از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

داستانک عمیق و زیبای دروغ های مادر !!

 داستانک عمیق و زیبای دروغ های مادر !!

 

داستان من از زمان تولّدم شروع می‎شود. تنها فرزند خانواده بودم؛ سخت فقیر بودیم و تهی‎دست و هیچ گاه غذا به اندازهء کافی نداشتیم. روزی قدری برنج به دست آوردیم تا رفع گرسنگی کنیم. مادرم سهم خودش را هم به من داد، یعنی از بشقاب خودش به درون بشقاب من ریخت و گفت،:
” فرزندم برنج بخور، من گرسنه نیستم.”

و این اوّلین دروغی بود که به من گفت.

زمان گذشت و قدری بزرگ تر شدم. مادرم کارهای منزل را تمام می‎کرد و بعد برای صید ماهی به نهر کوچکی که در کنار منزلمان بود می‏رفت.  مادرم دوست داشت من ماهی بخورم تا رشد و نموّ خوبی داشته باشم. یک دفعه توانست به فضل خداوند دو ماهی صید کند.  به سرعت به خانه بازگشت و غذا را آماده کرد و دو ماهی را جلوی من گذاشت. شروع به خوردن ماهی کردم و اوّلی را تدریجاً خوردم.
مادرم ذرّات گوشتی را که به استخوان و تیغ ماهی چسبیده بود جدا می‎کرد و می‎خورد؛ دلم شاد بود که او هم مشغول خوردن است.  ماهی دوم را جلوی او گذاشتم تا میل کند.  امّا آن را فوراً به من برگرداند و گفت:
” بخور فرزندم؛ این ماهی را هم بخور؛ مگر نمی‎دانی که من ماهی دوست ندارم؟”

ادامه مطلب ...

معرفی آقازاده های مشهور فوتبالی !

معرفی آقازاده های مشهور فوتبالی !

تماشا: با جملات هوتن قلعه نویی در گفت و گو با مجله همشهری جوان می شود شرایط آقازاده های فوتبالی را تشریح کرد. «خیلی راحت به تمرین استقلال می روم و با آنها تمرین می کنم. به خاطر این است که پسر قلعه نویی ام … مثل روز برایم روشن است که اگر کمی زودتر از موعد به بزرگسالان بروم یا به تیم ملی دعوت شوم همه می گذارند به حساب پسر امیر قلعه نویی بودنم.»

آقازاده بودن در فوتبال دو رو دارد. ممکن است بازیکن خیلی زودتر از آن چیزی که باید به تیم هایی برسد که شاید توانایی حضور در آنها را نداشته باشد، در همان حال فشاری که بر این بازیکنان وارد می شود همیشه بیشتر از بازیکنان دیگر است اما در هر صورت هیچ بازیکنی بدون اتکا بر توانایی های فردی خود به جایی نرسیده است.

ادامه مطلب ...

نیایش

الهی  

نه من آنم
که ز فیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی
که گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر
باز نگردد نروم باز به جایی
پشت دیوار
نشینم چو گدا بر سر راهی
کس به غیر
از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در
که جز این خانه مرا نیست پناهی
....

ادامه مطلب ...

بدون اینها هرگز ازدواج نکنید!

 بدون اینها هرگز ازدواج نکنید!
 
سه عامل مهم افراد را به طرف ازدواج و تشکیل خانواده سوق می دهد : نیاز اقتصادی، میل به فرزند و عشق.
میل به فرزند که همان علاقمندی به بقای نسل و حفظ نوع می باشد، عشق یا لذت جنسی یا نیازهای اقتصادی به عنوان مقدمات وصول به این هدفند. از لحاظ جهان شناسی، وظیفه خانواده ( زن و مرد ) تنها امتداد نسل است و نیازهای اقتصادی یا شهوانی به عنوان مقدمه ای برای رسیدن به این هدف بزرگند.
 
1 - احترام و گذشت
شما باید در همه حال و در هر شرایطی به همسر خود احترام بگذارید. نزدیکی یک زوج هیچ گاه حق توهین و تحقیر یکدیگر را به آنان نمی دهد. با اولین توهین به همسر، اولین گام برای فروریختن بنای خانواده برداشته شده است و اصالت خانواده زیر سۆال می رود. هیچ خطایی از طرف همسر، شما را محق به توهین به او نمی کند. گذشت لازمه هر رابطه طولانی مدت است. انسان در طول زندگی مرتکب خطاهایی می گردد و گذشت و راهنمایی دوستانه همسر، زمینه پیشگیری از وقوع مجدد آن خطا را فراهم می کند، احساس صمیمیت را تقویت می کند و زندگی را به کام زوجین شیرین می سازد.
 
2 - یک عشق یک همسر
این اصل ضامن دوام و خوشبختی یک خانواده است. وفاداری به همسر، وفاداری به عشق را به ارمغان می آورد.
 
_
ادامه مطلب ...

تنهایی من

در "نقاشی هایم" تنهاییم را پنهان می کنم... 


در "دلم" دلتنگی ام را...
 

در "سکوتم" حرف های نگفته ام را...
 

در "لبخندم" غصه هایم را...
 

دل من... 


چه خردسال است !!! 


ساده می نگرد ! 


ساده می خندد ! 


ساده می پوشد ! 


دل من... 


از تبار دیوارهای کاهگلی است!!!
 

ساده می افتد ! 


ساده می شکند !
 

ساده می میرد ! 


ساده

نیایش

پروردگارا!

هرگز در رحمت تو بسته نیست، ماییم که دست و پا بسته ایم

پرودگارا رهایمان کن

خدایا!

در شگفتم از کسی که غصه خودش را نمی خورد، غصه روزیش را می خورد

پروردگارا آگاهمان کن

پروردگارا!

سالیانی می پنداشتیم که ما حافظ دین تو ایم

حال می فهمیم که این دین توست که حافظ ماست

پروردگارا بیدار مان کن

بار الها!

سگ گله حرمت امانت نگه دارد

و ما به امانت تو خیانت ورزیم

خدایا امین مان کن

ادامه مطلب ...

بدون عنوان !

 

دست های کوچکش 

 


به زور به شیشه های ماشین شاسی بلند حاجی می رسد 

 


التماس می کند : آقا... آقا " دعا " می خری؟  


و حاجی بی اعتنا تسبیح دانه درشتش را می گرداند 

 


و برای فرج آقا " دعا " می کند.... 

 

30 کار 30 ثانیه ای برای یک زندگی بهتر

 

30 کار 30 ثانیه ای برای یک زندگی بهتر

 

 

رفتار و طرز برخورد ، شالوده و پایه موفقیت است. یک انسان سخاوتمند با رفتار و منش مثبت مطمئناً کامیاب خواهد شد. 

اگر رفتارتان را تغییر دهید، ادراکتان، اعمالتان، و زندگیتان را تغییر داده اید و با تغییر تک تک زندگیها، دنیا تغییر خواهد کرد. در ایـن مقالـه 30 نـوع کـار را عنـوان می کنیـم کـه هـر کـدام فقـط 30 ثانیـه زمـان می بـرد.

تصور کنید اگر میلیونها یا بیلیونها انسان روی زمین اگر فقط یکی از این کارها را انجام بدهند، دنیا چطور تغییر می کرد؟ به همین خاطر سعی کردیم راه های جدیدی برای رشد و پیشرفت شخصی برایتان عنوان کنیم که می توانید در کمتر از 30 ثانیه آن ها را انجام دهید :

1 - تن صدایتان را تغییر دهید
برای 30 ثانیه سعی کنید نرمتر، آرامتر، و کمی خوشایندتر صحبت کنید. با نتایج شگفت انگیزی روبه رو خواهید شد. آیا می دانستید وقتی با صدای نرمتر و آرامتر به بچه ها دستور بدهید، نسبت به اینکه سرشان داد بزنید، تأثیر بیشتری خواهد داشت؟ اگر در کار خسته شده اید، حتی فقط برای 30 ثانیه سعی کنید لحن صدایتان را آرامتر کنید، شاید زودتر به نتیجه رسیدید!
ادامه مطلب ...

درد دل

 

  

عادت ندارم درد دلم را ، 

  


به همه کس بگویم ..! ! !  

 


پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم.. ، 

 

 


تا همه فکر کنند . . .  

 

  


نه دردی دارم و نه قلبی  

 

 

 

آشنایی با دستگاه ها و گوشه های موسیقی سنتی ایرانی

 آشنایی با دستگاه ها و گوشه های موسیقی سنتی ایرانی

 

دنیای موسیقی سنتی ایرانی، بزرگ و برای خیلی هایمان نسبتا ناشناخته است. بیایید با دستگاه ها و گوشه های آوازی اش آشنا شویم
گاهی آدم فکر می کند اگر این امیر کبیر بنده خدا در تاریخ کشورمان حضور نداشت، چند سال قرار بود در خیلی زمینه ها عقب بیفتیم؟ حالا قضیه موسیقی ایرانی هم همینطور است. عشاق این سبک موسیقی باید فاتحه ای بفرستند به روحش که یک روز، خدا می داند چه در سرش گذشت که به فکرش رسید موسیقی ایرانی باید مرجع مدونی داشته باشد. همین شد که علی اکبرخان فراهانی را که خودش یکی از آدم های کاربلد این حوزه بود صدا زد و دستور داد تا آهنگ های موجود در مناطق مختلف کشور را جمع آوری کند.

