خداوندا! سرور من! تو پروردگار جهانیانی و قلمروت بی پایان!
فرخنده باد نامت که وام دار هیچ حکومتی نیستی!
ملکوت تو بی پایان است. آه چه عبارت شعف انگیزی است!
خداوندا برای کسانی که زبان به تمجید تو گشوده اند، هرگز نخواهی پسندید که تمجیدشان به زبان و گفتار محدود ماند و به قلب هایشان نفوذ نکند!
ای فرمانروای ما! قدرت مطلق، خیر مطلق، عقل کل، ای ازلی و ابدی، ای اقیانوس عمیق و بی انتها، ای که همه زیبایی ها از آن توست!
محبوب من!
اگر تو سوی من آیی من چگونه یارای آن را خواهم داشت که در خدمت به تو تردید کنم؟ پروردگارا در آن هنگام خود را پاک فراموش خواهم کرد و به راه هایی خواهم اندیشید که بتوانم خدمت گزارت باشم. اراده ام را به تو خواهم سپرد و آن را از قدرت تهی خواهم ساخت، که تو واجد همه قدرت هایی!
خدایا من در این زندگی چیزی نخواهم خواست جز آن که تو آن را بخواهی!
خدایا! با بوسه خود بر من آرامش را ارزانی کن!
خدای من، عقل بی پایان، ای وجود بی حد و اندازه، ای عشق، که مرا بیشتر از من دوست داری! چرا چیزی را بخواهم که تو برایم در نظر نگرفته ای؟!
ما را یاری رسان که بدانیم اعتراف به هیچ ندانستن در برابر همه علم تو، همه چیز است!