از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

نوروز مبارک

 

امروز جمال تو بر دیده مبارک باد 


بر ما هوس تازه پیچیده مبارک باد


گل ها چون میان بندد بر جمله جهان خندد 


ای پرگل و صد چون گل خندیده مبارک باد


خوبان چو رخت دیده افتاده و لغزیده 


دل بر در این خانه لغزیده مبارک باد


نوروز رخت دیدم خوش اشک بباریدم 


نوروز و چنین باران باریده مبارک باد


بی گفت زبان تو بی حرف و بیان تو 


از باطن تو گوشت بشنیده مبارک باد  

 

مولانا

 

 

فقط حرف نزن، گاهی گوش بده!

فقط حرف نزن، گاهی گوش بده!


برای داشتن روابط خوب و شایسته با دیگران، لازم است تا نکاتی را یاد بگیریم که برخی از آنها را می توان به کسب مهارتی مهم و ارزشمند تشبیه کرد.

سیاری از ما در ارتباط با دنیای اطراف و ادم هایی که هر یک به نوعی با انها در رابطه هستیم، دچار اشتباه و تصورات غلطی می شویم که بر نحوه روابط  ما اثر می گذارند. یکی از ویژگیهای شایع در میان اغلب مردم این است که وقتی با حرف، سخن و حتی عملی روبرو می شوند، بلافاصله به شرح و تفسیر آن می پردازند آن هم به گونه ای که خودشان فکر می کنند و می خواهند که فکر کنند.

تفسیر سخن دیگران را می توان به عنوان حرکتی زشت و مخرب یاد کرد که نه تنها موجب بی احترامی و عدم علاقه دیگران می شود، بلکه انرژی زیادی هم از انسان می گیرد و تاثیر منفی بر انسان دارد.

ادامه مطلب ...

تا همیشه مادر

... تا همیشه مادر ...


1. وقتى یکساله بودید، او شما را حمام می‌برد و تمیز می‌کرد. قدردانى شما از او این بود که تمام شب‌ها تا صبح گریه می‌کردید.


2. وقتى دوساله بودید، او به شما راه رفتن آموخت. قدردانى شما از او این بود که هر وقت صدایتان می‌کرد فرار می‌کردید.


3. وقتى سه‌ساله بودید، او تمام غذاهاى شما را با عشق و علاقه آماده می‌کرد. قدردانى شما از او این بود که ظرف غذایتان را روى زمین می‌انداختید و همه جا را کثیف می‌کردید.


 

4. وقتى چهارساله بودید، او به دست شما چندمداد رنگى داد. قدردانى شما از او این بود که روى دیوارهاى اتاق و میزغذاخورى خط می‌کشیدید.


 

5. وقتى پنج‌ساله بودید، او لباس‌هاى قشنگ به تن شما می‌پوشاند. قدردانى شما از او این بود که خود را در نزدیکترین خاک و گِلى که پیدا می‌کردید می‌انداختید.


 

6. وقتى شش ساله بودید، او براى شما یک توپ خرید. قدردانى شما از او این بود که آن را به شیشه همسایه ‌کوبیدید.


 

7. وقتى هفت ساله بودید، او شما را به مدرسه برد. قدردانى شما از او این بود که داد می‌زدید:«من نمیام! من نمیام!»


 

8. وقتى هشت ساله بودید، او به دست شما یک بستنى داد. قدردانى شما از او این بود که آن را روى لباس خود ریختید.


 

9. وقتى نه ساله بودید، او شما را به کلاس آموزش موسیقى فرستاد. قدردانى شما از او این بود هیچگاه تمرین نمی‌کردید.


 

10. وقتى ده ساله بودید، او با ماشین شما را همه جا می‌رساند، از استادیوم ورزشى تا مدرسه تا جشن تولد دوستتان تا ... قدردانى شما از او این بود که از ماشین پیاده می‌شدید و پشت سرتان را نگاه هم نمی‌کردید.


 

11. وقتى یازده ساله بودید، او شما و دوستتان را به سینما می‌برد. قدردانى شما از او این بود که از او می‌خواستید در ردیف جداگانه بنشیند.


 

12. وقتى دوازده ساله بودید، او به شما هشدار می‌داد که بعضى فیلم‌ها یا برنامه‌هاى تلویزیون را تماشا نکنید. قدردانى شما از او این بود که صبر می‌کردید تا او از خانه بیرون رود.


 

13. وقتى سیزده ساله بودید، او به شما پیشنهاد می‌کرد که موى سرتان را اصلاح کنید. قدردانى شما از او این بود که به او می‌گفتید از مُد چیزى نمی‌فهمد.


 

14. وقتى چهارده‌ساله بودید، او هزینه سفر یکماهه شما را در تعطیلات تابستان پرداخت کرد. قدردانى شما از او این بود که حتى یک نامه هم برایش ننوشتید.


 

 15. وقتى پانزده ساله بودید، او از سرکار به خانه بازمی‌گشت و در انتظار استقبال شما بود. قدردانى شما از او این بود که در اتاقتان را قفل می‌کردید.


 

16. وقتى شانزده ساله بودید، او منتظر یک تلفن مهم بود. قدردانى شما از او این بود که مدتى طولانى تلفن را اشغال نگهداشته بودید و با دوستتان حرف می‌زدید.


 

17. وقتى هفده ساله بودید، او در جشن فارغ‌التحصیلى دبیرستان شما گریه کرد. قدردانى شما از او این بود که به او توجهى نکردید و تمام شب را با دوستانتان گذراندید.


 

18. وقتى هجده ساله بودید، او به شما رانندگى یاد داد و اجازه داد ماشینش را برانید. قدردانى شما از او این بود که هر وقت فرصت پیدا می‌کردید کلید ماشینش را یواشکى بر می‌داشتید و می‌رفتید.


 

19. وقتى نوزده ساله بودید، او هزینه‌هاى دانشگاه شما را می‌پرداخت، شما را با ماشین به دانشگاه می‌رساند، کیف شما را حمل می‌کرد. قدردانى شما از او این بود که 50 متر مانده به دانشگاه از ماشین پیاده می‌شدید و با او خداحافظى می‌کردید تا جلوى دوستانتان خجالت نکشید.


 

20. وقتى بیست‌ساله بودید، او از شما درباره دوستانتان سوال می‌کرد. قدردانى شما از او این بود که به او می‌گفتید «به تو مربوط نیست».


 

21. وقتى بیست‌ویک ساله بودید، او به شما شغل‌هایى را براى آینده‌تان پیشنهاد می‌کرد. قدردانى شما از او این بود که به او می‌گفتید: «من نمی‌خواهم مثل تو بشم.»


 

22. وقتى بیست‌ودوساله بودید، او براى فارغ‌التحصیلى شما از دانشگاه یک مهمانى ترتیب داد. قدردانى شما از او این بود که از او خواستید شما را به مسافرت یک ماهه خارج از کشور بفرستد.


 

23. وقتى بیست‌وسه‌ساله بودید، او براى آپارتمان شما یک دست مبل خرید. قدردانى شما از او این بود که به دوستانتان می‌گفتید چقدر این مبلمان زشت است.


 

24. وقتى بیست‌‌وچهارساله بودید، او با نامزد شما ملاقات کرد و از شما درباره برنامه آینده‌تان سوال کرد. قدردانى شما از او این بود که با صداى بلند داد زدید: «مادر، خواهش می‌کنم!»


 

25. وقتى بیست‌وپنج ساله بودید، او به هزینه‌هاى عروسى شما کمک کرد، در مراسم عروسی‌تان گریه کرد و به شما گفت که عمیقاً عاشق شماست. قدردانى شما از او این بود که به یک شهر دیگر نقل مکان کردید.