علی اکبرخان این آهنگ ها را به برادرش غلامحسین فراهانی یاد داد و او هم اینها را به میرزا حسین قلی و میرزا عبدالله. دو پسر علی اکبرخان که هر دو از نوازندگان به نام تار بودند، آموزش داد و این دو نفر شدند سرشاخه های موسیقی ایرانی و مولفان ردیف های موسیقی ایرانی.
حالا سال ها بعد از آن ماجرا، برای اینکه وقتی حرف از موسیقی ایرانی می شود زیاد گیج نزنیم، در حد بضاعت این صفحه سراغ ردیف موسیقی ایرانی رفته ایم و یک منوی پیشنهادی هم برای هر کدام و در ساعات مختلف روز داده ایم. باشد که بعد از خواندن متحول شده و دست به خواندن بزنید!

دستگاه ها هفتگانه موسیقی ایرانی چطور کار می کنند؟
ادامه مطلب ...

«رستاک» پلی میان اقوام ایرانی

 «رستاک» پلی میان اقوام ایرانی

 

در دوره ای که موسیقی نواحی نتوانسته از فرهنگ شنیداری منطقه خود عبور کند، گروه موسیقی رستاک با متمرکز شدن روی موسیقی محلی به یک گروه شناخته شده موسیقی نواحی بدل شد. سادگی مستتر در موسیقی نواحی با تنظیمات خوب گروه رستاک توانست توجه قشرهای زیادی را به موسیقی محلی جلب کند. در روزهای شلوغ و پرکار قبل از انتشار آلبوم جدید گروه رستاک توانستیم دقایقی با سرپرست گروه سیامک سپهری به گفت وگو بنشینیم. البته بهانه گفت وگوی ما حضور گروه رستاک در جشنواره بود، اما صحبت مان بیشتر به سمت جزییات آلبوم «سرنای نوروز» رفت؛ از نوع سازبندی و نتظیمات جدید و پرداختن به موسیقی های نوروزی نواحی مختلف گرفته تا استفاده از سازهای محلی کمتر شناخته شده... .
   
ادامه مطلب ...

گفتمش دل میخری پرسید چند ؟

 

گفتمش دل میخری پرسید چند ؟

گفتمش دل مال تو تنها بخند

خنده کردو دل زدستانم ربود

تا به خود باز آمدم او رفته بود

دل زدستش روی خاک افتاده بود

جای پایش روی دل جا مانده بود

 

اندر فواید شلوار کوتاه

شیخی را گفتند : مدتی است که در شهر شلوار کوتاه رایج گردیده و دختران بسیاری این البسه بر تن می کنند. در مذمت شلوار کوتاه چیزی بگو تا دختران از پوشیدنش صرف نظر نمایند. شیخ ما خروشید و گفت:خاموش!!! که شلوار کوتاه را فایده بسیار است و من در مذمتش هیچ نگویم گفتند: یا شیخ ! فایده اش چیست؟؟؟؟ شیخ ما گفت: چون دختران شلوار کوتاه پوشند، پسرها سر به زیر گردند و پایین را بنگرند. چون پایین را بنگرند هم از گزند تیرشیطان در امان مانند هم از شر چاله

اعتراض های یک نی نی به بابا و مامانش

آقای پدر! در کمال احترام خواهشمندم اینقدر لب و لوچه ی غیر پاستوریزه ، و سار و سیبیل سیخ سیخی آهار نشدتون را به سر و صورت حساس من نمالید ! plz

خانوم مادر! جیغ زدن شما هنگام شناسایی اجسام داخل خانه توسط حس چشایی من، نه تنها کمکی به رشد فکری من نمی کنه، بلکه برای دبی شیر شما هم مضر است !!! لازم به ذکر است که سوسک هم یکی از اجسام داخل خانه محسوب می شود!

پدر محترم! هنگام دستچین کردن میوه، از دادن من به بغل اصغر آقای سبزی فروش خودداری نمایید. چشمهای تلسکوپی، گوشهای ماهواره ای و سیبیلهای دم الاغی اش مرا به یاد قرضهای شما می اندازد !

مخصوصاً وقتی که چشمهای خود را گشاد کرده، و با تکان دادن سر و لبهایش " بول بول بول بول" می کند! زهرمار، درد، مرض، کوفت ! الهی کف شامپو تو چشت! شب بخوابی خواب بد ببینی ! جیش کنی تو شلوارت!

مادر محترم! شصت پا وسیله ای است شخصی ، که اختیارش رو دارم ! لطفاً هرگاه سعی در خوردن شصت پای شما نمودم، گیر بدهید!

آقای پدر! هنگام دعوا با خانوم مادر، به جای پرت کردن قابلمه و ماهی تابه به روی زمین، از چینی های توی کابینت استفاده نمایید ! اکشن بودن دعوا به همین چیزاست!

خانوم مادر! از مصرف هله هوله ی زیاد پرهیز نمایید! این عمل نه تنها برای سلامتی شما خوب نیست، بلکه موجب می شود که شیرتان بوی " بچه سوسک مرده " بدهد.

آقای پدر! کودکان توانایی کافی برای حفظ جیش خود ندارند و این توانایی هنگامی که شما شکم مرا "پووووووف" می کنید به حداقل می رسد ! الان بگم که بعد شرمنده تون نشم

وصیت نامه -طنز

وصیت نامه

بعد مرگم نه به خود زحــمت بسیار دهید
نه به من بر سـر گور و کفن آزار دهید

نه پی گورکن و قاری و غسال رویـــد
نه پی سنگ لحد پــول به حجار دهید

به که هر عضو مرا از پس مرگــم به کسی
که بدان عضو بود حاجت بسیار دهید

این دو چشمان قوی را به فلان چشــم‌چران
که دگر خوب دو چشمش نکند کار دهید

وین زبان را که خداوند زبان‌بـازی بود
به فلان هوچی رند از پی گفتـار دهید

کله‌ام را که همه عمـــر پر از گچ بوده‌است
پاک تحویل علی اصغر گچکار دهیــد

وین دل سنگ مرا هم که بود سنگ سیـــاه
به فـــلان سنگ‌تراش سر بازار دهید

چانه‌ام را به فلان زن که پی وراجی است
معده‌ام را به فلان مرد شکمخوار دهید

در سر سفره خورَد فاطمـه، بی‌دندان، غم
به که دندان مرا نیز بــدان یار دهید

ابوالقاسم حالت

انواع بله گفتن عروس ها

اگه میخواهید خواندن این مطلب براتون جالب باشه بهتره درحین خواندن سعی کنید تصاویر افراد رو مجسم کرده و با لحن صدایی که از هر شخصی انتظار میره داشته باشه مطلب رو بخوانید .

 

انواع بله گفتن عروس ها :


عروس عادی : با اجازه بزرگترها بله (این اصولا مثل بچه آدم بله رو میگه و قال قضیه رو میکنه.)
عروس لوس: بع..........له...

عروس زیادی مؤدب: با اجازه پدرم، مادرم، برادرم، خواهرم، دایی جون، عمه جون،...، زن عمو کوچیکه، نوه خاله عمه شکوه، اشکان کوچولو، ... ، مرحوم زن آقاجان بزرگه ، قدسی خانوم جون ، ... ، ... (این عروس خانوم آخر هم یادش میره بگه بله واسه همین دوباره از اول شروع میکنه به اجازه گرفتن ... !)
 

ادامه مطلب ...

خانه و خاطره

 

به تو عادت کرده بودم
ای به من نزدیک تر از من
ای حضورم از تو تازه
ای نگاهم از تو روشن
به تو عادت کرده بودم
مثل گلبرگی به شبنم
مثل عاشقی به غربت
مثل مجروحی به مرهم
لحظه در لحظه عذابه
لحظه های من بی تو
تجربه کردن مرگه
زندگی کردن بی تو
من که در گریزم از من
به تو عادت کرده بودم
از سکوت و گریه شب
به تو حجرت کرده بودم
با گل و سنگ و ستاره
از تو صحبت کرده بودم
خلوت خاطره هامو
با تو قسمت کرده بودم
خونه لبریز سکوته
خونه از خاطره خالی
من پر از میل زوالم
عشق من تو در چه حالی 
 

شاعر : نمیدانم

شکسپیر گفته

شکسپیر میگه:  

خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ... خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد ! خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ... خیانت میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد

شکسپیر می گوید: بدترین گناه این است که به کسی که تو را راستگو می پندارد دروغ بگویی

 این دوتا متن زیر  را شکسپیر نگفته   :

 

یک بوسه برای قلبم یک بوسه برای تو یک گلبرگ با عطر شعرم همراه نامه های تو گرچه از تو یه جوابم نگرفتم این همه سال می نویسم یا نوشتم هرچه بود حال و احوال نامه های بی جواب نغمه های بی جواب نامه بر باد نامه بر آب به نشون و اسم اون که اومد و رفت مثال یه خواب

