گوته و اسلام
یوهان ولفانگ گوته بزرگ ترین شاعر آلمانی که علاقه اش به اسلام علاقه ای درونی و خارج از قواعد معمولی ست.
. نخستین جلوه ی این علاقه در دوران جوانی گوته یعنی 23 سالگی اوست که مدحی بسیار زیبا در وصف پیامبر گرامی اسلام می سراید. در 70 سالگی نیز آشکارا بیان می کند که در این اندیشه است که همه شب های قدر را که قرآن در آن نازل شده است،شب زنده داری کند بین 23 تا 70 سالگی نیز به شیوه های مختلف علاقه خود به اسلام را نشان داده است . گرایش گوته به اسلام بیش از هر چیز دیگر در دیوان شرقی غربی او نمود پیدا می کند . یکی از ابیات شگفت انگیز دیوان ،بیتی است که شاعر در آن گمان این که مسلمان است را منتفی نمی داند.
نخستین نشانه ای که علاقه ی گوته را به اسلام نشان می دهد به نامه ای که به استادش گوتفرید هردر چنین می نویسد بر می گردد."می خواهم برای تو مانند موسی(ع) در قرآن دعا کنم ،آنجا که می فرماید :رب اشرح لی صدری ..." گوته این آیه را از قرآن یادداشت کرده است . در میان مطالعات او به اوراقی بر می خوریم که یادداشت های گوته را از برخی آیات قرآن نشان می دهد . گوته برخی آیات را از 10 سوره قرآن یادداشت کرده است که در آن ها می توان برخی درس ها و تعالیم بنیادین اسلام را مشاهده کرد .
عقیده اصلی گوته این است که خداوند در طبیعت جلوه می کند و از این رو این آیات را یادداشت می کند:مشرق و مغرب از آن خداست پس هر کجا رو کنید ،همان جا رو به خداست.خدا فراخ رحمت و داناست(بقره 115).یکی دیگر از موضوعاتی که گوته به آن می پردازد این است که خداوند فقط با یک زبان و یک واسطه با مردم سخن نمی گوید بلکه با وسایل مختلف با انسان ها سخن می گوید ."جز این نیست که پیامبری است که پیش از او پیامبرانی دیگر بوده اند که اگر بمیرد یا کشته شود ،شما به آیین پیشین خود باز می گردید (آل عمران 144).برخی دیگر از یادداشت های گوته علاقه او را به شخصیت و تأثیرگذاری حضرت محمد (ص) نشان می دهد :" کافران می گویند : چرا از جانب پروردگارش معجزه ای بر او نازل نمی شود؟ بگو خدا هر که را خواهد گمراه کند و هر که را به درگاه او رو کند ، هدایت می کند(رعد27).همچنین در نامه ای به یکی از علمای جوان می نویسد:حقیقت دارد که خدا در قرآن می گوید : ما هیچ پیامبری بر قومی نفرستادیم مگر به زبان قوم او.
در نامه ای به کارلایل نیز این آیه از قرآن را می آورد : ما هیچ پیامبری را جز این که به زبان قومش تکلم کند پیامبری مبعوث نکردیم...(ابراهیم 4).
برخی دیگر از اندیشه های گوته نیز نزدیکی و مشابهت زیادی با تفکرات اسلامی دارند مثلا اعتقاد به تقدیر و قسمت. در نظر گوته اسلام تسلیم شدن در برابر خداست و او هرگز نمی خواهد خویش را در مقابل خواست الهی قرار دهد.
