مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی
بهارها که ز عمرم
گذشت و بی تو گذشت
چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی
دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند
درین سرای تو بمان ای که ماندگار تویی
جهانیان همه گر
تشنگان خون منند
چه باک زان همه دشمن که دوستدار تویی
دلم صراحی لبریز
آرزومندیست
مرا هزار امید است
و هر هزار تویی
سیمین
بهبهانی