شب ها چراغ دلت رو روشن بذار تا فرشته ها راه پاکی رو گم نکنن. شب های بی فرشته سنگین میگذره مثل روز های بی تو

شعر لحظه های کاغذی

 لحظه های کاغذی

 

خسته ام از آرزو ها، آرزوهای شعاری

شوق پرواز مجازی، بالهای استعاری

حظه های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن

خاطرات بایگانی، زندگی های اداری

آفتاب زرد و غمگین، پله های رو به پایین

سقف های سرد و سنگین، آسمانهای اجاری

با نگاهی سر شکسته، چشمهایی پینه بسته

خسته از درهای بسته، خسته از چشم انتظاری

صندلی های خمیده، میزهای صف کشیده

خنده های لب پریده، گریه های اختیاری

عصر جدول های خالی، پارکهای این حوالی

پرسه های بی خیالی، نیمکت های خماری

رو نوشت روزها را، روی هم سنجاق کردم:

شنبه های بی پناهی، جمعه های بی قراری

عاقبت پرونده ام را، با غبار آرزو ها

خاک خواهد بست روزی، باد خواهد برد باری

روی میز خالی من، صفحه ی باز حوادث

در ستون تسلیت ها، نامی از ما یادگاری 

قیصر امین پور

آموزش تهیه پیژامه

 

 تهیه پیژامه   

 پارچه‌ می‌خریم ‌(تترون‌ راه‌ راه)، به‌ خانه‌ می‌بریم‌. پیژامه‌قبلی‌ را که‌ مادرتان‌ دوخته‌ روی‌ پارچه‌ گذاشته‌ آنرا می‌برید. به‌ خاط‌ر داشته‌ باشید که‌ پارچه‌ را دو لایه‌ کرده‌ باشید. قبل‌ از اینکه‌ قسمت‌ کشدار را ببری‌، سه‌ چار انگشت‌ جا بذار، چون‌ بعد باید خم‌ شود تا کش‌ رد شود. این‌ را برای‌ همه‌ لبه‌ها بکن‌. پیژامه‌ قبلی‌ را برداشته‌ در کمد قرار بدهید تا مادر آشفته‌ نشود. نخ‌ سوزن‌ آورده‌ پارچه‌را کوک‌ بزنید. (کوک‌ زدن‌ یعنی‌ رد کردن‌ موقت‌ نخ‌ از لای‌ پارچه‌) از لای‌ در سرک‌ بکشید تا مادر بزرگتان‌ از راه‌ سر نرسد (چرخ‌ خیاطی‌ مال‌ مادر بزرگ‌ است‌). بعد از دوختن‌، نوبت‌ کش‌‌اندازی‌ است‌. کش‌ را می‌اندازیم‌، به‌ این‌ صورت‌ که‌ سنجاق‌ قفلی‌ را به‌ سر آن‌ گره‌ زده‌، کشان‌ کشان‌ از سوراخ‌ کمر پیژامه‌ عبور بدهید. یادتان‌ باشد سنجاق‌ قفلی‌ را پس‌ از خاتمه‌ کار به‌ چارقد مادربزرگ‌ ارجاع‌ دهیم‌.

 

نکات‌ مهم 1- برای‌ جلوگیری‌ از عدم‌ سایش‌ سرزانوها، از چهار دست‌ و پا رفتن‌ بپرهیزید.

2- در صورت‌ پاره‌ شدن‌ کش‌، پیژامه‌ سقوط‌ خواهد کرد.

3- حضور در اماکن‌ عمومی‌ با پیژامه‌ خلاف‌ شئونات‌ اجتماعی‌ است‌.

4- پیژامه‌ نیز مانند مسواک‌ و عینک‌، از لوازم‌ شخصی‌ شماست‌، از تعارف‌ آن‌ بپرهیزید.

 5- قبل‌ از اینکه‌ پیژامه‌ قبلی را روی‌ پارچه‌ بگذارید، کش‌ آنرا خارج‌ کنید تا کمرش‌ تنگ‌ نشود

آموزش لهجه شیرین اصفانی

 آموزش لهجه شیرین اصفانی

 

۱ - مضاف و موصوف همیشه " ی " میگردد . مثال :
درِ باغ ---> دری باغ
گل قشنگ ---> گلی قشنگ
آدم خوب ---> آدمی خُب

2- " د " ما قبل ساکن تبدیل به " ت " میشود .مثال :
پراید ---> پرایت
آرد ---> آرت

3- " و " ساکن آخر کلمه به " ب " قلب می شود .مثال :
گاو ---> گاب

ادامه مطلب ...

دوست داشتن مثل پروانه است

  دوست داشتن مثل پروانه است!

 

یه پروانه را با دستات می گیری.
بدش می خوای ببینی زنده هست؟
انگشتاتو باز کنی ....
فرار میکنه.
محکم بگیری....می میره.
دوست داشتن هم یه چیزی مثل پروانه هست 


دوستت دارم به چشمانی که رنگش رنگ شبهاست

به آن نازی که در چشم تو پیداست

به لبخندی که چون لبخند گلهاست

به رخسارت که چون مهتاب زیباست

به گلهای بهار و عشق و هستی

به قرآنی که او را می پرستی

قسم ای نازنین تا زنده هستم

تو را من دوست دارم....میپرستم

 

آدمی دو قلب دارد !

 آدمی دو قلب دارد !

  

قلبی که از بودن آن با خبر است و قلبی که از حظورش بی خبر.
قلبی که از آن با خبر است همان قلبی ست که در سینه می تپد
همان که گاهی می شکند
گاهی می گیرد و گاهی می سوزد
گاهی سنگ می شود و سخت و سیاه
و گاهی هم از دست می رود
...

با این دل است که عاشق می شویم
با این دل است که دعا می کنیم
با همین دل است که نفرین می کنیم
و گاهی وقت ها هم کینه می ورزیم
...


اما قلب دیگری هم هست.قلبی که از بودنش بی خبریم
.
این قلب اما در سینه جا نمی شود
و به جای اینکه بتپد.....می وزد و می بارد و می گردد و می تابد
این قلب نه می شکند نه میسوزد و نه می گیرد
سیاه و سنگ هم نمی شود
از دست هم نمی رود


زلال است و جاری
مثل رود و نسیم
و آنقدر سبک است که هیچ وقت هیچ جا نمی ماند
بالا می رود و بالا می رود و بین زمین و ملکوت می رقصد

این همان قلب است که وقتی تو نفرین می کنی او دعا می کند
وقتی تو بد می گویی و بیزاری او عشق می ورزد
وقتی تو می رنجی او می بخشد...

این قلب کار خودش را می کند
نه به احساست کاری دارد نه به تعلقت
نه به آنچه می گویی نه به آنچه می خواهی


و آدمها به خاطر همین دوست داشتنی اند
به خاطر قلب دیگرشان
به خاطر قلبی که از بودنش بی خبرند
  

 

برگرفته از http://ariaclick.com

فقط حرف نزن، گاهی گوش بده!

فقط حرف نزن، گاهی گوش بده!


برای داشتن روابط خوب و شایسته با دیگران، لازم است تا نکاتی را یاد بگیریم که برخی از آنها را می توان به کسب مهارتی مهم و ارزشمند تشبیه کرد.

سیاری از ما در ارتباط با دنیای اطراف و ادم هایی که هر یک به نوعی با انها در رابطه هستیم، دچار اشتباه و تصورات غلطی می شویم که بر نحوه روابط  ما اثر می گذارند. یکی از ویژگیهای شایع در میان اغلب مردم این است که وقتی با حرف، سخن و حتی عملی روبرو می شوند، بلافاصله به شرح و تفسیر آن می پردازند آن هم به گونه ای که خودشان فکر می کنند و می خواهند که فکر کنند.

تفسیر سخن دیگران را می توان به عنوان حرکتی زشت و مخرب یاد کرد که نه تنها موجب بی احترامی و عدم علاقه دیگران می شود، بلکه انرژی زیادی هم از انسان می گیرد و تاثیر منفی بر انسان دارد.

ادامه مطلب ...

خداحافظی به موقع یک پاپ

 

خداحافظی به موقع یک پاپ

 

از سال ۱۴۱۵ میلادی که گریگوری دوازدهم از سمت خود استعفا داده بود تا کنون، در 600 سال گذشته، استعفای پاپ اتفاق نادری مانده است. شاید به همین دلیل بوده است که خبر استعفای ناگهانی پاپ بندیکت شانزدهم برای بسیاری از دولتها، کارشناسان و حتی دستیاران نزدیک خود پاپ غافلگیر کننده بوده است. اما بسیاری این مسئله را نیز تحت تاثیر تحولات دنیای مدرن منطقی می دانند. دوران پست های مادام العمر به پایان رسیده است و هرکس فرصتی محدود برای ماندن در مقامی دارد حتی عالی ترین رهبر مذهبی کلیسا. ولی آیا مقتضیات دنیای مدرن سبب این استفعا بوده یا کهولت سن یا رسوایی های اخلاقی در کلیسا؟ آیا او در دوران رهبری خود توانست تعاملی مثبت با مسلمانان برقرار کند و پاپ آینده چگونه خواهد بود و چه رویکردی را در پیش خواهد گرفت؟ اینها سوالاتی است که با دکتر عبدالرحیم گواهی رئیس مرکز پژوهش ادیان جهان درمیان گذاشته ایم که در زیر می خوانید:

ادامه مطلب ...

