ایران
ایران کشوری در جنوب غربی آسیا در منطقهٔ مشهور به خاورمیانه است. نام رسمی آن جمهوری اسلامی ایران و پایتخت آن تهران است. مساحت این کشور ۱٬۶۴۸٬۱۹۵ کیلومتر مربع است و بر پایه آمار سال ۱۳۸۵ (هجری خورشیدی) حدود ۷۰ میلیون و ۴۷۲ هزار نفر جمعیت دارد.[۱]
در شمال با ارمنستان ، آذربایجان و ترکمنستان، از شرق با افغانستان و پاکستان ، در غرب با ترکیه و عراق مرز زمینی و همچنین دارای مرز دریایی در شمال با دریای خزر و در جنوب با خلیج فارس و دریای عمان است، که دو منطقه نخست از مناطق مهم تولید نفت و گاز در جهان هستند.
نظام سیاسی ایران برپایه قانون اساسی مصوب ۱۹۷۹ (میلادی) (۱۳۵۸/بازنگری ۱۳۶۸) پایه ریزی شدهاست. بالاترین جایگاه رسمی ایران پس از انقلاب ، ولایت فقیه است که در حال حاضر در اختیار سید علی خامنهای است. اسلام دین رسمی، تشیع مذهب رسمی و فارسی زبان رسمی ایران است.
ایران به عنوان یک سرزمین و یک ملت دارای تاریخی کهن (دست کم هفت هزار سال) است و یکی از تاریخیترین کشورهای جهان به شمار میرود.
ایران به واسطه قرار گرفتن در منطقه مرکزی اوراسیا دارای موقعیتی ژئواستراتژیک است. این کشور از اعضای پایه گذار سازمان ملل متحد، جنبش عدم تعهد، سازمان کنفرانس اسلامی ، اوپک و سازمان اکو است ، ایران یک قدرت منطقهای در جنوب غربی آسیا است و جایگاه مهمی را در اقتصاد جهانی به واسطه در اختیار داشتن صنعت نفت، صنعت پتروشیمی و گاز طبیعی برای خود بدست آوردهاست.[۲]
فهرست مندرجات[نهفتن] |
واژه ی ایران در فارسی باستان «آئیریانا» (airya) و در فارسی میانه به شکل «اِران» (erān) بوده، و برگرفته از شکل قدیمی «airya nama» و به معنای «سرزمین مردمان اصیل» است.
واژه ی «آریا» در زبانهای اوستایی، فارسی باستان و سنسکریت به ترتیب به شکلهای «اَیریه» (airya)، «اَریه» (āriya)، «آریه» (arya) به کار رفتهاست. همچنین در زبان سنسکریت «اریه» (ariya) به معنی سَروَر و مهتر و «آریکه» (aryaka) به معنی مَردِ شایستهٔ بزرگداشت و حرمت است و آریایی بهزبان اوستایی «ائیرین» (airyana) و به زبان پهلوی و فارسی دری «ایر» خوانده میشود و ایرج به زبان آریایی "airya" است. ایر در واژه بهمعنی «آزاده» و جمع آن «ایران» بهمعنی «آزادگان» است.
نام ایران در لغت به معنی «سرزمین آریاییان» است و مدتها پیش از اسلام نیز نام محلی آن نیز ایران، اران، یا ایرانشهر بود.[۳]، البته از ۶۰۰ سال پیش از میلاد تا ۱۹۳۵ در عرصه بینالمللی با نام «پرشیا» شناخته میشد[1] که در سال ۱۹۳۵ در شرف تأسیس لیگ ملل با درخواست رسمی رضاشاه پهلوی همان نام بومی کشور (ایران) در عرصه بینالملل هم مورد کاربرد قرار گرفت. نام «پرشیا» همچنان متناظر نام ایران است و در زبانهای اروپایی به دلیل سابقه تاریخی - فرهنگیاش مصطلح است اما در اخبار سیاسی بیشتر از نام ایران استفاده میشود.
