از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

چرا عاشق نباشم ؟ - شعر از جهانبخش پازوکی

من که می دانم شبی ، عمرم به پایان می رسد
نوبت خاموشیِ من ، سهل و آسان می رسد
من که می دانم که تا ، سرگرم بزم هستی ام
مرگ ویرانگر چه بی رحم و شتابان می رسد 
 پس چرا عاشق نباشم ؟ 
من که می دانم به دنیا اعتباری نیست
بین مرگ و آدمی قول و قراری نیست
من که میدانم اجل ، ناخوانده و بی دادگر
سرزده می آید و راه فراری نیست  
 پس چرا عاشق نباشم ؟  
شاعر : جهانبخش پازوکی
نظرات 1 + ارسال نظر
محمدامین شنبه 30 دی‌ماه سال 1402 ساعت 05:34 ق.ظ

تولد معین مبارک

معین بی تکرار
سپاس رفیق از طرف استاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد