به تو ای آینه از خسته ترین قاب، سلام
گل نیلوفــــر خوابیده بــه مرداب ، سلام
ای دو چشم تو دوتا شیخ ابوالعشوه ی ترک
مست قیلوله و لـــم داده بـه محراب ، سلام
آخرین نسل به جامانده ی ترسابچه گان
مــغ هندوی از آتش زده سرخاب، سلام
ای همه روی تو، ابروی تو ازبوی تو مست
چشم آهـــوی تو و خــوی تو نایاب، سلام
مژه در مژه که نه پنجه ی پنجاه پلنگ
پرقــوی سر مویت دم سنجاب، سلام
لف و نشر دو لبت غرق در ایجاز نمک
قدو بالای تـو سرمصدر اطناب، سلام
ای هــم آغوشی ما، دیـــو در آغـوش پری
رقص ماهی بچه در قلعه ای از آب، سلام
بهترین حالت ممکن شدن امر محال
سر بــه گرداب قرار سر نوّاب، سلام
پابه پا شاه و گدا، شاه شما،بنده گدا
مرگ بــــر جمله رعایا و به ارباب سلام
معتکف در دهنت هر چه که دندان طلبه
بــه سخنران زبان ، مرجـع طلاب، سلام
در گره خوردگــــی مـــــرز نگاه من و تــــو
شمع می گفت به آن گوهر شب تاب، سلام
در بیامیز و نیاویز بـــه آن ابـــــروی کــج
چشم توماهی و ابروی تو قلاب، سلام
چشم اگر دید تـو را سجده ی واجب دارد
پلک می افتد و می گوید در خواب، سلام
محمدرضا حاج رستم بیگلو