی، بوسنیایی و مقدونیایی، برابر صلاة به کار می رود.
واژه نماز به معنای خم شدن و سرفرودآوری برای سنایش و احترام است. فرهنگ فارسی معین ریشهٔ این واژه را از پارسی پهلوی میداندهرچند در برخی منابع ریشهٔ واژهٔ نماز از واژهٔ «ناماسته» در زبان سانسکریت آریاییان دانسته شدهاست.
ادامه مطلب ...