 

26. وقتى سی‌ساله بودید، او به شما در مورد تربیت بچه‌تان نصیحت کرد. قدردانى شما از او این بود که به او گفتید «زمانه دیگر عوض شده است.»


 

27. وقتى چهل ساله بودید، او به شما تلفن کرد و روز تولّد یکى از نزدیکان را یادآورى نمود. قدردانى شما از او این بود که به او گفتید «من الان خیلى سرم شلوغ است.»


 

28. وقتى پنجاه ساله بودید، او بیمار شد و به مراقبت شما نیاز داشت. قدردانى شما از او این بود که او را به خانه سالمندان فرستادید.


 

29. و ناگاه، یکروز او به آرامى از دنیا رفت و تمام کارهایى که می‌توانستید بکنید و نکرده بودید مثل صاعقه به قلب شما فرود آمد.


 



 

اگر او هنوز در کنار شماست، هرگز فراموش نکنید که او را بیشتر از همیشه عاشقانه دوست بدارید.


 

و اگر نیست، عشق بی‌قید و شرط او را به یاد آورید.



منبع : http://ravanshnase.parsiblog.com

چند داستان آموزنده

چنگیز خان مغول و شاهین پرنده


یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند. همراهانش تیرو کمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی دقیق تر و بهتر بود، چرا که می توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی دید.

آن روز با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند. چنگیزخان مایوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی اش باعث تضعیف روحیه ی همراهانش نشود، از گروه جدا شد و تصمیم گرفت تنها قدم بزند.
بیشتر از حد در جنگل مانده بودند و نزدیک بود خان از خستگی و تشنگی از پا در بیاید. گرمای تابستان تمام جویبارها را خشکانده بود و آبی پیدا نمی کرد، تا اینکه رگه ی آبی دید که از روی سنگی جاری بود. خان شاهین را از روی بازویش بر زمین گذاشت و جام نقره ی کوچکش را که همیشه همراهش بود، برداشت. پرشدن جام مدت زیادی طول کشید، اما وقتی می خواست آن را به لبش نزدیک کند، شاهین بال زد و جام را از دست او بیرون انداخت.

ادامه مطلب ...

جملاتی تامل برانگیز

اگر هر روز راهت را عوض کنی، هرگز به مقصد اصلی نخواهی رسید.
کسانی که نمی توانند فرصت کافی برای تفریح بیابند، دیر یا زود وقت خود را صرف معالجه می کنند.

صاحب اراده، فقط پیش مرگ زانو می زند، و آن هم در تمام عمر، بیش از یک مرتبه نیست.
وقتی شخصی گمان کرد که دیگر احتیاجی به پیشرفت ندارد، باید تابوت خود را آماده کند.

کسانی که در انتظار زمان نشسته اند، آنرا از دست خواهند داد.
کسی که در آفتاب زحمت کشیده، حق دارد در سایه استراحت کند.
ادامه مطلب ...

تفاوت عشق و دوست داشتن از دیدگاه دکتر علی شریعتی

 تفاوت عشق و دوست داشتن از دیدگاه دکتر علی شریعتی

 

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال .
عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هر چه از غریزه سر زند بی ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد ، دوست داشتن نیز هنگام با او اوج می گیرد. عشق در غالب دل ها ، در شکل ها و رنگهای تقریبا مشابهی متجلی می شود و دارای صفات و حالات و مظاهر مشترکی است ،اما دوست داشتن در هر روحی جلوه ای خاص خویش دارد و از روح رنگ می گیرد و چون روح ها بر خلاف غریزه هاهر کدام رنگی و ارتفاعی و بعدی و طعم و عطری ویژه خویش را دارد می توان گفت : که به شماره هر روحی ، دوست داشتنی هست .
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد ،
اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند و بر آشیانه بلندش روز و روزگار را دستی نیست .
عشق ، در هر رنگی و سطحی ، با زیبایی محسوس ، در نهان یا آشکار رابطه دارد . چنانچه شوپنهاور می گوید:
شما بیست سال سن بر سن معشوقتان بیفزائید ، آنگاه تاثیر مستقیم آنرا بر روی احساستان مطالعه کنید .
اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج وجذب زیبایی های روح که زیبایی های محسوس را بگونه ای دیگر می بیند .
عشق طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است ، اما دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار و سرشار از نجابت .
عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است . اگر دوری بطول انجامد ضعیف می شود ، اگر تماس دوام یابد به ابتذال می کشد . و تنها با بیم و امید و اضطراب و دیدار وپرهیززنده و نیرومند می ماند،
اما دوست داشتن با این حالات نا آشنا است ، دنیایش دنیای دیگری است .
عشق جوششی یکجانبه است . به معشوق نمی اندیشد که کیست یک خود جوششی ذاتی است ، و از ین رو همیشه اشتباه می کند و در انتخاب بسختی می لغزد و یا همواره یکجانبه می ماند و گاه ، میان دو بیگانه نا همانند ، عشقی جرقه می زند و چون در تاریکی است و یکدیگر را نمی بینند ، پس از انفجار این صاعقه است که در پرتو رو شنایی آن ، چهره یکدیگر را می توانند دید و در اینجا است که گاه ، پس جرقه زدن عشق ، عاشق و معشوق که در چهره هم می نگرند ، احساس می کنند که هم را نمی شناسند و بیگانگی و نا آشنا یی پس از عشق درد کوچکی نیست .
اما دوست داشتن در روشنایی ریشه می بندد و در زیر نور سبز می شود و رشد می کند و ازین رو است که همواره پس از آشنایی پدید می آید ، و در حقیقت در آغاز دو روح خطوط آشنایی را در سیما و نگاه یکدیگر می خوانند ، و پس از آشنا شدن است که خودمانی می شوند .
دو روح ، نه دو نفر ، که ممکن است دو نفر با هم در عین رو در بایستی ها احساس خودمانی بودن کنند و این حالت بقدری ظریف و فرار است که بسادگی از زیر دست احساس و فهم می گریزد و سپس طعم خویشاوندی و بوی خویشاوندی و گرمای خویشاوندی از سخن و رفتار و آهنگ کلام یکدیگر احساس می شود و از این منزل است که ناگهان ، خودبخود ،دو همسفر به چشم می بینند که به پهندشت بی کرانه مهربانی رسیده اند و آسمان صاف و بی لک دوست داشتن بر بالای سرشان خیمه گسترده است و افقهای روشن و پاک و صمیمی ایمان در برابرشان باز می شود و نسیمی نرم و لطیف همچون روح یک معبد متروک که در محراب پنهانی آن ، خیال راهبی بزرگ نقش بر زمین شده و زمزمه درد آلود نیایش مناره تنها و غریب آنرا بلرزه می آورد .
دوست داشتن هر لحظه پیام الهام های تازه آسمانهای دیگر و سرزمین های دیگر و عطر گلهای مرموز و جانبخش بوستانهای دیگر را بهمراه دارد و خود را ، به مهر و عشوه ای بازیگر و شیرین و شوخ هر لحظه ، بر سر و روی این دو میزند .
عشق ، جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست .
اما دوست داشتن ، در اوج معراجش ، از سر حد عقل فراتر می رود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین می کند و با خود به قله بلند اشراق می برد.

دقیق ترین تقویم جهان

گاه‌شماری هجری خورشیدی یا تقویم هجری شمسی برپایه تقویم جلالی است. سر چشمه گاه‌شماری هجری خورشیدی مانند گاه‌شماری هجری قمری، هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه در تاریخ 24 تیر سال 1 هجری خورشیدی (برابر با 1 ربیع‌الاول سال 1 هجری قمری16 ژوییه 622 میلادی) است. البته سال خورشیدی، با 3ماه و 24روز دیرکرد از 1 فروردین آغاز می‌شود.