دلایل اصلی ناکامی در یادگیری زبان

 دلایل اصلی ناکامی در یادگیری زبان

 


بشر در هیچ دوره‌ای این چنین با حجم انبوهی از داده‌ها و اطلاعات مواجه نبوده است. سرگردانی انسان امروز،

انتخابی مناسب از بین هزاران امکانی است که عمر کوتاهش را بر نمی‌تابد و این سرگردانی، در انتخاب روشی

مناسب برای یادگیری یکزبان بین المللی با گستره تولید جهانی، صد چندان شده است. کتابها، فیلمهای صوتی -

تصویری، کلاسهای آموزشی رسمی و غیر رسمی، نرم افزارها و پهنه گسترده اینترنت در کارند تا امر فراگیری یک زبان

خارجی تحقق یابد. آیا اشکال در بهره هوشی ما دانش آموزان و دانشجویان ایرانی است که با گذراندن بیش از ده

سال از دوران راهنمائی تا دانشگاه هنوز نتوانسته‌ایم در حد قابل قبولی زبان بیاموزیم؟ چرا ما دانش آموزان و

دانشجویان ایرانی با گذراندن بیش از ده سال، از دوران دبیرستان تا دانشگاه، هنوز نتوانسته‌ایم در حد قابل قبولی

زبان بیاموزیم. بدون شک اشکال در بهره هوشی و توانائی‌های ما نیست بلکه مشکل در روشها و تکنولوژی‌هایی است

که ما با استفاده از آنها زمان بزرگی از زندگی خویش را از دست داده‌ایم. عمده‌ترین دلایل نا‌کامی در فراگیری زبان در

کشور ما بقرار زیر است:


 

ادامه مطلب ...

خدایا ...

خدایا...


چگونه سر بالا بگیرم و به درگاهت بیایم و بگویم :

الهی العفو ... که عفو و بخششت را می طلبم

 اما باز هم جلوی نفسم را نمی گیرم ؟

چگونه شرمسارت نباشم در حالیکه هر چه جور و

جفا از من می بینی باز هم رشته ی مهر و

دوستی ات را نمی گسلی و رهایم نمی کنی؟

چگونه ادعای بندگی کنم در حالیکه خود می دانم

عبد تو نبودم و بنده ی نفس بودم؟

اما مهربان خالقم!

تنها چیزی که می توانم بگویم این است که

با همه ی شرمندگی هایم ادعا می کنم که بنده ی تو هستم


و تنها کلامی برایت بگویم که نکند عمر به سر آید و

این کلام را نگفته باشم

ادامه مطلب ...

خاطرات

 
به رفتگـر, پنهانـی پولی دادم
 
                                 که کوچه ی تو را جارو نزنـــد !!
 
 
آخر من هنوز از گوشه و کنار آن
 
                                                  خاطراتم را
 
                                                                  جمع نکـــرده ام ...

دل خوش نزدیک است !

دل خوش نزدیک است !  

 

باورش کن !

و بگو !

داد بزن

آی، ای مردم شهر دل خوش نزدیک است

و اگر شاعر باران و طبیعت پرسید: " دل خوش سیری چند؟"

دست در دست شعورش بدهیم

تا که باهم برسیم سر یک کوچه سبز

و نشانش بدهیم، دل خوش یعنی که:

پدرت امشب هم به سلامت برگشت!

وقت صبحانه خدا،

از سر سفره مهر، لقمه عشق به مادر می داد. 

 

اولین سرود ملی ایران

اولین سرود ملی ایران
اولین سرود ملی ایران به زمان قاجار برمی‌گرده. هر چند که این سرود مثل اینکه رسماً سرود ملی ایران نشد اما برای این هدف آهنگش ساخته شد. این آهنگ توسط یک فرانسوی به اسم موسیو لومر موسیقیدان نظامی اعزام شده به ایران و برای پیانو ساخته شد. البته یک بار در ورود مظفرالدین شاه قاجار به پاریس نواخته شد. در دوره حاضر شعری برای آن توسط بیژن ترقی نوشته شد و توسط ارکستر ملل ایران اجرا شد. من نمی‌دونم این سرود ملی کی اجرا شده و خواننده‌اش کیه، اما من هر موقع گوش می‌کنم احساس غرور می‌کنم و اشک تو چشمام جمع می‌شه، موهای تنم سیخ می‌شه!
نام جاوید وطن

صبح امید وطن

جلوه کن در آسمان

همچو مهر جاودان

وطن ای هستی من

شور و سرمستی من

جلوه کن در آسمان

همچو مهر جاودان

بشنو سوز سخنم

که هم آواز تو منم

همه جان و تنم

وطنم وطنم وطنم

بشنو سوز سخنم

که نواگر این چمنم

همه جان و تنم

وطنم وطنم وطنم

همه با یک نام و نشان

به تفاوت هر رنگ و زبان

همه شاد و خوش و نغمه زنان

ز صلابت ایران جوان

ز صلابت ایران جوان

ز صلابت ایران جوان

افسوس

 

جان میدهم به گوشه زندان سرنوشت

سر را به تازیانه او خم نمی کنم!

افسوس بر دوروزه هستی نمی خورم

زاری براین سراچه ماتم نمی کنم.

با تازیانه های گرانبار جانگداز

پندارد آنکه روحِ مرا رام کرده است!

 

ادامه مطلب ...

تاریخچه ولنتاین و سپندارمزگان

تاریخچه ولنتاین و سپندارمزگان

روز عشق ، روز دوست داشتن !!

ولنتاین را خیلی ها مى شناسند :
"در سده سوم میلادی در روم باستان ، فرمانروایی بوده است بنام کلودیوس دوم. کلودیوس باورهای شگفتی داشته است از آن میان اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن می کند.کلودیوس به قدری سنگدل وفرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت.ولی کشیشی به نام والنتیوس(ولنتاین)،مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد.کلودیوس دوم از این جریان خبردار می شود و دستور می دهد که والنتاین را به زندان بیندازند و به جرم جاری کردن عقد عشاق،با قلبی عاشق اعدام می شود...بنابراین او را به نام فدایی وشهید راه عشق می دانند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق !!! "
ولنتاین را خیلی ها مى شناسند. از برخی روزنامه ها، مجلات و سایت هاى اینترنتى . از پشت ویترین ها به شکل هدایا و کارت پستال هاى منسوب به ولنتاین و جمله «ولنتاین مبارک » . شاید هم از ترافیک سنگین و شلوغی رستوران ها و پارک ها .
براى باور این گفته، کافى است وارد اینترنت شوید و کلمه «ولنتاین» یا «ولنتین» را براى جست وجو وارد کنید، آنگاه به طور حیرت آورى با لیست بى انتهایى از وبلاگهاى جوانان ایرانى مواجه خواهید شد که مطالبى در خصوص این روز همراه با تبریکات متعدد و متنوع آورده شده است!
اما شاید کمتر ایرانى از وجود روز عشق در ایران باستان و برگزارى جشنى براى بزرگداشت این موهبت، آن هم نه با قدمت
سه قرن پیش از میلاد ، بلکه ازبیست قرن قبل از میلاد حضرت مسیح ! اطلاع داشته باشد :
" فلسفه بزرگداشتن این روز به نام "روز عشق" بدین گونه بوده است که در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می کردند و افزون بر اینکه ماه ها نام داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. برای نمونه روز نخست "روز اهورا مزدا"، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی "بهترین راستی و پاکی" که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی "شاهی و فرمانروایی آرمانی" که ویژه خداوند است و روز پنجم "سپندار مذ" بوده است. سپندار مذ فرنام (لقب) ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد. از این روی در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند. در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی می شده است که در همان روز که نامش با نام ماه همزمان می شد، جشنی ترتیب می دادند متناسب با نام آن روز و ماه. برای نمونه شانزدهمین روز هر ماه مهر نام داشت که در ماه مهر، "مهرگان" نام می گرفت .