بیشتر نمایشگاههای بزرگ فرهنگی- هنری ایران که در سالهای اخیر در اروپا برگزار شده مانند «هفت هزار سال هنر ایران» و «امپراتوری فراموش شده» نام «پرشیا» را در عنوان خود داشتهاند.
ایران در شرق با افغانستان و پاکستان؛ در شمال شرقی با ترکمنستان، در بخش میانی شمال با دریای خزر، در شمال غربی با جمهوری آذربایجان و ارمنستان؛ درغرب با ترکیه و عراق؛ و سرانجام در جنوب با آبهای خلیج فارس و دریای عمان همسایهاست.
از دید طبیعی ایران از شمال به رود اترک، دریای خزر و رود ارس، از مشرق به کوههای هندوکش و کوههای غربی دره سند، از مغرب به دامنههای غربی کوههای زاگرس و حوضه آبریز اروندرود و از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان محدود است. مساحت آن ۱٬۶۴۸٬۱۹۵ کیلو متر مربع و جمعیت آن برپایه سرشماری سال ۱۳۸۵ هجری شمسی ۷۰ میلیون تن بودهاست. بیش از نیمی از ایران کویری و نیمه کویری است. حدود یک سوم ایران نیز کوهستانی است و بخش کوچکی از ایران (شامل جلگهٔ جنوب دریای خزر و جلگهٔ خوزستان) نیز از جلگههای حاصلخیز تشکیل شدهاست. مرتفعترین کوه ایران نیز دماوند میباشد. غربیترین شهر ایران از نظر جغرافیایی شهر آواجیق و شرقیترین شهر ایران سیرکان است.[۴]
ایران تا پیش از برقراری حکومت مشروطه سلطنتی فاقد تقسیمات کشوری رسمی بودهاست. و طبق اولین قانون تقسیمات کشوری (مصوب ۱۲۸۶ شمسی) ایران به ۴ ایالت «آذربایجان» ، «خراسان» ، «فارس» ، و «کرمان و بلوچستان» تقسیم شد و هر ایالت به چند ولایت حاکم نشین و هر ولایت به چند نایب الحکومه نشین تقسیم شد.این تقسیمات تا سال ۱۳۱۶ با تغییرات جزئی به همینگونه ماند.
در سال ۱۳۱۶ خورشیدی با تصویب قانون جدید تقسیمات کشوری، ایران به ۱۰ استان و ۴۹ شهرستان تقسیم شد. به مرور زمان با ایجاد استانهای جدید، تعداد استانهای ایران افزایش یافت. برای مدتهای مدیدی از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران دارای ۲۴ استان بود. در سال ۱۳۷۲ استان اردبیل از استان آذربایجان شرقی جدا شد. همچنین استان قم در سال ۱۳۷۴ از استان تهران جدا شد و استان قزوین در سال ۱۳۷۳ از استان زنجان جدا و به استان تهران ملحق شد و در سال ۱۳۷۶ به استان قزوین مبدل شد [۵]. در سال ۱۳۸۳، استان خراسان به سه استان: خراسان جنوبی، خراسان شمالی و خراسان رضوی تقسیم شد. به این ترتیب اکنون ایران از ۳۰ استان تشکیل شدهاست.
واحد تقسیمات کشوری ایران | مسئول | نهاد مربوطه | مرکز |
---|---|---|---|
کشور | وزیر کشور | وزارت کشور | پایتخت |
استان | استاندار | استانداری | مرکز استان |
شهرستان | فرماندار | فرمانداری | مرکز شهرستان |
بخش | بخشدار | بخشداری | مرکز بخش |
دهستان | دهدار | دهداری | مرکز دهستان |
شهر | شهردار | شهرداری | ندارد |
روستا | دهیار | دهیاری | ندارد |
ایران از لحاظ آب و هوایی یکی از منحصر به فرد ترین کشورهاست.اختلاف دمای هوا در زمستان بین گرمترین و سردترین نقطه گاهی به بیش از ۵۰ درجه میرسد. به طور کلی ایران در منطقهای قرار گرفتهاست که از نظر بارندگی در سطح نیمه خشک و خشک قرار میگیرد.