ادامه مطلب ...

سال ۸۸ با گاو پرتلاش از راه می رسد

سال ۸۸ با گاو پرتلاش از راه می رسد

در سنت های شرقی، از چین و ژاپن تا مصر مردم بر این باورند که سال ها بر مبنای یک دوره دوازده ساله شکل می گیرند و بر هرکدام از سال ها نماد حیوانی متفاوتی حاکم است که بر روند زندگی مردم در آن سال تاثیر می گذارد.

آغاز حلقه با موش است و به ترتیب بعد از او نوبت گاو، ببر، گربه ( به نظر مصری ها خرگوش )، اژدها، مار، بز ( از نظرها ترک ها گوسفند )، اسب( هر ۶۵ سال یکبار سال اسب آتشین است)، میمون، خروس، سگ و خوک می رسد.

ادامه مطلب ...

نگاهی به آئین‌های نوروزی در گذر تاریخ

زن‌ شرقی، زن‌ ایرانی‌ ام، هویت‌ فرهنگی‌ بالنده‌ دارم. قرنهاست‌ مشتاقانه‌ راهی‌ دراز، پرنشیب ‌و فراز، پیموده‌ام. کوله ‌باری‌ سرشار از گوهرهای‌ فرهنگیِ دلپذیر و خواستنی‌ دارم. باز هم‌ در نوروز کوله‌ بار خویش‌ می‌گشایم. پر توانم، پر تلاش؛ همه‌ ذرات‌ وجودم‌ شوق‌ است. باز هم‌ برآنم‌ تا آیینی‌ کهن‌ از نو برپا کنم. چون‌ طبیعت‌ حیاتی‌ دوباره، تولدی‌ دیگر دارم. خستگی‌ ره، غبار از تن‌ می‌زدایم؛ شادمانم. روی‌ به‌ گلاب؛ و خانه‌ و هر آنچه‌ باشد به‌ آب‌ زلال‌ می‌شویم. چشم‌ دل‌ بر نعمت‌های‌ الهی‌ می‌گشایم. چون‌ گیاه‌ سر از خاک‌ بر می‌دارم. نماز می‌‌گزارم. سالهاست‌ در نوروز هر آنچه‌ هست‌ می‌‌شویم. جامه ‌ای‌ ساده‌ می‌دوزم. خوراکی‌ مطبوع‌ می‌پزم. غبار می‌‌زدایم، خانه‌ می‌آرایم. سفره‌ می‌چینم، سبزه‌ می‌‌رویانم. دستانم‌ از زر خالی‌ است‌ اما از مهر و صفا سرشار است‌ و سالهاست‌ با همین‌ دست‌ها، آیین‌ دوره‌ باستان‌ نگه‌ داشته‌ام.

ادامه مطلب ...

عید نوروز چگونه شکل گرفت؟

سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا کهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود.
 

ادامه مطلب ...

من می تونم خدا رو ببینم؟

من می تونم خدا رو ببینم؟

تربیت دینی

 خداچیه؟ خدا زنه یا مرد؟  آیا به خدا اعتقاد داری؟ خدا کجا زندگی می‌کنه؟  آیا خدا دنیا و منو درست کرده؟

چه شما به عنوان والدین، افرادی معتقد باشید چه نباشید، احتمالا کودکتان در مرحله‌ای از زندگی پرسش‌هایی صریح و موشکافانه درباره ماهیت خداوند از شما خواهد پرسید. خوب است که خودتان در این مورد فکر کنید و ببینید پاسخ‌هایتان چگونه باید باشد. کودکان گاهی به طرز شگفت‌آوری در افکارشان عمیق‌اند، زیرا با ذهنی باز به چنین موضوعاتی فکر می‌کنند. این نوع پرسش‌ها را معمولا کودکان جوامع دارای پس زمینه دینی می‌پرسند، اعم از اینکه خانواده خود کودک مذهبی باشد یا خیر، در اکثر کشورهای دارای سنت‌های دینی، کل فرهگ جامعه تحت نفوذ بینشی است که توجه کودکان را به خود جلب می‌کند، از جمله اعتقاد به وجود یگانه مقتدری که «خدا» نامیده می‌شود. 

اوقات مذهبی خود را به همراه او با جذابیت قرین کنید.
ادامه مطلب ...

درباره نوروز

نوروز 

نوروز در گاهشماری هجری خورشیدی با اولین روز از فصل بهار مصادف است

نوروز یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن می‌گیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.

 

ادامه مطلب ...

مضرات اولین عشق

امروزه نحوه انتخاب همسر مخصوصاً در شهرهای بزرگ به تدریج در حال تغییر است و با مرور زمان نقش خانواده‌ها در انتخاب همسر برای فرزندانشان کاهش میابد. بعضی از پسرها می‌گویند ترجیح می‌دهند با چند دختر، دوست شوند تا با شناخت هر کدام از آنها یکی را برای ازدواج انتخاب کنند. بعضی از دخترها هم همین ادعا را دارند. بعضی از دخترها و پسرها هم وقتی چنین رفاقت‌هایی برقرار می‌کنند برای توجیه کارشان مدعی می‌شوند قصد ازدواج دارند و دنبال شخص مناسب و دلخواه شان برای وصلت هستند.

ادامه مطلب ...

خواستگاری در چت روم

خواستگاری در چت روم

ازدواج اینترنتی

به دنبال چاپ گزارشی در هفته‌نامه سلامت با تیتر «9/98 درصد کاربران اینترنتی با جنس مخالف چت می‌کنند» خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) در صدد برآمده است تا در همین راستا به واکاوی عواقب ازدواج‌های اینترنتی در گفتگو با صاحب‌نظران و کارشناسان حوزه خانواده بپردازد...

واقعیت این است که ورود اینترنت به جوامع در حال توسعه ای همچون ایران در کنار تمام محاسن و نوآوری‌هایی که به دنبال داشته است دارای جوانب منفی و آثار سویی نیز بر فرهنگ کشورمان بوده است. شاید بتوان تغییراتی در شیوه ازدواج جوانان را یکی از تبعات ورود این فناوری در ایران دانست که به «ازدواج‌های اینترنتی» مرسوم شده‌اند اما مساله مهم در این میان این است که آیا می‌توان اشتراک سلیقه افراد در «چت‌روم» را نخستین گام برای ازدواج دانست؟ هرچند ضرورت ازدواج به هنگام از جمله موضوعاتی است که تاکیدات قرآنی متعددی درباره آن وجود دارد. اما در کنار این موضوع، احکام اسلامی‌همواره بر این ضرورت تاکید دارند که تشکیل خانواده باید با درایت و آگاهی صورت گیرد چرا که بی‌توجهی به این امر از قوام این نهاد که اساس جامعه را تشکیل می‌دهد کاسته و زمینه‌ساز بروز مشکلات متعددی می‌شود.

ادامه مطلب ...

پدر علم تلاوت مصر

پدر علم تلاوت مصر

محمد محمود رفعت

استاد «محمد محمود رفعت» ملقب به امیرالقرّاء از ستارگان پرفروغ علم قرائت و از نوابغ کم‌نظیر تلاوت قرآن کریم است که مسلط به انواع قرائات و مبتکر در خلق الحان و اصوات زیبای قرآنی است، گزارش زیر به بررسی شخصیت وی و ابعاد فنی تلاوت‌های این استاد می‌پردازد. 

بی‌شک «محمد محمود رفعت» را باید عالم و دانشمند فن قرائت قرآن کریم دانست، قاری نابینایی که توانایی شگرفی در خلق الحان مختلف به طور بداهه و همراه با روح تحزن و تصویر معانی دارد و این افتخار نصیب او شد تا نخستین قاری باشد که تلاوت او در تاریخ قرائت ضبط شد و به ابدیت پیوست.