طبق سالنامه زرتشتى، روز اسفند از ماه اسفند یعنى پنجمین روز از این ماه (5 اسفند) و بنا بر تقویم امروزى (هجری خورشیدی)
29 بهمن ماه روز سپاسدارى از جایگاه زنان ومادران است.براساس سنت باستانى، مردان و فرزندان در روز سپنته آرمئى تى که مظهر ایمان، مهر ،عشق ، محبت و حامى زنان نیک است، به همسران و مادران خود هدایایى تقدیم مى کنند و برگزارى مراسم جشن و سرور در این روز ضرورى است.به این ترتیب از محبت و مهربانى زنان سپاسگزارى مى شود.
در این روز ویژه انجام کارهاى خانه به عهده مردان است و زنان با پوشیدن لباس هاى نو، مورد تکریم قرار مى گیرند. در مراسم جشن اسفندگان در آیین ایرانی همچنین زنان پاکدامن و پرهیزگار که به تربیت فرزندان نیک پرداخته اند و این فرزندان به عنوان شخصى نیک شناخته شده اند، تشویق مى شوند .
سپندار مذگان ، جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها فرمانبرداری می کردند. "
بسیاری معتقدند " اگرچه این رسم برگرفته از یک سنت اروپایى، آمریکایى است، اما در کشور ما به دلیل اینکه روزهاى شاد بسیار کم دارد، جوانان روز ولنتاین را جشن مى گیرند " و به دنبال این نیاز، برگزارى ولنتاین و بزرگداشت مهر و محبت را ابتکار خود جوانان مى دانند.
با توجه به این گونه مباحث، که گاه از غریبه و آشنا می شنویم ، گوئی نیاز به شادى و عدم توجه به این نیاز در جامعه ، محورى ترین دلیل براى رواج جشنى بیگانه در کشورى است که فرهنگ آن ریشه در جشن و شادى و مهرورزى دارد.
کشورى که به قول ابوریحان بیرونى در کتاب آثارالباقیه، " شمردن شمار جشن هاى آن همانند شمار کردن آب گذرهاى یک سیلاب غیرممکن است " ..
ایرانیان تنها مردمی بودند که در تمام افسانه ها، اساطیر و داستانهای ملموس و غیرملموس دور یا نزدیک، شادمان ترین مردم شناخته شده اند. ایرانیان قدیم برای تولد هرماه و روز و هفته خود جشنی داشتند که همه به یکدیگر مهر می ورزیدند. شاید به همین دلیل ایران کشور آیین مهرورزی نام گرفته است.

اگه میشد چی میشد (طنز)

اگه میشد چی میشد (طنز) 


زنگ بزنی آژانس بین المللی انرژی اتمی، بگی یه ماشین می خوام 

آخر شبا رفتگرا سوار جاروهاشون بشن برن خونه 

موهات “فر” باشه , روش پیتزا بپزی 

شب خواب ببینی که ۱ ماه داری میری سر کار, صبح که بیدار شدی حقوقشو بگیری 

پشه ها به جای اینکه خونمون رو بمکن، میومدن چربی های اضافه بدنمون رو می مکیدن 

ماهی از آب در بیاد تو ساحل سیگارشو بکشه برگرده تو آب 

همسر دلخواهت رو از بین گزینه های موجود دانلود کنی 

بوق زدن ممنوع باشه ماشینتو بذاری رو ویبره 

حراست دانشگاه دم در با دقت نگات کنه ، اشکالای آرایشیتو بگه ، برات درسش کنه.
لوازم آرایش بهت قرض بده ، یادت بده چجور آرایشی بهت میاد 

هر پشه ای وارد خونه ت شه در جا تبدیل شه به یه تراول ۵۰ تومنی 

رو مانیتورت مگس بشینه، با موس بگیریش، بندازیش تو ریسایکل بین 

سایه ات سفید باشه 

تو گوگل سرچ می کردی “نیمه گم شده ی من ” عکساشو واست می آورد راحت پیداش می کردی 

شامپو ضدِ شوره بخوری ، دلشوره هات تموم بشه 

بفهمن اصغر فرهادی دوپینگ کرده همه جایزه هاشو بگیرن 

درخت خرما و گردو رو پیوند بزنی خرما گردویی بده 

رگ قلبت بگیره به جای اینکه بالون بزنن پاراگلایدر بزنن 

واسه کاردستی ِ مدرسه یه ساختمون ِ هشت طبقه ی ۳۲ واحدی ِ اسکلت فلزی ببری 

یه دختر رو برات نشون کنند با سنگ بزنیش 

چشم و مغز و قلبمون یه جلسه تشکیل بدن تکلیفشونو با ما روشن کنن 

 

منبع : http://fokaro.com

13 حقیقت در مورد لوازم آرایشی که نمی دانستید

 13 حقیقت در مورد لوازم آرایشی که نمی دانستید

 

لوازم آرایشی و بهداشتی یکی از مهمترین عناصر تاثیرگذار در سلامت پوست شما هستند ، علاوه بر دقت در انتخاب محصول مناسب نحوه نگهداری و استفاده از آنها نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
نکات زیر را همواره به خاطر داشته باشید :

1 - ریمل می تواند باعث آسیب چشمان شما هنگام خواب شود . شما ممکن است با خارش، چشم پرخون، قرنیه خراشیده، یا حتی یک عفونت از خواب بیدارشوید. اطمینان حاصل کنید که تمام آرایشتان را قبل از اینکه به رختخواب بروید پاک کرده باشید .

2 - رژ لب های مایع براق محفاظت کمی در برابر اشعه خورشید دارند و می توانند اشعه مخرب UV را به لب جذب کنند. اگر شما می خواهید لبتان براق باشد، ابتدا از رژ لب مات معمولی استفاده کرده و سپس روی آن رژ براق بزنید. سعی کنید تا از یک برق لب با حداقل SPF 30 استفاده کنید .

3 - لاک ناخن ، به ویژه رنگ های تیره تر ، ممکن است ناخن های انگشتان دست و پا را لکه دار کرده ویا زردکند. ناخن هایی که تغییررنگ داده اند دوباره به حالت طبیعی برمی گردند، اما ممکن است ماه ها طول بکشد.

4 - صرفا به خاطر اینکه محصولی ادعا می کند hypoallergenic است، به این معنا نیست که شما نسبت به آن واکنشی نداشته باشید .FDA استانداردی برای استفاده از عبارت "hypoallergenic ندارد، بنابراین تولیدکنندگان لوازم آرایشی و بهداشتی مجبور نیستند ادعای خود را اثبات کنند. هر محصولی می تواند از برچسب "hypoallergenic" استفاده کند ،هیچ مهم نیست که مواد تشکیل دهنده آن چه هستند، و هیچ محصول زیبایی را نمی توان تضمین کرد که موجب یک واکنش حساسیتی نشود !

5 - به دلیل خطر ابتلا به عفونت چشم، شما باید لوازم آرایش چشم ، از جمله ریمل مژه و ابرو، خط چشم، سایه چشم را زود عوض کنید. لوازم مایع یا کرم مانند می تواند جایگاه مناسبی برای باکتری ها باشند ، بنابراین برخی از کارشناسان توصیه می کنند ریمل مژه خود را هر سه ماه یکبار جایگزین کنید . اگر ریمل خشک شد، آب و یا مایع دیگری به آن اضافه نکنید این کار می تواند موجب رشد باکتری هاشود

6 - برس، اسفنج ها و انگشتان شما باکتری ها و میکروب های دیگر را از پوست جذب می کند ، به همین دلیل به اشتراک گذاشتن لوازم آرایش می تواند به معنای به اشتراک گذاری باکتری ها باشد .

7 - قرار گرفتن در معرض نور یا گرما می تواند موجب تجزیه مواد نگهدارنده ای شود که با باکتری ها مبارزه می کنند، بنابراین لوازم آرایش خود را در فضاهای گرم قرار ندهید . اگرچشمتان دچار عفونت شده از لوازم آرایش استفاده نکنید تا زمانی که علت آن را کشف کنید .

8 - سرمه نوع سنتی از آرایش چشم است که می تواند حاوی مقدار قابل توجهی سرب باشد استفاده از آن به عنوان یک افزودنی در لوازم آرایشی و بهداشتی تحت نظارت FDA در ایالات متحده مجاز نیست.

9 - تولیدکنندگان مواد آرایشی می توانند محصولات را بدون تایید FDA به فروش برسانند . FDA محصولات آرایشی و یا مواد تشکیل دهنده لوازم آرایشی و بهداشتی را بررسی یا تایید نمی کند ، با استثنای رنگ های افزودنی ، که نیاز به آزمایش ایمنی دارند .

10 - نیازی نیست که سازندگان لوازم آرایشی اطلاعات در مورد هر گونه جراحت ناشی از محصولات خود را به FDA ارائه کنند. محصول تنها در صورتی از بازار جمع آوری می شود که FDA در دادگاه ثابت کند که این محصول خطرناک یا خلاف قانون است.

11 - خراش چشم با برس ریمل ، شایع ترین آسیب مربوط به لوازم آرایشی می باشد. این می تواند منجر به یک عفونت چشمی شود در صورتی که خراش درمان نشود، عفونت ها می تواند منجر به زخم در قرنیه، از دست دادن مژه، و یا حتی کوری شود. برای جلوگیری از این نوع آسیب، سعی کنید در هنگام رانندگی و یا سوار شدن در یک وسیله نقلیه در حال حرکت از ریمل استفاده نکنید .

12 - "Cosmeceutical" یک اصطلاح عمومی برای محصولیست که برای زیباسازی است، اما همچنین خاصیت درمانی نیز دارد . با این حال، FDA یک محصول را به صورت لوازم آرایشی و یا درمانی طبقه بندی می کند البته بر اساس مورد استفاده و آن را به عنوان ترکیبی از هر دو به رسمیت نمی شناسد.

13 - به گفته انجمن سرطان آمریکا، بر اساس اطلاعات موجود، شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد استفاده از لوازم آرایشی، خطر ابتلا به سرطان را افزایش می دهد. اما برخی از محصولات ممکن است هنوز کاملا تست نشده باشند، بنابراین تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.