هنگام لشکرکشی فرانسه گوته گرفتار می شود و زندگی اش به خطر می افتد . در این موقعیت و لحظه او می گوید:خطر مرا به شدت تهدید می کرد و من ناگهان به تقدیر و سرنوشت معتقد شدم و همین اعتقاد مرا در آن لحظه حساس یاری داد و قوت بخشید و براستی که اسلام در این موقعیت بهترین رهنمون من بود. و نیز هنگامی که یکی از بستگان گوته به بیماری سختی دچار می شود در این باره به دوستش می نویسد : نمی توانم در این باره چیزی بگویم.مگر آن که چون آن چه اسلام فرموده رفتار کنم .همچنین در پاسخ به یکی از دوستانش که از او خواسته بود او را پندی دهد می نویسد :در این جا نمی توان دیگران را نصیحت کرد هر کس باید خود تصمیم بگیرد .اگر به این موضوع توجه داشته باشیم که همه ما تسلیم خداییم در آن صورت می توانیم به خویشتن جرأت و جسارت دهیم . گوته 4 هفته پیش از مرگ و در 82 سالگی می نویسد : در این جا و در هر مکان ، انسان به این فکر گرفتار است که مقابله با ناگواری ها امکان پذیر است . اما اگر با دقتی بیشتر بنگریم ، در می یابیم انسان ها می توانند خویش را از ترس نجات دهند البته به شرط آن که در تفکر شفابخش اسلام رها شوند و بر خدا توکل کنند.
در زمان لشکرکشی ناپلئون به آلمان گوته از فرصت بدست آمده بهره می جوید تا با سربازان مسلمان که با سربازان روسی همراه بودند ، برای تکمیل اطلاعاتش درباره ی مسلمانان ازتباط برقرار کند . گوته حتی در یکی از مراسم مسلمانان شرکت می کند ، که این موضوع نه تنها خود شاعر ، بلکه اطرافیان و ناظران را بسیار تحت تأثیر قرار می دهد به گونه ای که افراد بسیاری به کتابخانه شهر مراجعه می کنند تا قرآن را برای مطالعه به امانت گیرند.سربازان از جنگ در اسپانیا برگه ای از قرآن را که روی آن آخرین سوره ی قرآن ، ناس نوشته شده بود با خود به ارمغان آورده بودند و گوته از شرق شناس آلمانی لورباخ می خواهد تا این سوره را برایش ترجمه کند .
اشعار دیوان شرقی غربی گوته نشان دهنده این است که بی گمان اگر او چنین اطلاعات و مطالعاتی را نسبت به اسلام نداشت ، این اثر تا این حد نمی توانست جو و فضای اسلامی را در خودش بگنجاند و منعکس کند . منابع گوته برای مطالعه دین اسلام عبارتند از : قرآن ، سنت پیامبر و کتاب هایی که دربارهی زندگی حضرت محمد (ص) نوشته شده بود.
شعر زیبای زیر نشان دهنده تأثیرپذیری گوته از قرآن است : شرق از آن خداست غرب از آن خداست سرزمین های شمالی و جنوبی در دستان او آرمیده اند . این شعر متأثر از آیه شریفه " و لله المشرق و المغرب ..." است . و یا شعر زیر که بر گرفته آیه " اهدنا الصراط المستقیم " است : هر گاه به کار مشغولم و یا شعز می سرایم تو راه را به من نشان بده . و یا شعر : وستارگان را در آسمان نهاد راهنمایانی در بر و بحر که شما را نشانه باشند با درخشش خود در بلندای آسمان ، متأثر از سوره نحل آیه 17 " و علامات و بالنجم و هم یهتدون" در دیوان به تفکر و اعتقاد گوته به سرنوشت نیز اشاره می شود : آفریننده همه چیز را اندیشیده است و تقدیر معین شده ، پس حکمت را پیروی کن راه آغاز شده پس سفر را کامل کن . ویا آیه " ان الله لا یستحیی ان یضرب مثلا ما بعوضه " خدا از مثال زدن به پشه نیز خجالت نمی کشد ( بقره 26 ) که در شعری زیبا تجلی یافته است : آیا نباید این تمثیل را استفاده کنیم که مورد علاقه ی من است ؟ خدا حیات را برای ما در تمثیلی از پشه توضیح داده است . در شعر زیبایی از زلیخانامه به اسمای صدگانه الهی اشارت دارد و نیز توحید را همه ترین دستاورد دین اسلام می شمارد . این مقال را با شعر زیبای گوته در ساقی نامه دیوان شرقی پایان می بریم : این که قرآن قدیم است من نمی دانم و این که قرآن حادث است پرسشی ندارم تنها می دانم که قرآن کتاب کتاب هاست.
(گزیده ای از سخنرانی خانم ممسن استاد دانشگاه استانفرد کالیفرنیا)