ادامه مطلب ...

قانون افزایش ( چرا بعضیها بیشتر دارند ؟ )

قانون افزایش یا Law of Increase همانند قانون جذب، یکی از قوانین جاری بر هستی ماست که شاید بعضی اوقات از قلم افتاده و یا به آن کم توجهی شود در صورتیکه نقشی اساسی در زندگی هر شخصی دارد.

قانون افزایش می گوید : در صورتیکه نسبت به هر آنچه مثبت که داریم سپاسگذار بوده و شکرگذار هستی باشیم، و همچنین همواره هر آنچه مثبت را که داریم بزرگ شمرده و بر زبانمان و دلمان جاری نماییم، آن داشته زیاد شده و روز بروز به نوعی بهتر در زندگیمان تجلی پیدا می کند. در واقع با به زبان و به دل جاری کردن داشته ها، باعث تشدید وجود آنها می شویم.

این زیاد شدن به دلیل این است که طبق قانون جذب، پدیده بر ضمیر ناخودآگاه ما نفوذ کرده و باعث می شود که ذهن داشتن این داشته را بصورت عملی در زندگی نیاز بداند. پس ما به زودی باعث جذب هر چه بیشتر آن داشته می شویم.

ادامه مطلب ...

تأسف بی فایده انیشتین

وقتی «لئو سزیلارد» دانشمند مهاجر مجارستانی به انیشتین هشدار داد که آلمان ها احتمالاً به بمب اتمی دسترسی پیدا کرده اند، او حتی با اینکه چیز زیادی درباره پیشرفت های جدید در فیزیک هسته ای نمی دانست خطر را با تمام وجود خویش احساس کرد. وقتی «سزیلارد» مطالبی را پیرامون واکنش های زنجیره ای به اطلاع انیشتین رساند او کاملاً شگفت زده شد و گفت: «من هرگز به طور جدی به این قضایا نیندیشیده بودم.» بعدها وقتی انیشتین خبر بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی (شهرهای بزرگ ژاپن) را شنید آه سوزناکی کشید و تأسف عمیق خویش را ابراز کرد. پس از پایان جنگ جهانی دوم، انیشتین صراحت بیشتری را ضمیمه کلام خویش ساخت. علاوه بر تلاش وافر برای تصویب یک ممنوعیت بین المللی در زمینه استفاده از جنگ افزارهای هسته ای، او «مک کارتیسم» (سیاست مقابله با تفکرات ظاهراً چپگرایانه در داخل آمریکا) را محکوم کرد و برای پایان دادن به «تعصب و نژادپرستی» اقدام به ارائه دادخواستی به دادگاه کرد.

ادامه مطلب ...

روز والنتاین

روز والنتین (روز عشاق و یا روز عشق ورزی) عیدی در روز ۱۴ فوریه (۲۵ بهمن‌ماه) و در برخی فرهنگ‌ها روز ابراز عشق است.

این ابراز عشق معمولاً با فرستادن کارت والنتین یا خرید هدایایی مانند گل سرخ انجام می‌شود. سابقهٔ تاریخی روز والنتین به جشنی که به افتخار قدیس والنتین در کلیساهای کاتولیک برگزار می‌شد، باز می‌گردد. 

 

ادامه مطلب ...

دو نامه عاشقانه‌ی ناصرالدین شاه

متن نامه اول:
عایشه خانم جانم حاجی سرور آمد کاغذ شما را رساند.
سرداری و قبا و غیره فرستاده بودید رسید از سلامتی احوال شما بسیار بسیار خوشحال شدم بخدا قسم برای تو آنقدر دلم تنگ شده است که حساب ندارد.
التفات قلبی من نسبت به تو زیاده از حد است البته خودت هم میدانی چقدرها ترا می‌خواهم.
هیچوقت از یادم فراموش نمی‌شدی (نمی‌شوی؟)
همیشه در خاطرم بودی و هستی.
انشاءالله تعالی دیگر هیچوقت از ما دور نشوی (نشوید؟) انشاءالله.
همیشه در حضور باشید.
پس فردا انشاءالله شما را ملاقات می‌کنم
و آسوده می‌شویم (یک کلمه ناخوانا)
 
ادامه مطلب ...

ما اینجائیم. همین نقطه ی کوچک

  مطمئن باشین ارزش یه بار خوندن رو داره  

 

 

این عکسی است که فضاپیمای وویجر از زمین گرفته است. عکسی که زمین را در فضای بیکران نشان می دهد. کارل ساگان فضانورد آمریکایی کتابی با همین عنوان نوشته است. در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

 

 

 

دوباره به این نقطه نگاه کنید. همین جاست. خانه اینجاست. ما اینجاییم. تمام کسانی که دوستشان دارید٬ تمام کسانی که می شناسید٬ تمام کسانی که تابحال چیزی در موردشان شنیده اید٬ تمام کسانی که وجود داشته اند٬ زندگی شان را در اینجا سپری کرده اند. برآیند تمام خوشی ها و رنج های ما در همین نقطه جمع شده است. هزاران مذهب٬ ایدئولوژی و دکترین اقتصادی که آفرینندگانشان از صحت آنها کاملا مطمئن بوده اند٬ تمامی شکارچیان و صیادان٬ تمامی قهرمانان و بزدلان٬ تمامی آفرینندگان و ویران کنندگان تمدن٬ تمامی پادشاهان و رعایا٬ تمامی زوج های جوان عاشق٬ تمامی پدران و مادران٬ کودکان امیدوار٬ مخترعان و مکتشفان٬ تمامی معلمان اخلاق٬ تمامی سیاستمداران فاسد٬ تمامی «ابرستاره ها»٬ تمامی رهبران کبیر٬ تمامی قدیسان و گناهکاران در تاریخِ گونه ما٬ آنجا زیسته اند٬ در این ذره غبار که در فضای بیکران در مقابل اشعه خورشید شناور است. زمین ذره ای خرد در مقابل عظمت جهان است. به رودهای خون که توسط امپراطوران و ژنرال ها بر زمین جاری شده٬ البته با عظمت و فاتحانه٬ بیاندیشید. این خونریزان٬ اربابان لحظاتی از قسمت کوچکی از این نقطه بوده اند. به بی رحمی های بی پایانی که ساکنان گوشه ای از این نقطه٬ توسط ساکنان گوشه دیگر (که از این فاصله نمیتوان آنها را از هم بازشناخت) متحمل شده اند بیاندیشید٬ چقدر اینان به کشتن یکدیگر مشتاقند٬ چقدر با حرارت از یکدیگر متنفرند. تمامی شکوه و جلال ما٬ تمامی حس خود مهم بینی بی پایان ما٬ توهم اینکه ما دارای موقعیتی ممتاز در پهنه گیتی هستیم٬ به واسطه این عکس به چالش کشیده می شود. سیاره ما لکه ای گم شده در تاریکی کهکشانهاست. در این تیرگی و عظمت بی پایان٬ هیچ نشانه ای از اینکه کمکی از جایی میرسد تا ما را از شر خودمان در امان نگاه دارد٬ دیده نمی شود.
زمین تنها جای شناخته شده است که قابلیت زیست دارد. هیچ جایی نیست٬ حداقل در آینده نزدیک که گونه بشر بتواند به آنجا مهاجرت کند. مشاهدات٬ بله٬ استقرار٬ هنوز نه. خوشتان بیاید یا نه٬ زمین تنها جایی است که می توانیم روی پای مان بایستیم. گفته شده که فضانوردی تجربه ای است شخصیت ساز که فرد را فروتن می سازد. شاید هیچ تصویری بهتر از این٬ غرور ابلهانه و نابخردانه نوع بشر را در دنیای کوچکش به نمایش نگذارد. برای من٬ این تصویر تاکیدی است بر مسئولیت ما در جهت برخورد مهربانانه تر ما با یکدیگر٬ و سعی در گرامی داشتن و حفظ کردن این نقطه آبی کمرنگ٬ تنها خانه ای که تاکنون شناخته ایم. 

