وقتی قرار است همین روزها خط اینترنتی با سرعت ۳۲ مگابیت در ترکیه راهاندازی شود و در اختیار مشتریان قرار گیرد، چرا ما به خط 128 کیلوبیتی خودمان اینترنت پرسرعت میگوییم؟
از عبارت «اینترنت پرسرعت» استفاده نکنیم!!
کدام اینترنت!؟ کدام پرسرعت!؟
اول - ای.دی.اس.ال (ADSL) تنها یکی از روشهای ارائه و دسترسی به اینترنت در جهان است. روشی نه چندان جدید که در ایران تنها در یکی- دو سال اخیر کمی فراگیر شده و شهروندان به تدریج با مزایای آن آشنا میشوند، هرچند که اکثرا هنوز امکان دسترسی به آن را ندارند.
دوم - اگر از برخی نواحی بسیار محدود در تهران صرفنظر کنیم، در ایران شهروندان تنها میتوانند به دو روش به اینترنت دسترسی داشته باشند. نوع اول سیستم دایلآپ (Dial-up) و روش دیگر ای.دی.اس.ال است. در مقایسه با سیستم دایلآپ که تقریبا در دنیا منسوخ شده، اینترنت ای.دی.اس.ال دارای سرعت بالاتری است. البته روشهای دسترسی به اینترنت دیگری هم وجود دارد که سرعت بسیار بالایی را عرضه میکنند ولی فعلا در ایران خبری از آنها نیست.
سوم - ارائه اینترنت ای.دی.اس.ال در ایران به شهروندان برای مصرف خانگی با سرعت بالاتر از 128 کیلوبیت مجاز نیست. به این ترتیب عملا اینترنت ای.دی.اس.ال در ایران با دایلآپ تفاوت چندانی ندارد. وقتی از وزارت ارتباطاتیها به خاطر این محدودیت انتقاد میشود، آنها پاسخ میدهند که این مصوبه را شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرده و ما فقط مجری آن هستیم. البته ظاهرا وزیر و معاونش انتقاد جدی نسبت به این محدودیت ندارند. صحبتهای چند ماه پیش آنها مبنی بر اینکه همین سرعت 128 کیلوبیت برای کاربران ایرانی کافی است، جنجالی رسانهای را به دنبال داشت و دیدگاههای وزارت ارتباطات را در زمینه این محدودیتها منعکس کرد.
چهارم - همانطور که گفته شد این محدودیت حاصل مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است. اینکه وزارت ارتباطاتیها میگویند ما در این زمینه فقط مجری مصوبه هستیم و اختیاری برای لغو آن نداریم تا حدی میتواند سخنی قابل پذیرش باشد. رفع این محدودیت هم طبیعتا نیاز به مصوبه همان شورا یا نهاد دیگری مثل مجلس شورای اسلامی دارد. اما نکته اصلی اینجاست که شورای عالی انقلاب فرهنگی یا مجلس شورای اسلامی یا هر نهاد دیگری که قدرت و اختیار لغو این محدودیت را دارد تنها در صورتی ممکن است اقدام به تصویب مصوبهای برای آزادسازی اینترنت کند که از طرف نهاد فنی درگیر ماجرا یعنی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، لزوم لغو چنین مصوبهای با زبانی فنی توجیه و تشریح شود. با توجه به دیدگاههای وزیر که ظاهرا لزوم چندانی برای لغو این مصوبه نمیبیند یا حداقل تلاش قابل توجهی در این خصوص انجام نمیدهد، این انتظار که پیگیر برطرف کردن چنین محدودیتی باشد بعید به نظر میرسد.
پنجم - چند سالی بود که کاربران ایرانی ای.دی.اس.ال اعتراضات پراکندهای داشتند مبنی بر اینکه سطح خدمات دریافتیشان از شرکتها پایینتر از خدمات خریداری شده است. به عبارت دیگر کاربران میگفتند اینترنتی را که به اسم سرعت ۱۲۸ کیلوبیت خریداری میکنند سرعت بسیار پایینتری دارد و در این میان برخی شرکتهای اینترنتی به کمفروشی و به نوعی کلاهبرداری از شهروندان متهم میشدند. صدای اعتراض کاربران به جایی نمیرسید تا اینکه ماه پیش وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به نوعی این مسئله را تایید کرد و از امکان شکایت شهروندان از شرکتهای ارائه خدمات اینترنتی خبر داد. به این ترتیب و با تایید دولتیها حداکثر سرعت اینترنتی که برای شهروندان عادی ایرانی متصور است ظاهرا از همان ۱۲۸ کیلوبیت هم پایینتر میشود.
ششم - با این تفاسیر سئوالی پیش میآید که چرا به اینترنت ای.دی.اس.الی که رسما با حداکثر سرعت ۱۲۸ ارائه میشود و در واقع در بهترین حالت به زحمت سرعت آن به ۱۰۰ میرسد، اینترنت پرسرعت گفته میشود؟ اگر این اینترنت پرسرعت است، پس اینترنت چند مگابایتی که حالا نه فقط در کشورهای توسعه یافته، بلکه در کشورهای در حال توسعه همسایه ایران با کمترین هزینه در دسترس است چه اسمی دارد؟ وقتی قرار است همین روزها خط اینترنتی با سرعت ۳۲ مگابیت در ترکیه راهاندازی شود و در اختیار مشتریان قرار گیرد، چرا ما به خط 128 کیلوبیتی خودمان اینترنت پرسرعت میگوییم؟
هفتم - اصولا اینکه اینترنت با سرعت بالا و گسترش کیفی و کمی خدمات ای.دی.اس.ال میتواند چه نقشی در توسعه علمی، اقتصادی و فرهنگی کشور داشته باشند موضوع این یادداشت نیست. در این مورد رسانهها و کارشناسان بسیار سخن گفتهاند و مسئولان هم بسیار نشنیدهاند!
جان کلام یادداشت این است که اینترنت در دسترس شهروندان ایرانی نسبت به اینترنتی که حتی در کشورهای هم سطح ایران وجود دارد از سرعت بسیار کمتری برخوردار است. در حالی که این روزها در دنیا بحث اینترنت چند ۱۰۰مگابیتی مطرح است، شهروند ایرانی اگر خوششانس باشد که ای.دی.اس.ال به محلهشان آمده باشد و توان مالی متوسط به بالایی داشته باشد، در بهترین حالت میتواند از اینترنت ۱۰۰ کیلوبایتی استفاده کند.
با این اوصاف بهتر است اسم چنین اینترنتی را «اینترنت پرسرعت» نگذاریم و مدام این عنوان را در رسانهها به کار نبریم. میتوانیم اینترنت «پرسرعت» را هم مسئلهای فرض کنیم که دیگران دارند و ما هنوز نداریم و ظاهرا قرار نیست داشته باشیم. مثل خیلی چیزهای دیگری که آنها دارند و ما نداریم و فقط میتوانیم حسرتش را بخوریم.
محمد مهدی مولایی- دنیای کامپیوتر و ارتباطات