منبع : ibanoo.ir

تا همیشه مادر

... تا همیشه مادر ...


1. وقتى یکساله بودید، او شما را حمام می‌برد و تمیز می‌کرد. قدردانى شما از او این بود که تمام شب‌ها تا صبح گریه می‌کردید.


2. وقتى دوساله بودید، او به شما راه رفتن آموخت. قدردانى شما از او این بود که هر وقت صدایتان می‌کرد فرار می‌کردید.


3. وقتى سه‌ساله بودید، او تمام غذاهاى شما را با عشق و علاقه آماده می‌کرد. قدردانى شما از او این بود که ظرف غذایتان را روى زمین می‌انداختید و همه جا را کثیف می‌کردید.


 

4. وقتى چهارساله بودید، او به دست شما چندمداد رنگى داد. قدردانى شما از او این بود که روى دیوارهاى اتاق و میزغذاخورى خط می‌کشیدید.


 

5. وقتى پنج‌ساله بودید، او لباس‌هاى قشنگ به تن شما می‌پوشاند. قدردانى شما از او این بود که خود را در نزدیکترین خاک و گِلى که پیدا می‌کردید می‌انداختید.


 

6. وقتى شش ساله بودید، او براى شما یک توپ خرید. قدردانى شما از او این بود که آن را به شیشه همسایه ‌کوبیدید.


 

7. وقتى هفت ساله بودید، او شما را به مدرسه برد. قدردانى شما از او این بود که داد می‌زدید:«من نمیام! من نمیام!»


 

8. وقتى هشت ساله بودید، او به دست شما یک بستنى داد. قدردانى شما از او این بود که آن را روى لباس خود ریختید.


 

9. وقتى نه ساله بودید، او شما را به کلاس آموزش موسیقى فرستاد. قدردانى شما از او این بود هیچگاه تمرین نمی‌کردید.


 

10. وقتى ده ساله بودید، او با ماشین شما را همه جا می‌رساند، از استادیوم ورزشى تا مدرسه تا جشن تولد دوستتان تا ... قدردانى شما از او این بود که از ماشین پیاده می‌شدید و پشت سرتان را نگاه هم نمی‌کردید.


 

11. وقتى یازده ساله بودید، او شما و دوستتان را به سینما می‌برد. قدردانى شما از او این بود که از او می‌خواستید در ردیف جداگانه بنشیند.


 

12. وقتى دوازده ساله بودید، او به شما هشدار می‌داد که بعضى فیلم‌ها یا برنامه‌هاى تلویزیون را تماشا نکنید. قدردانى شما از او این بود که صبر می‌کردید تا او از خانه بیرون رود.


 

13. وقتى سیزده ساله بودید، او به شما پیشنهاد می‌کرد که موى سرتان را اصلاح کنید. قدردانى شما از او این بود که به او می‌گفتید از مُد چیزى نمی‌فهمد.


 

14. وقتى چهارده‌ساله بودید، او هزینه سفر یکماهه شما را در تعطیلات تابستان پرداخت کرد. قدردانى شما از او این بود که حتى یک نامه هم برایش ننوشتید.


 

 15. وقتى پانزده ساله بودید، او از سرکار به خانه بازمی‌گشت و در انتظار استقبال شما بود. قدردانى شما از او این بود که در اتاقتان را قفل می‌کردید.


 

16. وقتى شانزده ساله بودید، او منتظر یک تلفن مهم بود. قدردانى شما از او این بود که مدتى طولانى تلفن را اشغال نگهداشته بودید و با دوستتان حرف می‌زدید.


 

17. وقتى هفده ساله بودید، او در جشن فارغ‌التحصیلى دبیرستان شما گریه کرد. قدردانى شما از او این بود که به او توجهى نکردید و تمام شب را با دوستانتان گذراندید.


 

18. وقتى هجده ساله بودید، او به شما رانندگى یاد داد و اجازه داد ماشینش را برانید. قدردانى شما از او این بود که هر وقت فرصت پیدا می‌کردید کلید ماشینش را یواشکى بر می‌داشتید و می‌رفتید.


 

19. وقتى نوزده ساله بودید، او هزینه‌هاى دانشگاه شما را می‌پرداخت، شما را با ماشین به دانشگاه می‌رساند، کیف شما را حمل می‌کرد. قدردانى شما از او این بود که 50 متر مانده به دانشگاه از ماشین پیاده می‌شدید و با او خداحافظى می‌کردید تا جلوى دوستانتان خجالت نکشید.


 

20. وقتى بیست‌ساله بودید، او از شما درباره دوستانتان سوال می‌کرد. قدردانى شما از او این بود که به او می‌گفتید «به تو مربوط نیست».


 

21. وقتى بیست‌ویک ساله بودید، او به شما شغل‌هایى را براى آینده‌تان پیشنهاد می‌کرد. قدردانى شما از او این بود که به او می‌گفتید: «من نمی‌خواهم مثل تو بشم.»


 

22. وقتى بیست‌ودوساله بودید، او براى فارغ‌التحصیلى شما از دانشگاه یک مهمانى ترتیب داد. قدردانى شما از او این بود که از او خواستید شما را به مسافرت یک ماهه خارج از کشور بفرستد.


 

23. وقتى بیست‌وسه‌ساله بودید، او براى آپارتمان شما یک دست مبل خرید. قدردانى شما از او این بود که به دوستانتان می‌گفتید چقدر این مبلمان زشت است.


 

24. وقتى بیست‌‌وچهارساله بودید، او با نامزد شما ملاقات کرد و از شما درباره برنامه آینده‌تان سوال کرد. قدردانى شما از او این بود که با صداى بلند داد زدید: «مادر، خواهش می‌کنم!»


 

25. وقتى بیست‌وپنج ساله بودید، او به هزینه‌هاى عروسى شما کمک کرد، در مراسم عروسی‌تان گریه کرد و به شما گفت که عمیقاً عاشق شماست. قدردانى شما از او این بود که به یک شهر دیگر نقل مکان کردید.


 

26. وقتى سی‌ساله بودید، او به شما در مورد تربیت بچه‌تان نصیحت کرد. قدردانى شما از او این بود که به او گفتید «زمانه دیگر عوض شده است.»


 

27. وقتى چهل ساله بودید، او به شما تلفن کرد و روز تولّد یکى از نزدیکان را یادآورى نمود. قدردانى شما از او این بود که به او گفتید «من الان خیلى سرم شلوغ است.»


 

28. وقتى پنجاه ساله بودید، او بیمار شد و به مراقبت شما نیاز داشت. قدردانى شما از او این بود که او را به خانه سالمندان فرستادید.


 

29. و ناگاه، یکروز او به آرامى از دنیا رفت و تمام کارهایى که می‌توانستید بکنید و نکرده بودید مثل صاعقه به قلب شما فرود آمد.


 



 

اگر او هنوز در کنار شماست، هرگز فراموش نکنید که او را بیشتر از همیشه عاشقانه دوست بدارید.


 

و اگر نیست، عشق بی‌قید و شرط او را به یاد آورید.



منبع : http://ravanshnase.parsiblog.com

در سینه ات نهنگی می تپد...

در سینه ات نهنگی می تپد...  

 

اینکه مدام به سینه ات می کوبد، قلب نیست
ماهی کوچکی است که دارد نهنگ می شود.
ماهی کوچکی که طعم تنگ بلورین، آزارش می دهد
و بوی دریا هوایی اش کرده است.

قلب ها همه نهنگانند در اشتیاق اقیانوس
اما کیست که باور کند در سینه اش نهنگی می تپد؟!!

آدم ها ، ماهی را در تنگ دوست دارند
و قلب ها را در سینه ...


ماهی اما وقتی در دریا شناور شد، ماهیست
و قلب وقتی در خدا غوطه خورد، قلب است.

هیچ کس نمی تواند نهنگی را در تنگی نگه دارد
تو چطور می خواهی قلبت را در سینه نگه داری؟

و چه دردناک است وقتی نهنگی مچاله می شود
و وقتی دریا مختصر می شود
و وقتی قلب خلاصه می شود
و آدم، قانع.

این ماهی کوچک اما بزرگ خواهد شد
و این تنگ بلورین، تنگ و سخت خواهد شد
و این آب ته خواهد کشید.

تو اما کاش قدری دریا می نوشیدی
و کاش نقبی می زدی از تنگ سینه به اقیانوس.

کاش راه آبی به نامنتها می کشیدی
و کاش این قطره را به بی نهایت گره می زدی.
کاش ...

بگذریم ...
دریا و اقیانوس به کنار
نامنتها و بی نهایت پیشکش
کاش لااقل آب این تنگ را گاهی عوض می کردی
این آب مانده است و بو گرفته است

و تو می دانی آب هم که بماند می گندد
آب هم که بماند لجن می بندد
و حیف از این ماهی که در گل و لای، بلولد
و حیف از این قلب که در غلط بغلتد!


"عرفان نظرآهاری"

تنهایی من ..

قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق 

عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست. 

چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی! 