 

برگرفته از :http://www.p30download.com/

عشق تو و بی مهری من

رهگذری از مقابل مدرسه ای می گذشت. دانش آموزی را دید که گریان روی زمین نشسته بود.

آهسته به کنارش رفته و به محبت دستی بر شانه اش نشاند.

و از او پرسید:

این چه چیزی است که دلت را ناشاد و چشمت را گریان ساخته؟

کودک گفت:

امروز امتحان داشتیم و من نتوانستم پاسخ سوالات را بنویسم و به همین دلیل نمره خوبی نگرفتم...

کاش دیروز به حرف های مادرم که مرا از بازیگوشی و تنبلی منع می کرد گوش می دادم تا امروز این چنین افسرده و شرمگین نباشم و هم چنان که می گریست، ادامه داد:او مادر فوق العاده ای است.وجودش مایه آرامش است و حضور عاشقانه اش حمایت مان می کند.من و دیگران بدون او سردرگم و هراسانیم. برای ما بهترین غذاها را می پزد و خانه را به زیبایی برای من و دیگر اعضای خانواده می آرید.

 

ادامه مطلب ...

جان کیتس را با نامه‌های ناگشوده به خاک سپردند!

داستان عشق جان کیتس و فانی براونی داستانی غمبار است. کیتس که از شعرای عمده قرن نوزدهم به شمار می‌آید در طول عمر کوتاه خود آثار مهمی‌ همچون "قصیده‌ای درباره گلدان یونانی" را سرود.
 
کیتس در نوامبر 1818 فانی را ملاقت کرد و بلافاصله دلباخته او شد!!! این اتفاق خانواده فانی و دوستان کیتس را نگران کرد. آن دو به زودی مخفیانه نامزد کردند. اما کیتس در زمستان 1820 در سن 25 سالگی چشم از جهان فروبست. او را همراه با نامه‌های ناگشوده از فانی که روی سینه و نزدیک قلبش گذاشته بودند به خاک سپردند.
 
ادامه مطلب ...

پاسخ به ده پرسش کلیدی در روابط دختران و پسران


1-   تعریف شما در مورد رابطه دخترو پسر چیست؟
تعریف من از رابطه دختر و پسر، رابطه اجتماعی سالم و رشد یافته است. رابطه ای فارغ از احساسات و تمایلات عاشقانه و جنسی و تسلط مابانه بلکه فقط بعنوان دو انسان عاقل و بالغ که در زندگی اجتماعی مجبور به ارتباط سالم و اخلاقی با محترم شمردن اصول و عقاید دینی و مذهبی و اخلاقی مورد قبول جامعه خودشان می‌باشند. 
 

ادامه مطلب ...

عشق یا عادت؟

عشق یا عادت؟ 

عشق یا عادت

 

« من و شوهرم خیلی وقته که با هم اختلافات شدیدی داریم. اما هیچ وقت نتونستم به زندگی بدون او فکر کنم. با اینکه در زندگی‌ با او خیلی عذاب می‌کشم اما نمی‌دونم چطوریه که یک جورایی به حضورش عادت کردم و انگار به او وابسته شدم »

آیا می‌دانید تفاوت عشق و دوست داشتن با وابستگی (عادت) عاطفی چیست؟ برخی از ما پس از مدتی زندگی با همسرمان عادت می‌کنیم در زمان‌هایی از زندگی روزمره احساسات و عواطف او را دریافت کنیم و به لحاظ عاطفی و ذهنی تغذیه شویم.

 

یعنی شرطی می‌شویم که در کنار او باشیم. لحظات خود را با او سپری کنیم و وظایف خود را در قبال حقوقی که او دارد انجام بدهیم.

 

ادامه مطلب ...

چگونه بددهانى و دشنام گویى را بر طرف کنیم؟

بد دهانی، دشنام گویی و بکار گیری واژه‌های عامیانه قبیح به گونه فزاینده ای در میان اقشار جامعه و بخصوص کودکان و نوجوانان معمول گردیده. دشنام گویی و بد دهانی تنها منحصر به افراد فحاش نیست بلکه این پدیده در تعاملات اجتماعی میان تمام اقشار جامعه رخنه کرده است. با اینکه نمیتوان دشنام‌ها را از فرهنگ لغت یک زبان کاملا حذف کرد اما میتوان کاربرد آنها را در ارتباطات بین فردی تا حد زیادی تحت کنترل در آورد.  

اما دلایل بد دهانی و دشنام گویی افراد چیست؟ 

 

ادامه مطلب ...

راز و رمزهای عاشق شدن !!

عشق واقعی و بدون ترس یعنی دوست داشتن یک نفر به دلیل لیاقت‌ها، توانایی‌ها و مهارت‌های اجتماعی و فردی او؛ در یک کلام دوست داشتن و احترام گذاشتن به زن یا مردی که رفتار و حرکات او باعث آرامش، افتخار و امنیت ما می‌شود. خیلی از ما یا از عشق می‌ترسیم یا آن را نفی می‌کنیم یا آن‌چنان در دام افکار عاشقانه و رمانتیک گرفتار می‌شویم که بیرون آمدن از همه این حالت‌ها برای ما محال است. گروهی دیگر هم به دلیل ترس - ترس‌های مختلف به دلایل مختلف - سعی می‌کنیم تا مثلا عاشق بشویم و زندگی مشترک را با این مثلا عشق، شروع کنیم. در همه این شرایط هیچ‌کدام از ما «عشق آزادانه» را تجربه نمی‌کنیم و «عشق ناشی از ترس» همیشه در زندگی ما می‌ماند.

ادامه مطلب ...

چرا فرهاد دلداده‌ی شیرین شد؟!

«تو چرا عاشق این آدم شدی؟ این همه آدم! چرا او را برای زندگی‌ات انتخاب کردی؟!» مستأصل است، دوستش دارد و به‌عنوان شریک آینده او را انتخاب کرده است اما واقعا کسی که او را انتخاب کرده نه تنها معیارهای دیگران را ندارد، که معیارهای خودش را هم ندارد. گیج شده است! چرا او را دوست دارد؟ ...
ادامه مطلب ...

عشق در اندیشه مولانا

عشق جان مرده را می‌جان کند/ جان که فانی بود جاویدان کند
گفته‌اند کل مثنوی را در نی نامه یعنی هجده بیت اول مثنوی می‌توان خلاصه کرد و اگر بخواهیم این هجده بیت و یا به عبارتی؛ کل مثنوی را خلاصه کنیم و عصاره آن را در جان کلمه بریزیم بی‌شک چیزی برازنده‌تر از «مفهوم عشق» نخواهیم یافت. یکی از زیباترین مأمن‌هایی که عشق یافت، دل مولانا جلال‌الدین محمد بلخی بود. او که تا 38 سالگی خود در جرگه درگیران بحث و مقال بود با جرقه‌ای که با دیدن مردی از سرزمین عاشقان در روح و جان مستعد او زده شد، زنده شد و نور این شعله، روح بی‌تاب او را تابناک و درخشان کرد و به شاهراهی هدایتش کرد که به حق واصل می‌شد؛ چون نوری که دل او را روشن ساخته بود تمام هستی‌اش را در سیطره محبتی خاص قرار داده بود که بی‌گمان بازگشتی به دنیای کوچک مادی در آن متصور نبود.
ادامه مطلب ...