آب و هوای ایران متأثر از چندین سامانه میباشد:
۱- سامانه پرفشار سیبریایی که با ریزش به عرضهای جنوبی در نوار شمالی بارش باران و برف و کاهش دما و در سایر نقاط فقط کاهش دما را به همراه دارد.
۲-سامانه باران زای مدیترانهای که از سمت غرب وارد کشور میشود و موجب ریزش باران یا برف در بسیاری از نقاط غربی و مرکزی و شرق کشور میشود.
۳-سیستم کم فشار جنوبی که در نوار جنوب و جنوب غرب موجب رگبار باران میشود.
میزان بارندگی بسیار متغیر است.در شمال به بیش از ۲۱۱۳ میلیمتر (رشت، ۱۳۸۳) نیز میرسد.در نواحی کویری بارش عمدتاً بسیار کم و در حدود ۱۵ میلیمتر است.بارش نواحی شمال غرب و غرب، دامنههای جنوبی البرز و شمال شرق تا حدودی قابل توجه (حدود ۵۰۰ میلیمتر) میباشد.در سایر نقاط میزان بارش از ۲۰۰ میلیمتر تجاوز نمیکند.
اختلاف دمای هوا در ایران در نقاط مختلف زیاد است.در حالی که در فصل زمستان دمای شهرکرد در شب به ۳۰- هم میرسد مردم اهواز هوای تابستانی (۲۵ درجه) را تجربه میکنند.هوای سواحل شمالی در تابستان گرم و مرطوب و در زمستان معتدل میباشد.نواحی شمال غرب و غرب تابستانهای معتدل و زمستانهای سرد و نواحی جنوبی تابستانهایی شدیداً گرم و زمستانهایی معتدل دارند.
پیشینهٔ تاریخی کشور ایران را در اسطورههای کهن ایرانی به آغاز تاریخ میرسانند ولی شروع تاریخ سیاسی آن از آغاز حکومت پادشاهی ایران در زمان ماد است. شاهنشاهی ماد، اولین شاهنشاهی ایران بوده است و لذا بعنوان شروع تاریخ ایران ، بعنوان یک مجموعه، درنظر گرفته می شود و گرنه پیش از آن تمدنهایی در ایلام، جیرفت و ... نیز بودهاست.
ایران امروزه از اقوام زیادی از جمله :آذربایجانی، کرد، لر، بختیاری، خلج، مازنی، گیلک، لک ،تالش،ترکمن، عرب، آشوری، کلدانی، مندایی، تات، گرجی، بلوچ، سیستانی، ارمنی، یهودی ، دیلمی تشکیل شدهاست.[۶] . در ایران در حدود ۲۰ زبان و ۱۱۰ گویش زبانی رواج دارد و بزرگترین گروههای زبانی ایران را فارسی، ترکی آذربایجانی، کردی، ترکمنی، گیلکی، مازندرانی، خلجی، تالشی، لری، بختیاری ،عربی، بلوچی، لکی، دیلمی، تاتی، ارمنی، آشوری، مندایی، گرجی، عبری، کلدانی و غیره تشکیل میدهند. زبان رسمی اداری ایران فارسی است. فارسی یکی از زبانهای شاخه هند و اروپایی است. براساس اصل پانزدهم قانون اساسی کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.
همچنین برخی از آیینهای دیگر در برخی دوران رواجی اندک یافتهاند مانند دین مزدک، مانی و مسیحیت پیش از اسلام .
