سخت
آری تو ای مملو از بودن و توانستن و حس کردن و تپیدن ،
و ای پر از زندگی ،
ای سرشار از بودن !
تو نمی دانی که برای این دوست تو
ـ که اکنون جز یک قفس استخوانی ای که پر از هواست ، نیست ،
و بر روی سینه ی پوک و خالی اش ،
سنگ سنگین و بی رحم لحد را نهاده اند ... ـ
درد کشیدن چه سخت است !