گزیده ‌گویی‌هایی از جبران خلیل جبران درباره‌ی عشق

عشق، ‌تنها آزادی در دنیاست، ‌زیرا چنان روح را تعالی می‌بخشد که قوانین بشری و پدیده‌های طبیعی مسیر آن را تغییر نمی‌دهند.
محبوبم، ‌اشک‌هایت را پاک کن! زیرا عشقی که چشمان ما را گشوده و ما را خادم خویش ساخته، ‌موهبت صبوری و شکیبایی را نیز به ما ارزانی می‌دارد. اشک‌هایت را پاک کن و آرام بگیر، ‌زیرا ما با عشق میثاق بسته‌ایم و برای آن عشق است که رنج نداری، ‌تلخی بی نوایی و درد جدایی را تاب می‌آوریم.
 
ادامه مطلب ...

از روز عشق چه می‌دانید؟!!

عقاید مختلفی درباره منشا روز ولنتاین وجود دارد، یکی از این عقاید مربوط می‌باشد به کشیش ولنتاین که در قرن سوم بعد از میلاد در این روز به خاطر مسیحیان زجر بسیاری کشید و در آخر هم کشته شد. یکی از دیگر افسانه ها مربوط است به کشیشی که در زندان عاشق دختر نابینای زندانبان شد و به خاطر عشق خالصانه او بینایی دختر باز گشت و کشیش بعد از مرگش یک نامه خداحافظی از خود به جای گذاشت که در آخر آن امضا شده بود: از طرف ولنتاین تو.

ادامه مطلب ...

جوان ترین استاد دانشگاه در جهان

آلیا صبور(Alia Sabur)دختر ایرانی جوان ترین استاد دانشگاه در جهان میباشد،نام او در تاریخ ۱۹ فوریه ۲۰۰۸رکوردهای جهانی گینس نوشته شد و پس از ۲۹۱ سال رکورد آقای کولین مک‌لورین(Colin Maclaurin)زاده فوریه 1698رکورددار پیشین را شکست.

آلیا صبور در دوران نوجوانی و کودکی::Alia Sabur

آلیا صبور در دوران نوجوانی و کودکی::Alia Sabur

او در تاریخ سوم اسفند ۱۳۶۷ خورشیدی برابر ۲۲ فوریه ۱۹۸۹، در شهر نیویورک زاده شد.
این دختر ایرانی تبار بطور تمام وقت در دانشگاه نیویورک تدریس می‌کند و به عنوان یک نابغه نام خود را در ردیف جوان‌ترین استاد دانشگاه های معتبر جهان در کتاب رکوردهای گینس ثبت نموده است . رکوردار قبلی جوان‌ترین پروفسور دانشگاه های جهان متعلق به یک فیزیکدان اسکاتلندی بنام کولین مک لورین(Colin Maclaurin) که شاگرد اسحاق نیوتن بود و در سال 1717 میلادی (291 سال پیش) در سن 19 سال و 7 ماهگی این رتبه علمی را کسب کرده بود .آلیا صبور”در هشت ماهگی خواندن را آغاز کرد و از کلاس چهارم ابتدایی به کالج رفت تا در سطح کارشناسی ریاضیات کاربردی بخواند .

کولین مک لورین(Colin Maclaurin)

وی در سن 10 سالگی در دانشگاه استونی بروک ثبت نام کرد و در 11 سالگی با گرایش به موسیقی به عنوان عضو ارکستر سمفونی “راک لند” به اجرای قره نی پرداخت . آلیا چهارده ساله بود که مدرک لیسانس خود را از دانشگاه نیویورک گرفت و دانشجوی دوره کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه درکسل ، نیویورک شد . او در 18 سالگی مدرک دکترای خود را از دپارتمان تکنولوژی پیشرفته فوزیون در دانشگاه کانکوک سئول(Konkuk University) دریافت کرد و جوان ترین فردی بود که وارد دوره فلوشیپ پس از دکتری شد ، او نشانگرهای سلولی خاصی را بر اساس تکنولوژی نانولوله ها ابداع کرد که در تحقیقات پزشکی کاربرد زیادی دارد .

آلیا صبور در حال درس دادن:: Alia Sabur

آلیا صبور در حال درس دادن:: Alia Sabur

فقط سه روز مانده بود نوزده ساله شود که برای تدریس در دانشگاه کنکوک ، سئول ، کره جنوبی پذیرفته شد . وی تا ماه قبل در دانشگاه دروس فیزیک دانشگاه کنکوک تدریس می‌کرد و در حال حاضر ، ریاضی و فیزیک را در دانشگاه جنوبی ایالت نیواورلند تدریس می‌کند . او یکی از دلایل ترک دانشگاه سئول را مشکل سخن گفتن به زبان کره‌ای بیان کرده است

بگو چه کاره ای تا بگویم چه لغتنامه ای؟

بگو چه کاره ای تا بگویم چه لغتنامه ای؟

اگر بروید توی بازار، با 77 قلم لغتنامه مواجه می شوید که هیچ کدام شان شبیه هم نیستند. اینکه کدام یکی از این لغتنامه ها به دردتان می خورند، بستگی به این دارد که می خواهید چه کاری بکنید. اینها راهنمایی هایی هستند برای کارهایی که ما معمولا با لغتنامه ها داریم.

اگر امتحان داری

اولا شما که امتحان داری، اصلا چرا تو اینترنتی؟ در ثانی آدم برای امتحان که لغتنامه نمی خرد. چون در امتحان فقط همان معنایی را که توی کتابت آمده می خواهند. راه چاره این است که خودتان یک لغتنامه کوچک بسازید. برای این کار باید اول یک کاغذ سفید (ترجیحاً کاغذ دفترچه که بعدا قابل جاسازی باشد) در کوچک ترین عرضی که بتوانید یک لغت و معنی اش را بنوسید، تا بزنید. این تا را همین طور و به شیوه بادبزن ژاپنی ادامه بدهید تا کتابتان صحافی بشود. حالا هر قسمت این بادبزن را برای یک یا چند حرف الفبا بگذارید و لغات هر درسی را طبق ترتیب الفبایی و البته با معنی بنویسید. لغتنامه شما آماده است.!

ادامه مطلب ...

اگر دوباره متولد می شدم...

ترجمه ی نوشته ای از یک بانوی شاعر :

اگر می توانستم یک بار دیگر به دنیا بیایم کمتر حرف می زدم و بیشتر گوش می کردم.

 

دوستانم را برای صرف غذا به خانه دعوت می کردم حتی اگر فرش خانه ام کثیف و لکه دار بود و یا کاناپه ام ساییده و فرسوده شده بود.

 

ادامه مطلب ...

قدرت عشق

این قدرت درواقع، نیرویی را در شما برمی‌انگیزد که می‌تواند به عنوان بزرگترین قدرت وجودی شما عمل کند. به گونه‌ای که وقتی آن را بکارمی‌گیرید، همه آشفتگی‌ها و همه منفی‌دیدن‌ها را ازمیان می‌برد. و آنچنان پایدار و تمام‌نشدنی است که هیچ نوع منفی‌گرایی و فرد‌گرایی، قدرت نمود و ظهورنمی‌یابد.

قدرت بزرگی دروجود شماست که قوی‌تر و دربرگیرنده‌تر از هرقدرت دیگری است.

 

ادامه مطلب ...

الو؟؟... خونه خدا؟؟ خدایا نذار بزرگ شم

الو؟؟... خونه خدا؟؟ خدایا نذار بزرگ شم

کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟

مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟

پس چرا کسی جواب نمیده؟

یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس .بله با کی کار داری کوچولو؟

خدا هست؟ باهاش قرار داشتم.. قول داده امشب جوابمو بده.

بگو من میشنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...

