من قولِ تو را به تمامِ شهر داده بودمبه تمام کوچه های بن بستبه تمام سنگفرشهای خیسبه تمام چترهای بستهبه تمام کافه های دنجاما حالا که فنجان هااز من نا امید شده اندباور میکنماز اول هم کافه چیقولِ تو رابه قهوه ی دیگری داده بود !
سمانه سوادی