خداوندا، دردم را بیشتر کن، زخمم را چرکینتر، تبم را تندتر و چنینم نگاهدار، مبادا که آرامش فراموشى بیاورد.
خداوندا، خوف از ظالم را در من بمیران و توان آن عطایم کن که تخت سینه ناکسان بکوبم، بىترس از عواقب خوفانگیزش.
خداوندا، از پاداش معافم کن، از بخشش ناامیدم کن، از بهشت مأیوسم کن تا هر چه مىکنم به سوداى انعام تو نباشد.
خداوندا، اگر داشتن، ذلیل داشتنم مىکند ندارم کن. اگر کاشتن، اسیر چیدنم مىکند بیکارم کن. اگر اندیشه خیانت به یاران بر سرم افتاد، بر سر دارم کن. اگر به لحظه غفلتى درافتادم، پیش از سقوط هوشیارم کن. اگر رنج بیماران لحظهاى از دلم بیرون رفت، سخت و بىترحم بیمارم کن.
خداوندا، خوارم کن اما مردم آزارم مکن.
خداوندا، ناامید از معجزهام کن، بىاعتقاد به دست غیبم کن، کافرم کن، رهایم کن.
خداوندا، با ما ندار باش. اگر نیستى، اگر زادۀ تصورى و اگر به پایان خویش رسیدهاى، منطقم را استوارى بخش تا نبودت را به نیکوترین وجهى اثبات کنم و سخنم را چنان مؤثر ساز که شک در بود و نبودت را از دلها برانم.
خداوندا، همتم را براى انکارت هزار هزار برابر کن.