هر چی میخوای به من بگو قول میدم به خدا بگم .

صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟

الو ... الو... سلام ادامه مطلب ...

ماهیت عشق؛ محور ازدواج نه شرط کافی آن


امروز میخواهیم درباره موضوع مهم کسانی که در سنین جوانی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند صحبت کنیم. بار‌ها مطالبی در خصوص قدرت عشق، کی عاشق می‌شویم، زمینه‌های عاشقی و… دیدیم و یا به نقل قول پرداختیم. وارد شدن به این روابط مطمئنا باعث ایجاد استرس نیز می‌شود. اضطرابی ناشی از اینکه آیا انتخابم صحیح بوده، آیا این رابطه مستمر خواهد بود؟ آیا توانایی راهبری این رابطه را دارم؟ آیا توانایی پاسخ به عکس‌العمل‌های معشوقم را خواهم داشت و هزاران آیای دیگر… البته موضوع عشق موضوع پیچیده‌ای نیست بلکه به نظر ما تفاوت‌های فرهنگی و تربیتی، سلیقه‌ای، جنسیتی، اوضاع حاکم بر افراد، نوع نگرش افراد به رابطه‌ها در کنار ماهیت آن رابطه‌ها نکات کلیدی و تاثیرگذار در این رابطه‌هاست. این موارد عشق‌های متعددی را برای یک نفر رقم می‌زند که ارتباط مستقیمی با عناوین یاد شده دارد. مثلا رابطه مادر و فرزند بیانگر عشقی عظیم از نوعی منحصر بفرد است. رابطه یک زوج نمونه‌ای دیگر و… در معانی مختلف در فرهنگ‌های گوناگون عشق را بصورت یک کشش قدرتمند به سوی یک هدف مشاهده کردیم. نمونه متعالی آن عشق به کمال و زیبایی مطلق است که فرای فرهنگ مختلف، اشاره به هدفی مقدس و والا دارد. با این وصفی که نمودیم مطمئنا عشق چیزی نیست جز چیزی که زمینه تکامل انسان را فراهم می‌کند.
 

ادامه مطلب ...

سپندارمذگان

روز سپندارمذگان از دیر باز در تاریخ کهن سرزمین مادری ، با نام روز زن و زمین و عشاق شناخته شده است و دیر پایی آن بسیار فراتر از ولنتاین غربی است . شایسته است بانوی ایرانی را در این روز ارج نهیم و دختران و پسران سرزمین کهن تنها با چهار روز شکیبایی روز عشاق را در ۲۹ بهمن ماه خورشیدی با معشوق خود جشن بگیرند .

گامهایی این چنین ، ما را در پاسداشت هویت ایران ۸۰۰۰ هزار ساله استوار تر خواهد نمود - جوانان ایرانی را در این رستاخیز فرهنگی فراخوانید . دوست عزیز برای استحکام پایه های تمدن ایرانی این متن را برای لیست دوستان و یا کلوب های خودتان ارسال کنید و ضمنآ‌ پیشنهاد می کنم با فرستادن پیام کوتاه به دیگردوستان خود این نکته را یاد آوری کنید و آنها را به برگزاری جشن عشاق در ۲۹ بهمن فرا خوانید .

۲۹ بهمن ماه :
سپندار مذگان، روز عشاق ایرانی

ادامه مطلب ...

چگونه از عشقمان حفاظت کنیم؟

وقتی بعضی از اعمالی را که در نهایت منجر به طلاق شده است بررسی می‌کنیم ، می‌بینیم که زوج ها چه کارهایی می‌توانند انجام دهند تا از عشق و عواطفی که هر کدام نسبت به دیگری دارند حفاظت کنند و خلاصه چه چیزهایی ازدواج را حفظ می‌کند ؟
مردها و زن ها عموما نیاز به میزان شدن های دقیق، احساسی متفاوت دارند . توصیه ای که برای اقایان وجود دارد این است که از اختلاف نظر و مناقشه کنار بکشند و با همسران خود قهر نکنند.  

ادامه مطلب ...

در جستجوی محبت

در جستجوی محبت

دوست داشتن و دوست داشته شدن نیازی است که هر انسانی نیازمند به برآورده شدنش است. همه ما در مواقعی سعی می کنیم هر کاری از دستمان بر می آید برای افزایش محبوبیت خود انجام بدهیم. برخی فکر می کنند با هدیه گرفتن راه های نفوذ به قلب افراد را می پیمایند. برخی با کلمات محبت آمیز این مسیر را طی می کنند، و عده ای نیز در ابراز محبت در هر نوعی ضعف داشته و مهارت های اظهار عواطف و همدلی را ندارند. در خیلی از افراد می بینیم که حاضرند عزت نفس خود را برای به دست آوردن محبت شخصی دیگر زیر سئوال ببرند و به هر قیمتی توجه آنان را کسب کنند. اما خدمت این دسته از دوستان عرض می کنیم که دوست داشته شدن راه و چاهی دارد و کسانی در ارتباطات محبوب ترند که برای شخصیت خود ارزش قائل باشند. در سطور زیر

ادامه مطلب ...

آرامش به جای مویه در مراسم عزاداری زرتشتیان

برای کسی که در آیین‌های پرسوز وگداز خاک‌سپاری درگذشتگان شرکت کرده باشد و شیون‌ها و برسرزدن‌های بازماندگان آنان را دیده باشد، بی‌گمان، بودن در آیین آرام بخش درگذشتگانِ زرتشتی، این پرسش را در پی خواهد داشت که، دلیل این آرامش و آن هیجان در چیست؟


بی گمان آیین سوگواری یکی از آیین‌هایی است که ریشه‌ی عمیق در باورهای دینی هر انسان دارد. و مرگ هر انسانی خلایی برای بازماندگان ایجاد خواهد کرد که تا مدت‌ها آن را احساس خواهند کرد. اما اگر به آیین‌های زرتشتیان باریک‌بین شویم، شاید بتوانیم دلیل این آرامش را بهتر ریشه‌یابی کنیم.
ادامه مطلب ...

سامی یوسف برای غزه ‌خواند(+دانلود فایل صوتی)

سامی یوسف پس از اعتراض به نسل کشی رژیم صهیونیستی در نوار غزه و اعلام حمایت خود در "فیس بوک" شخصی‌اش، ترانه جدید خود را به‌نام "فلسطین جاویدان" Forever Palestin برای مردم غزه ‌خواند.
سامی یوسف خواننده محبوب دنیای اسلام که امروز به نام بزرگی در عرصه بین‌المللی تبدیل شده و هر خبر یا سخنی از او به تیتر بسیاری از رسانه‌های معتبر دنیا تبدیل می‌شود، درباره فاجعه غزه ساکت ننشسته و تا امروز واکنش‌ها و اعتراضات متفاوت و دنباله‌داری را به رژیم صهیونیستی ابراز کرده است.

ادامه مطلب ...

همسفر رویاهایم می شوی؟

همسفر رویاهایم می شوی؟


یکی از دلایل شکست در زندگی زناشویی این است که افراد پیش از ازدواج مکالمه طولانی و جدی با یکدیگر ندارند. در اینجا سوالاتی را مطرح کرده‌ایم که به شما در شناخت بهتر همسر آینده‌تان کمک می‌کند. حقیقتا این سوالات کلید طلایی هستند و اگر شما و همسرتان این نکات را از یکدیگر بدانید امکان شکست در ازدواج‌تان کمتر خواهد بود.

چه عادت‌هایی دارد؟

آیا شما سحرخیز هستید؟ همسر آینده‌تان چطور؟ چند ساعت در شبانه‌روز تلویزیون تماشا می‌کنید؟ آیا طرف مقابلتان آدم ولخرج، مقتصد یا خسیسی است؟ چقدر کار می‌کند؟ بهتر است بدانید همسر آینده‌تان چقدر زمان صرف حمام رفتن، خوابیدن یا کارهای شخصی‌اش می‌کند؟ آیا این زمان‌ها با ساعت طبیعی زندگی شما در تداخل است یا نه؟

ادامه مطلب ...

