با شبی که در چشمهایت در گذر استمرا به خوابی دیگر گونه بیداری بخشچرا که من حقیقت هستی رادر حضور تو جسته امو در کنار تو صبحی است که رنج شبان رااز یاد می بردبگذار صبحم را به نام تو بیاغازمتا پریشانی دوشینماز یاد برده شود.
"محمد شمس لنگرودی"