در پانصد سال گذشته، بهویژه پس از تشکیل دولت صفویان همواره تشیع آیین رسمی ایران بودهاست و در حال حاضر از جمعیت ایران، ۸۹٪ شیعه، ۹٪ سنی و ۲٪ مسیحی،زرتشتی،یهودی،بهائی و پیروان سایر ادیان هستند.[۷] در اصل ۱۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اسلام و مذهب جعفری دوازده امامی دین رسمی است و سایر مذاهب اسلامی که در قانون اساسی به آنها تصریح شده شامل مذاهب اربعه اهل سنت(حنفی،شافعی،حنبلی،مالکی) و شیعیان زیدی(چهار امامی) نیز قانونی و دارای احترام کامل میباشند. همچنین در اصل ۱۳ قانون اساسی، ایرانیان مسیحی، یهودی و زرتشتی به عنوان اقلیت دینی پذیرفته شدهاند و میتوانند در حدود قانون بر اساس دین خود عمل نمایند.
پیمان نامههای ایران با دیگر دولتها
پیمان نامههای دیگر دولتها بر سر ایران
حکومت ایران جمهوری اسلامی است. قوه مقننه در دست مجلس شورای اسلامی است. مذهب رسمی ایران شیعه اثنیعشری و طبق اصل ۱۳ قانون اساسی از پیروان ادیان دیگر تنها مسیحیان ایران، زرتشتیان ایران و یهودیان ایران در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و البته پیروان هیچیک از ادیان دیگر در تبلیغ دین خود آزاد نیستند. پیروان هر یک از این سه دین در مجلس شورای اسلامی دارای نماینده هستند. فارسی، زبان رسمی اداری ایران است.
ایران یکی از ۱۹۸ کشور عضو سازمان ملل متحد است. همچنین در سازمانهایی چون سازمان کشورهای همسود، سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)، سازمان کشورهای اسلامی، سازمان همکاری منطقهای برای عمران و در پیمان NPT عضویت دارد.
روابط خارجی ایران در دورهٔ جمهوری اسلامی با تنشهای فراوانی روبرو بودهاست.
از جمله چالشهای ایران پس از انقلاب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
معادن مهم ایران عبارتست از: نفت و گاز. ایران، دومین ذخایر نفتی جهان، یازده در صد ذخایر ثابت شده نفتی زمین معادل ۱۳۰ میلیارد بشکه، و نیز دومین ذخایر گازی جهان، هجده در صد ذخایر ثابت شده گاز زمین، معادل ۲۶ تریلیون متر مکعب را در اختیار خود دارد. مهمترین منطقههای نفتی این کشور مسجد سلیمان، هفتگل، گچساران، آغاجاری و شاه آباد (غرب) است.همچنین دریای مازندران نیز اندوخته نفتی بسیاری را در خود نهفتهاست. نفت قم نیز در حال استخراج است. بیشترین معادن در حال بهره برداری در استان خراسان وجود دارد.
دیگر معادن مهم کشور عبارتاند از: معادن ذغال سنگ، کانیهای فلزی: طلا، منگنز، کرومیت، مس، سرب، روی، نیکل، کبالت، نقره، معدنی شیمیایی: گوگرد، نمک، سنگهای تزئینی، شن و ماسه و اورانیوم.
مدهترین صنایع کشور عبارتاند از: صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد، نساجی، شیمیایی، غذایی، خودرو سازی، الکتریکی و الکترونیکی و... صنایع مهم دستی و خانگی و سنتی کشور عبارتاند از: فرش و قالی، گلیم و زیلو، منبت کاری، خاتم کاری و سفال سازی.
راهها و وسایط نقلیه نیز دارای اهمیت است. راه آهن سرتاسری ایران راه آهن تهران به مشهد راه آهن تهران به تبریز تهران به کاشان، راه آهن بندرعباس به تهران وراه آهن بندرعباس به سرخس که به تازگی بهره برداری رسید و راههای دیگری که در دست ساخت است. جادههای شوسه همه شهرهای را بهم مربوط میسازد. راههای کشتیرانی در دریای خزر، دریای عمان وخلیج فارس است. راههای هوایی میان اغلب کشورهای بزرگ جهان و شهرهای درجه اول ایران برقرار است.