که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی 

و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره   

نشینی 

و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی 

و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری…

 

۳ جوان ایرانی که دنیا را تغییر خواهند داد

<><>
 


 فرهنگ نیوز - دوهفته‌نامه فوربز فهرستی از افراد زیر ۳۰ سال را منتشر کرده است که به نوشته این نشریه، دنیا را تغییر خواهند داد. این فهرست که به ۳۰ زیر ۳۰ مشهور است، در بخش‌های پانزده‌گانه‌ای چون رسانه، هنر، انرژی، اقتصاد، ورزش، فناوری و مواردی دیگر تقسیم و در هر کدام از این دسته‌ها ۳۰ نفر فرد تأثیرگذار همراه با زندگینامه‌ای کوتاه معرفی شده‌اند. در فهرست بخش فناوری نام چند ایرانی‌تبار زیر ۳۰ سال به چشم می‌خورد.

ادامه مطلب ...

ریا از دیدگاه قرآن

ریا از دیدگاه قرآن

اگر انسان کاری را با این نیت انجام دهد که دیگران ببینند، در اصطلاح ریا گفته می‌شود. ریا اقسامی دارد[1] که در اکثر موارد آن، اگر عمل از واجبات باشد، باطل است و اگر از مستحبات باشد، پاداشی نخواهد داشت.

وجود ریا در عمل، مانند وارد شدن قطره‌ای خون در ظرف شیر است؛ زیرا ریا نوعی شرک است و رابطة شرک و ایمان، مثل اطاعت ومعصیت نیست؛ بلکه مثل طهارت و نجاست است.

اگر صد کیلو شیر داشته باشیم و یک قطره خون در آن بیفتد، همة آن نجس می‌شود. ریا نیز عمل صالح را ضایع می‌کند.

در اینجا چند نمونه از موارد ریا و آثار آن را که در قرآن و روایات از آنها یاد شده است، یادآور می‌شویم: 

1. انفاق با قصد ریا

Gیَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تُبْطِلُوا صدَقَاتِکُم بِالْمَنّ‏ِ وَ الأَذَى کالَّذِى یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الاَخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى شىْ‏ءٍ مِّمَّا کسبُوا وَاللَّهُ لا یَهْدِى الْقَوْمَ الکافرینF؛[2]

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، صدقه‏هاى خود را با منت و آزار، باطل نسازید، مانند کسى که مالش را براى خودنمایى به مردم، انفاق مى‏کند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد. پس مَثَلِ او همچون مَثَلِ سنگ خارایى است که بر روى آن، خاکى [نشسته‏] است، و رگبارى به آن رسیده و آن [سنگ‏] را سخت و صاف بر جاى نهاده است. آنان [ریاکاران] نیز از آنچه به دست آورده‏اند، بهره‏اى نمى‏برند؛ و خداوند، گروه کافران را هدایت نمى‏کند.

2. نماز با قصد ریا

Gفَوَیْلٌ لِّلْمُصلِّینَ * الَّذِینَ هُمْ عَن صلاتهِمْ ساهُونَ * الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَF؛[3]

پس واى بر نمازگزارانى که نماز خود را به دست فراموشى مى‏سپارند. آنها که ریا مى‏کنند.

3. جهاد با قصد ریا

Gوَلا تَکُونُوا کالَّذِینَ خَرَجُوا مِن دِیَارِهِم بَطراً وَرِئَاءَ النَّاسِ وَیَصدُّونَ عَن سبِیلِ اللَّهِ وَاللَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ محِیطٌF؛[4]

و مانند کسانى مباشید که از خانه‏هایشان با حالت سرمستى و به صرف نمایش به مردم خارج شدند و [مردم را] از راه خدا باز مى‏داشتند، و خدا به آنچه مى‏کنند احاطه دارد.

ادامه مطلب ...

چند داستان آموزنده

چنگیز خان مغول و شاهین پرنده


یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند. همراهانش تیرو کمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی دقیق تر و بهتر بود، چرا که می توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی دید.

آن روز با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند. چنگیزخان مایوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی اش باعث تضعیف روحیه ی همراهانش نشود، از گروه جدا شد و تصمیم گرفت تنها قدم بزند.
بیشتر از حد در جنگل مانده بودند و نزدیک بود خان از خستگی و تشنگی از پا در بیاید. گرمای تابستان تمام جویبارها را خشکانده بود و آبی پیدا نمی کرد، تا اینکه رگه ی آبی دید که از روی سنگی جاری بود. خان شاهین را از روی بازویش بر زمین گذاشت و جام نقره ی کوچکش را که همیشه همراهش بود، برداشت. پرشدن جام مدت زیادی طول کشید، اما وقتی می خواست آن را به لبش نزدیک کند، شاهین بال زد و جام را از دست او بیرون انداخت.

ادامه مطلب ...

عرضه‎ی اولین موبایل نامرئی جهان!

شرکتی تایوانی با بهره بردن از فناوری‌های جدیدی که برای ساخت نمایشگر ارائه شده‌است، نمونه‌ای اولیه از موبایلی نامرئی، یا تمام شیشه‌ای را عرضه کرده است.
شرکتی به نام پلی‌ترون تکنولوژی، گوشی جدیدی را رونمایی کرده‌است که تقریبا نامرئی است، زیرا قطعات الکترونیکی ریزتر از آن هستند که بتوان آنها را به سادگی دید. مدارهای این گوشی از سیم‌پیچ‌هایی با سیم‌های بسیار باریک تشکیل شده‌اند که در میان دو لایه‌شیشه‌ای قرار گرفته‌اند.
شرکت پلی‌ترون در زمینه ساخت نمایشگرهای موبایل سابقه طولانی دارد و محصولی به نام شیشه خصوصی را وارد بازار کرده‌است. در این شیشه مولکول‌های کریستال مایع در زمان قطع جریان ترتیبی نامنظم دارند اما در زمان وصل شدن جریان برق،‌ مولکول‌ها مرتب شده و به نور اجازه عبور می‌دهند.

ادامه مطلب ...

جملاتی تامل برانگیز

اگر هر روز راهت را عوض کنی، هرگز به مقصد اصلی نخواهی رسید.
کسانی که نمی توانند فرصت کافی برای تفریح بیابند، دیر یا زود وقت خود را صرف معالجه می کنند.

صاحب اراده، فقط پیش مرگ زانو می زند، و آن هم در تمام عمر، بیش از یک مرتبه نیست.
وقتی شخصی گمان کرد که دیگر احتیاجی به پیشرفت ندارد، باید تابوت خود را آماده کند.

کسانی که در انتظار زمان نشسته اند، آنرا از دست خواهند داد.
کسی که در آفتاب زحمت کشیده، حق دارد در سایه استراحت کند.
ادامه مطلب ...

تفاوت عشق و دوست داشتن از دیدگاه دکتر علی شریعتی

 تفاوت عشق و دوست داشتن از دیدگاه دکتر علی شریعتی

 

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال .
عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هر چه از غریزه سر زند بی ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد ، دوست داشتن نیز هنگام با او اوج می گیرد. عشق در غالب دل ها ، در شکل ها و رنگهای تقریبا مشابهی متجلی می شود و دارای صفات و حالات و مظاهر مشترکی است ،اما دوست داشتن در هر روحی جلوه ای خاص خویش دارد و از روح رنگ می گیرد و چون روح ها بر خلاف غریزه هاهر کدام رنگی و ارتفاعی و بعدی و طعم و عطری ویژه خویش را دارد می توان گفت : که به شماره هر روحی ، دوست داشتنی هست .
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد ،
اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند و بر آشیانه بلندش روز و روزگار را دستی نیست .
عشق ، در هر رنگی و سطحی ، با زیبایی محسوس ، در نهان یا آشکار رابطه دارد . چنانچه شوپنهاور می گوید:
شما بیست سال سن بر سن معشوقتان بیفزائید ، آنگاه تاثیر مستقیم آنرا بر روی احساستان مطالعه کنید .
اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج وجذب زیبایی های روح که زیبایی های محسوس را بگونه ای دیگر می بیند .
عشق طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است ، اما دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار و سرشار از نجابت .
عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است . اگر دوری بطول انجامد ضعیف می شود ، اگر تماس دوام یابد به ابتذال می کشد . و تنها با بیم و امید و اضطراب و دیدار وپرهیززنده و نیرومند می ماند،
اما دوست داشتن با این حالات نا آشنا است ، دنیایش دنیای دیگری است .
عشق جوششی یکجانبه است . به معشوق نمی اندیشد که کیست یک خود جوششی ذاتی است ، و از ین رو همیشه اشتباه می کند و در انتخاب بسختی می لغزد و یا همواره یکجانبه می ماند و گاه ، میان دو بیگانه نا همانند ، عشقی جرقه می زند و چون در تاریکی است و یکدیگر را نمی بینند ، پس از انفجار این صاعقه است که در پرتو رو شنایی آن ، چهره یکدیگر را می توانند دید و در اینجا است که گاه ، پس جرقه زدن عشق ، عاشق و معشوق که در چهره هم می نگرند ، احساس می کنند که هم را نمی شناسند و بیگانگی و نا آشنا یی پس از عشق درد کوچکی نیست .
اما دوست داشتن در روشنایی ریشه می بندد و در زیر نور سبز می شود و رشد می کند و ازین رو است که همواره پس از آشنایی پدید می آید ، و در حقیقت در آغاز دو روح خطوط آشنایی را در سیما و نگاه یکدیگر می خوانند ، و پس از آشنا شدن است که خودمانی می شوند .
دو روح ، نه دو نفر ، که ممکن است دو نفر با هم در عین رو در بایستی ها احساس خودمانی بودن کنند و این حالت بقدری ظریف و فرار است که بسادگی از زیر دست احساس و فهم می گریزد و سپس طعم خویشاوندی و بوی خویشاوندی و گرمای خویشاوندی از سخن و رفتار و آهنگ کلام یکدیگر احساس می شود و از این منزل است که ناگهان ، خودبخود ،دو همسفر به چشم می بینند که به پهندشت بی کرانه مهربانی رسیده اند و آسمان صاف و بی لک دوست داشتن بر بالای سرشان خیمه گسترده است و افقهای روشن و پاک و صمیمی ایمان در برابرشان باز می شود و نسیمی نرم و لطیف همچون روح یک معبد متروک که در محراب پنهانی آن ، خیال راهبی بزرگ نقش بر زمین شده و زمزمه درد آلود نیایش مناره تنها و غریب آنرا بلرزه می آورد .
دوست داشتن هر لحظه پیام الهام های تازه آسمانهای دیگر و سرزمین های دیگر و عطر گلهای مرموز و جانبخش بوستانهای دیگر را بهمراه دارد و خود را ، به مهر و عشوه ای بازیگر و شیرین و شوخ هر لحظه ، بر سر و روی این دو میزند .
عشق ، جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست .
اما دوست داشتن ، در اوج معراجش ، از سر حد عقل فراتر می رود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین می کند و با خود به قله بلند اشراق می برد.