بازیکن بایرن مونیخ به حج مشرف شد

فرانک ریبری که به همراه تیمش در عربستان به سر می برد در سال 2006 به دین مبین اسلام مشرف شده و نام بلال را برگزیده است.

ریبری به همراه دیگر هم تیمی مسلمان خود حمید آلتینتوپ به مکه رفت و مراسم حج عمره را به جای آورد.

ترانه‌ی رپ دختر بی‌نظیر بوتو در سوگ مادرش!!

بخت‌آور بوتو هم اکنون در حال تحصیل دانشگاهی در انگلیس است. برخی از پاکستانی‌ها این شکل مدرن سوگواری را که دختر ۱۸ ساله‌ی بوتو انتخاب کرده... 

    

  

ادامه مطلب ...

در چه رفتارهایی دنبال عشق واقعی باشیم

خیلی اگر شما به دنبال عشق حقیقی هستید خیـلی هـای دیـگرتان هم فکر میکنید که عشق واقعی خود را پـیدا کـرده اید. امـا خیـلی هـا هم هستنـد کـه در رابـطه هایی به سر می برند که چندان برایشان خوب نیسـت اما فکر میکنند هرعشقی بهتر از بی عشق بودن است.

کشش جنسی احمقانه عشق واقعی نیست

خیلی از آهنگ ها، فیلم ها، کتاب ها تصویری تحریف شده از عشق حقیقی نشان می دهند. آنها شما را مجاب می کنند که باور کنید می توانید در نگاه اول عاشق شوید، قلبتان عاشقانه بتپد، کف دستانتان عرق کند، و همه فکر و ذکرتان مملو از فردی شود که ناگهان دلتان را دزدیده است. درست است، این اتفاق می افتد. اما عشق واقعی نیست. این فقط یک کشش جنسی احمقانه که ممکن است نسبت به هر کسی که فرومون ها را در مغزتان فعال کند پیدا کنید.

ادامه مطلب ...

بسیار جالب و خواندنی درباره دروغ گفتن!!

چرا دروغ می‌گوییم ؟ تحلیل دروغ در سنین مختلف !

دروغ از دیدگاه روان شناسان و روانکاوان :
  

 گاهی حتی بدون اینکه فکر کنیم دروغ می‌گوییم و خودمان نیز نمی‌دانیم که چرا الان و در رابطه با این موضوع دروغ گفتیم . چرا دروغ یکی از عادت های روزمره ی همه‌ی ما شده است .؟؟ آیا برای رسیدن به هدف خاصی دروغ می‌گوییم یا نه ؟ آیا بدون دروغ هم می‌توان زندگی کرد ؟؟ دروغ چه فرقی با دروغ بافی دارد ؟ ؟ دروغ چیست ؟ آیا تا کنون فکر کرده اید که دروغ چیست و چه معنای می‌تواند داشته باشد ! در توصیف و تعریف شخصی که دروغ می‌گوید می‌توانیم بگوییم فردی است که برای اینکه دیگری را در رابطه با موضوعی فریب دهد متوسل به دروغ می شود و یا می‌خواهد کسی را به وسیله دروغی که می‌گوید شیفته و جذب خود کند . و یا گاهی بدون اینکه هیچ گونه قصد و نیتی داشته باشیم این کار را انجام می‌دهیم . فرد دروغ گو حقیقت و درستی موضوعی را می‌داند و می‌تواند بین گفتن حقیقت و یا نگفتن آن یکی را انتخاب کند .

ادامه مطلب ...

اشک عشق

قطره؛ دلش دریا می خواست

خیلی وقت بود که به خدا خواسته اش رو گفته بود

هر بار خدا می گفت : از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری، هر قطره را لیاقت دریا نیست!

قطره عبور کرد و گذشت

قطره پشت سر گذاشت

قطره ایستاد و منجمد شد

قطره روان شد و راه افتاد

قطره از دست داد و به آسمان رفت


و قطره؛ هر بار چیری از رنج و عشق و صبوری آموخت


ادامه مطلب ...

فرهنگ غنی ایرانی چیست ؟

مقدمه
سخن گفتن پیرامون فرهنگ ایرانی بسیار سنگین و دشوار است . زیرا که پشتوانه این فرهنگ چندین هزار ساله , مملو از تجربیات و فراز و نشیبهای گوناگون است که اگر ما بتوانیم آن را گسترش و پرورش دهیم و با روزگار امروز مدرنش کنیم ملت ما نه تنها یکی از خوشبخت ترین ملتهای جهان می شود بلکه میتواند دیگر کشورهای گیتی که حیاتشان به چندین صده هم نمی رسد را سیراب نماید . گستره این فرهنگ کهن امروزه با وجود مرزهای غیر واقعی شامل کشورهای تازه استقلال یافته : تاجیکستان , ازبکستان , ترکمنستان , آذربایجان , ارمنستان , داغستان , کردستانات , افغانستان , پاکستان , عراق و بحرین می باشد . امید بسیار داریم که فرزندان برومند این سرزمین با تمام نیرو این فرهنگ را احیا کنند و باردیگر نه تنها در ایران کنونی بلکه در تمامی سرزمینهای ایرانی اطراف ما که با مرزهای غیر واقعی , بی کفایتی و توطئه های استعمارگران جدا شده اند نیز گسترش دهند . "فرهنگ هفت هزار ساله ایرانی را امروز میتوان به مانند یک صندوقچه ای کهن تشبیه کرد که در گوشه ای از خانه ما ( ایران ) قرار گرفته است و ما ( نسل امروز ) بهره لازم از آن نمی بریم" . گنجینه ای که گرد و غبار هزاران ساله بر روی آن نشسته است و جوانان ما امروز دست به دامان فرهنگ ضد فرهنگی غرب شده اند . البته درست است که ما تا به امروز از این گنجینه کهن بهره کافی را نبرده ایم ولی از جهات دیگر میتوان اینگونه برداشت کرد که همین فرهنگ بوده است که ما را تا به امروز مستحکم و زنده نگاه داشته است .
ادامه مطلب ...

آموزش سلامت جنسی در مدارس

اگر امروز زن و شوهرهایی را می‌بینیم که علی‌رغم عشق و عاطفه کافی نسبت به هم، قدرت برقراری ارتباط صحیح عاطفی و زناشویی ندارند، باید به زمان کودکی و نوجوانی آنها بازگردیم. زمانی که نخستین پایه‌های تربیت روانی و عاطفی فرد گذاشته می‌شود و اگر از همان زمان این پایه‌ها به درستی گذاشته نشود، ممکن است فاجعه بزرگی در انتظار خانواده‌ها و جامعه‌مان باشد. مدرسه نه تنها فارسی و ریاضی بلکه می‌تواند موضوعات بسیار گسترده‌تری را نیز به فرزندان ما به صورت مستقیم و غیرمستقیم آموزش دهد. از جمله این موارد آموزش مسایل مرتبط با سلامت جنسی است. در مورد این موضوع و نقش مشاوران در این زمینه با دکتر رهنما، روان شناس و عضو هیأت علمی‌ دانشگاه شاهد و پژوهشگر کلینیک سلامت جنسی خانواده گفتگو کردیم...

مشاوران مدارس به چه شکل می‌توانند در امر سلامت جنسی نقش داشته باشند؟ آیا اصلا آنها این صلاحیت را دارند که وارد حیطه خطیر آموزش سلامت جنسی شوند؟
ادامه مطلب ...