نیایش مارجوری هلمز
آه خدایا! فقط تو هستی که مرا یاری میدهی. فقط تویی که به من قوت و قدرت میبخشی. فقط تویی که به من هوش و درایت میدهی تا کارها را به سامان برسانم. تو، تویی که زمان را آفریدی و تویی که خالق عصر هستی، آن را به من خواهی بخشید.
رحمتی فرما و برکت بخش مردمی را که با آنان سروکار دارم. برکت بخش شغلی را که بدان مشغولم و میدانم پرداختن به آن تلاشها، سرانجام ارزشش را خواهد داشت.
خدایا! به من فهم و عقل عنایت فرما تا ضعفها و نقصهای خود را بازشناسم و شجاعت حمله به آنها را بیابم. میدانم مرا آن توش و توان نیست که در یک وعده بر همه آنها غلبه کنم، لکن میکوشم یک به یک به نبرد آنان روم و سودای آن دارم که از بدترین آنها آغاز کنم و آن گاه که توانستم آن یکی را کاملا تحت سلطه خویش درآورم، به سراغ آن دیگران میروم.
خداوندا یاریام ده تا اراده چنین کاری در من پای گیرد و نیز قدرت و قوتی و شکیبایی و شهامتی که اگر از عهده بر نیامدم، دگر بار بکوشم. در این نبرد مرا شکیبا باش و یاریام ده تا خود نیز شکیبا باشم.
خدایا! بامدادان قلبم از کینه آکنده بود. خیلی کارها درست از آب درنیامده بود و همه چیز نادرست و آشفته مینمود. بسیار کسان همزمان و به شدت مرا آزرده و نومید گردانده بودند، یاریام ده تا این آتش خشم و خروش کینه فرو نشیند.
خداوندگارا! از سینه من بار کینه را برگیر تا شاید امروز خویش را با آرامش آغاز کنم.خداوندگارا! یاریام ده تا به تو توکل کنم نه به دیگران، از تو استقامت جویم، نه از دیگران.
خداوندگارا! مگر چهقدر صبوری و شکیبایی و پایداری از من انتظار داری؟ مگر چهقدر روح آدمی توان تحمل دارد؟
آزمون در پی آزمون، گرفتاری در پی گرفتاری و هنوز یکی فروکش نکرده آن دیگری، از بطن دیگری زاده میشود.
من در هم شکسته و کوفتهام، از پای فتاده و فرسودهام، آشفته ذهن و پریشان اندیشهام، با این حال میدانم بایدم که هوای خویش داشته باشم، بایدم که شور و شعور خویش را حفظ کنم و قدرتمند و قوی اندیشه باقی بمانم و هم چنان پیش روم. خداوندگارا! تا کجا مرا تاب مقاومت است؟
خدایا! یاریام ده تا سلامت عقل و توش و توان خویش را حفظ کنم.
خدایا! برگیر برخی از این مشکلات و رنجهای آزار دهنده را از دوشهای من. آنها را پریشان کن و از طرقی دیگر حل و رفعشان فرما. باور کن که بسیار خستهام و از پای افتاده. بسیار دویدهام و بسیار گرفتار، دیگر توش و توانی به جای نمانده تا ایستادگی کنم.
خدایا! مرا قوت ده و قدرتی تا توان ایستادنم باشد.
اما باشد که کمی نیز آسودگی بخشی. خدایا مرا رهایی بخش از این معضلات تا نفسی به آرامی کشم.
سپاس میگویم ترا ای خدا برای آن که مرا زن آفریدی.