کی گفته عاشقی حرام است؟

 


 

اگر بگوییم عالم هستی جز تجلی معشوق نیست و حیات و زندگی نیز به جز عشق نیست، خلاف یا گزاف نگفته‌ایم. لذا مقوله «عشق» بسیار والاتر از حلال و حرام است. عشق، هدف گرفتن معشوق است و حلال و حرام، راه زودتر و سالم‌تر رسیدن به معشوق. به قول حافظ: «عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید – ناخوانده درس رمزی از کارگاه هستی»


منتهی به شرطی که «عشق»، حقیقتاً و واقعاً عشق باشد و نام هر نیاز، غریزه، جاذبه یا کشش، پسند و احیاناً تعلق خاطر اندکی عشق گذاشته نشود.

نگاه مادیون به عالم هستی، عشق را بی‌معنی کرده‌ است، تا آنجا که در ادبیات غرب معمولاً واژه‌هایی چون «Love » یا «Sex » به یک معنا و منظور نیز به کار می‌رود. چرا که در این نوع نگاه یا جهان‌بینی، انسان همین بدن است و بدن نیز مادی است و بدن مادی انسان هیچ فرقی با بدن مادی حیوان ندارد. پس عشق همان «غریزه جنسی» است.

عشق عاشق انعکاس عشق معشوق است:

ادامه مطلب ...

2 روش تشخیص اصل بودن گوشی موبایل

 2 روش تشخیص اصل بودن گوشی موبایل

 

گوشی های موبایلی که به صورت قاچاق وارد کشور شده و رجیستر نمی شود، معمولا در حین استفاده مشکل ساز خواهند بود؛ هنگ می کنند، به روز نمی شوند، با بعضی برنامه ها بخصوص فارسی سازها مشکل دارند و سایر مشکلاتی که کاربر را کلافه می‎کند.

برای اطمینان از اصل بودن گوشی موبایل، می توان به این راه ها متوسل شد:

1-کد معروف ستاره نامبر صفر شش نامبر (#06#*) را شماره گیری کنید. سریال مادربرد گوشی یا imei روی نمایشگر ظاهر می شود. اگر این سریال با بارکد روی کارتن یا باتری مطابقت داشت، احتمالاً گوشی مورد نظر اصل است (برخی قاچاقچیان بارکدهای تقلبی روی کارتن می چسبانند. این گوشی ها به «چنج» یا تغییریافته مشهور است و به همین سبب نمی توان چنین کاری را راهی مطمئن برای تشخیص اصالت گوشی دانست).

2-مستقیماً به سایت های تحلیل و تشخیص جهانی در وب بروید. به عنوان نمونه، نشانی اینترنتی یکی از این سایت ها www.numberingplans.com است. در این وبگاه، با کلیک روی عبارت «ابزار تجزیه و تحلیل شماره» یا number analysis tools و ورود به صفحه بعدی، شماره سریالی را که از طریق شماره گیری کد #06#* روی نمایشگر گوشی ظاهر شده، در قسمت imei number analysis وارد کنید. مشخصات گوشی از جمله کشور سازنده، کارخانه، مدل و... برابر دیدگانتان خواهد بود. اگر این مشخصات با گوشی مورد نظر همخوانی داشت، مطمئن باشید یک گوشی اصلی، چنج یا قاچاق  نشده را در دست دارید.

یک آب میوه مفید ویژه آقایان

نوشیدن روزانه یک لیوان آب انار به میزان قابل ملاحظه ای پیشرفت سرطان پروستات را کند می کند.  
انار یکی از میوه های زمستانی و بسیار مفید است. این میوه حاوی مخلوطی از ترکیبات شیمیایی ارزشمند است که آسیب سلولی را کاهش می دهند. آب انار اثرات ضد التهابی و آنتی اکسیدانی بالایی دارد که بدن را در برابر رادیکال های آزاد محافظت می کند. همچنین حاوی ایزوفلاون هایی است که در مرگ سلولهای سرطانی نقش دارند.

سرطان پروستات با اندازه گیری سطح ترکیبی موسوم به آنتی ژن اختصاصی پروستات (PSA) تشخیص داده می شود. برای بررسی پیشرفت این بیماری زمان دوبرابر شدن سلول های سرطانی مورد سنجش قرار می گیرد که هرچه کوتاهتر باشد بیانگر سرعت بیشتر رشد بیماری است. معمولا میانگین زمان دو برابر شدن این سلول ها 15 ماه است اما در مطالعه اخیر  پس از مصرف آب انار این زمان به حدود 54 ماه رسید. 

این تیم تحقیقاتی اظهار امیدواری کردند که بتوانند با استفاده از نتایج این مطالعه در کنار سایر روش های درمانی مانند هورمون درمانی یا شیمی درمانی استفاده کنند.

محققان می گویند این تاثیر ممکن است به حدی باشد که حتی طول عمر بیماران را نیز افزایش دهد.

پروردگارا ..

 پروردگارا

 

به من آرامش ده

                                                                                     

تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم

 

دلیری ده

 

تا تغییر دهم آن چه را که میتوانم تغییر دهم

 

بینش ده

 

تا تفاوت این دو را بدانم

 

مرا فهم ده

 

تا متوقع نباشم ،دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتار کنند

 

  

جبران خلیل جبران

شما چی ؟

 

گروهی خدا را از روی ترس عبادت میکنند که این عبادت بردگان است

 

گروهی خدا را به امید بخشش پرستش میکنند که این پرستش بازرگانان است

 

گروهی خدا را از روی سپاسگذاری میپرستند که این پرستش آزادگان است

 

شما جزء کدامین هستین؟

دلم برایت تنگ شده

دوست و همبازی بهشتی ام،

چقدر دلم برایت تنگ شده.

هنوز آخرین جمله خدا توی گوشم زنگ می زند

از قلب کوچک تو تا من یک راه مستقیم است

اگر گم شدی

از این راه بیا

بلند شو از دلت شروع کن

شاید دوباره هم دیگر را پیدا کنیم




در سینه ات نهنگی می تپد .... عرفان نظر آهاری


با دوربین تلفن همراه، خوب عکس بگیریم

  با دوربین تلفن همراه، خوب عکس بگیریم

البته شاید عکاسی با این وسایل به ظاهر آسان باشد اما به ثبت رساندن عکس خوب با استفاده از این تجهیزات که از لنزهای کوچک و وضوح پایین تصویر برخوردارند، امری بسیار سخت و زمان گیر است. از این رو، در این مقاله می خواهیم شما را تا حدی با شیوه های درست عکاسی با دوربین گوشی های همراه آشنا کنیم.

پیش از هر چیز باید بدانید که بسیاری از دوربین های تلفن های همراه از نظر لنز، وضوح تصویر و سرعت شاتر یارای برابری با دوربین های عکاسی حرفه ای را ندارند.

ول از همه باید ابزار خود را خوب بشناسید و با محدودیت ها و توانایی های آن کاملا آشنا شوید. در این صورت است که می توانید از آن استفاده کنید. شاید محدودیت های گوشی باعث خلاقیت بیشتر شما بشوند و مجبور شوید از زاویه های خلاقانه به اجسام نگاه کنید.

ادامه مطلب ...