در ۳۰ سال گذشته جمعیت ۳۶ میلیونی ایران به ۷۰ میلیون نفر افزایش پیدا کرده و نخستین موج این نسل جدید به بزرگسالی رسیدهاست. بر اساس آمارهای رسمی نرخ بیکاری به ۲۲ درصد رسیدهاست اما برخی کارشناسان رقم آن را ۲/۱۲ درصد برآورد میکنند. محمد خاتمی رئیس جمهوری سابق میگوید «حضور سالانه ۷۰۰ هزار نفر به بازارکار معرف فشار شدیدی است که اقتصاد ایران ناگزیر به تحمل آن است.».
در دوره(۱۳۸۳ – ۱۳۵۳)، نرخ تورم گاه به ۷ درصد رسیده و گاه به مرز ۵۰ درصد نزدیک شدهاست و نرخ بیکاری زمانی ۳ درصد و زمانی بیش از ۱۶ درصد بوده در حالیکه در زمینه بدهی خارجی، این رقم برای مدتها صفر بوده ولی گاه چنان افزایش یافته که دولت را با بحران بازپرداخت مواجه کردهاست. خصوصی سازی، رهایی از اقتصاد متکی به نفت و همگام شدن با اقتصاد جهانی پیشنهادهایی است که از سوی تحلیلگران برای تثبیت اوضاع اقتصادی ایران مطرح میشود.
وابستگی شدید به درآمدهای غیر قابل اعتماد نفتی برنامه ریزی اقتصادی ایران را همواره شکننده کردهاست. برنامه دولت این است که اتکا به بودجه درآمدهای نفتی را که ۸۰ درصد درآمدهای ارزی کشور را تشکیل میدهد، کاهش دهد اما هر گونه تلاش برای خارج کردن درآمدهای نفتی به معنای آن است که درآمدهای مالیاتی چند برابر شود.
صنعت ایران پس از سالها همچنان زیر پوشش یک رشته قوانین حمایتی دولتی فعالیت میکند و اگر در معرض فشارهای رقابتی بین المللی قرار گیرد ممکن است بسیاری از کارخانهها تعطیل شود و بیکاری افزایش یابد. البته در سالهای اخیر شاهد تاکید ایرانیان بر درآمدهای غیر نفتی بودیم که به گفته سازمان آمار ایران درصد درآمدهای غیر نفتی طی ۶سال کذشته دو برابر شدهاست
صندوق بین المللی پول در آخرین برآورد خود از رشد اقتصادی کشورها در سال ۲۰۰۵ پیش بینی کرد: رشد اقتصادی ایران در این سال به ۵/۷ درصد برسد که بدین ترتیب نسبت به سال قبل از آن ۰/۱ درصد کاهش خواهد داشت.
مرکز پژوهشهای مجلس ایران با ارائه گزارشی (۲۰۰۷)، استفاده بیش از حد از درآمدهای نفتی در چند سال گذشته را عامل بی ثباتی در اقتصاد این کشور معرفی و پیش بینی کرده رشد اقتصادی ایران به حدود ۵ درصد در سال (۲۰۰۸) برسد.
ذخایر ارزی ایران در پایان سه ماهه نخست سالجاری با ۲۷ درصد رشد نسبت به مدت مشابه سال گذشته از رقم ۶۵ میلیارد دلار فراتر رفت. این رقم نسبت به خردادماه سال ٨۴ که ذخایر ارزی ایران ٣۴۰ هزار میلیارد ریال بود، بیش از ۷۲ درصد افزایش یافتهاست.[2]
سیا حجم بدهیهای کشور را تا پایان سال ۲۰۰۷ ، ۱۳،۸ میلیارد دلار اعلام کرد.[3]
کارشناسان بانک جهانی در گزارش شاخصهای توسعه در سال ۲۰۰۵ میانگین رشد تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۰۴ را شش و پنج دهم درصد تخمین زدهاند که یک دهم درصد از سال ۲۰۰۳ کمتر است.
مرکز پژوهشهای مجلس ایران با ارائه گزارشی، پیش بینی کرده تورم در سال جاری (۲۰۰۷) به بیشتر از ۲۲ درصد برسد. این نرخ تورم تقریباً دو برابر پیش بینی برنامه چهارم توسعه برای نرخ تورم در سال جاری است و بیشترین رقم طی دوازده سال گذشتهاست.
بر اساس گزارش سازمان جهانى جهانگردى، ایران رتبه دهم جاذبههاى باستانى و تاریخى و رتبه پنجم جاذبههاى طبیعى را در جهان دارا است ولى با این وجود تا به حال چندان در جذب گردشگران خارجى موفق نبودهاست.[۹]
فرهنگ ایرانی ریشه در تاریخ دارد. برای شناخت فرهنگ ایران باید به کشورهای مستقلی که در پیرامون ایران هستند نیز نگریست. افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، آذربایجان و حتی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه و پاکستان همگی کم یا زیاد گوشهای از فرهنگ ایران را به ارث بردهاند. حتی سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است. در مجموع میتوان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای جمهوری اسلامی ایران است را به اختصار چنین برشمرد: ۱- زبان پارسی که مهمترین شاخصه فرهنگ ایرانی است. ۲- اعیاد ملی از جمله نوروز. ۳- شخصیتهای اسطورهای از جمله رستم. ۴- اساطیر تمثیلی همچون دیو، سیمرغ و ... ۵- علم و هنر. ۶- معماری ایرانی. ۷- دین اسلام و بخصوص مذهب تشیع.
وسیقی کلاسیک ایرانی به گونههای گوناگون بازشناخته میشود: موسیقی اصیل، موسیقی ردیف یا به گونهای ساده موسیقی دستگاهی. این موسیقی هم به گونه تکنوازی و هم به گونه گروهی که دربرگیرنده خواننده، نوازنده و تنبکنواز است، نواخته میشود. موسیقی ایرانی هنگامی که به گونه تکنوازی نواخته میشود، مونوفونیک است، هرچند در تکنوازی نیز آکوردها برای آرایهبندی به کار میروند و در برخی فرمها شاید در سراسر یک آهنگ نُت پدال نواخته شود. موسیقی که به گونه گروهی نواخته میشود، هته روفونیک است و آهنگی که خواننده آماده میکند، نوازنده به آسانی آن را بازتاب میدهد و کم و بیش آن را دگرگون میسازد. موسیقی کلاسیک ایرانی بداههگونهاست. این گفته میرساند که خنیاگر در یک دم هم نوازندهاست و هم آهنگساز.
با دیده بهنگر تئوریسینهای این دوران، موسیقی ایرانی بر دوازده سیستم است که دستگاه و آواز نام دارند. هفت دستگاه موسیقی ایرانی، شور، همایون، نوا، سهگاه، چهارگاه، راست پنجگاه و ماهور و پنج آواز آن ابوعطا، بیات ترک، افشاری، دشتی و اصفهان میباشند.
سازهایی که در موسیقی ایرانی به کار گرفته میشوند دارای پیشینه درازی هستند و مانند سازهای کهن اروپایی بسیار پرارزش هستند. این سازها هم از دید تاریخی و هم از نگر پیشینهشان کنکاش میشوند. هرچند برخی از سازهای اروپایی جانشین سازهای بومی شدهاند، لیکن از این سازها تا هنگامی که موسیقی ایرانی زندگی میکند سود جسته میشود.
|