شما دینتان را فروختید و ما خریدیم!
بانوی باحجابی داشت در یکی از سوپرمارکتهای زنجیرهای در فرانسه خرید میکرد؛ خریدش که تمام شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندقدار زنی بیحجاب و اصالتاً عرب بود.
صندوقدار
نگاهی از روی تمسخر به او انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را میگرفت اجناس
او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز میانداخت.اما خواهر باحجاب ما که روبنده بر
چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمیگفت و این باعث میشد صندوقدار بیشتر عصبانی
شود!
بالاخره صندوقدار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون
هزار تا مشکل و بحران داریم و این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته
که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش
گذاشتن دین و تاریخ! اگه میخوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به
کشور خودت و هر جور میخوای زندگی کن!»
خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود
توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندقدار کرد… روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم
صندوقدار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت:
«من
جد اندر جد فرانسوی هستم… این دین من است و اینجا وطنم… شما دینتان را فروختید و ما
خریدیم!»
ترجمه: ابوعامر
منبع: منتدی رسالة الإسلام
بنظرم حتی این داستان هم جانبدارانه هست.
بنظرم دین شخصی است نه اجباری کردن آن درست است و نه به اجبار برداشتن آن!
دین اسلام دینی اختیاری و آشتی خواه است که به زور خود را بر کسی تحمیل نمی کند . اما متاسفانه عده ای این دین پاک را وسیله کسب درآمد و قدرت ساخته اند . عده ای هم تحت تاثیر مغزشویی دین فروشان ، سودای خام بهشت و حوری و انگبین را در سر می پرورانند و با جنایات و وحشی گری و ریختن خون زنان و بچه ها ، جدای از اینکه جهنم را برای خود رزرو می کنند باعث بدنامی دین اسلام شده اند .
وگرنه اگر به قول شما واجبات دینی از روی اختیار انتخاب می شد مسلمانان از ابراز عقاید خود در کشورهای اروپایی خجالت
نمی کشیدند و انگ تروریست نمی خوردند
شاید علت سخنان آن مغازه دار هم همین باشد . هر چند در کل من هم موافق سخنان ایشان نیستم .
به هر حال ممنون از ابراز نظر شما
موفق باشید