از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از سخنان دکتر شریعتی - تنهایی

تنـــهایی

 

 تنهایی چیست؟ اساسا تنهایی چیست؟ مسلما انسان در همه حالات ممکن است به تنهایی برسد. یعنی فقط وقتی که انسان را به گوشه ای می اندازند و در را بر رویش می بندند تنها نمی شود، بلکه گاهی در وسط زندگی و در متن جمعیت هم تنها می شود و یا اساسا ً هنگامی که رابطه ای با هستی پیدا می کند، احساس تنهایی به او دست میدهد. چند نوع تنهایی وجود دارد: یک نوع تنهایی مبتذل است. تنهایی مبتذل یک نوع عکس العمل روح بیمار است. کسی که دچار عقده های روانی سقوط اخلاقی یا سقوط عصبی است یا اصلا ً کمبود دارد از دیگران می ترسد و از جمعیت فرار میکند، این تیپ آدمها به گوشه ای می روند و تنها می نشینند.این نوع تنهایی یک نوع بیماری ست که ارزش بحث ندارد، این بیماری ها را دکتر روانپزشک باید معالجه کند و البته بعد از مدتی هم خوب می شود، دوباره به جمع بر می گردد. نوع دیگر تنهایی که من به آن تنهایی متعال می گوییم تنهایی است که ناشی از رشد روح انسان و بالا رفتن آن از سطح رابطه های عادی و روزمره است. گاهی تکامل روح انسان بجایی می رسد که از سطح روزمرگیها وجاذبه هایی که انسانهای معمولی را در بر میگیرد و مشغول می کند و لذت به آنها می دهد، اوج می گیرد. به میزانی که انسان از سطح معمولی اوج بگیرد، به خلوت می رسد. انسان به میزانی که به خودش توجه می کند و یک آگاهی درونی و وجودی می یابد، رابطه های بیرونی اش کم می شود و به میزانی که اشتغال درونی و ذهنی پیدا می کند و درون گرا میشود،بیرونگرایی اش کم می شود. و یه میزانی که رابطه ماورایی پیدا می کند، رابطه روزمره اش کم می شود. اینها عواملی اند که یک انسان متعالی را به تنهایی و تامل در خویش می کشاند. اما یک نوع سوم تنهایی هم وجود دارد و آن تنهایی مصنوعی است. در اینجا یک نوع تنهایی مصنوعی را به انسان تحمیل میکنند مثلا ً انسان را گوشه ای می اندازند و او را در این حالت رها میکنند. هنگامی که بخواهند انسان را از همه نیروها خالی کنند تا به سادگی بتواند رام شود، ابزار شود، یکی از موثر ترین روش ها تنها کردن اوست. اگر رابطه ای نباشد یعد از ده پانزده یا بیست روز به تنهایی مطلق می رسد. روح هم درست مثل بدن است، همان طوری که بدن مقاومت و حرارت خودش را از همین مواد غذایی می گیرد که هر یک ساعت و یا دو ساعت یک مرتبه می خورد روح هم در رابطه با انسان هاست که که گرم و داغ و نیرومند میماند. در آنجا فرد به تنهایی مطلق می رسد، چون در آنجا سکوت مطلق است. بعد آن شکل و آن شرایط را به وی تحمیل میکنند، زیرا در این سکوت همه جهات برایش مساوی می شود، هر کاری برایش ممکن می شود، هیچ چیز برایش بد نیست. تجربه نشان داده که در این حالات، درونگراها دیرتر به تنهایی می رسند. انسان هایی که می توانند ساعتها تنها بمانند و با خودشان فکر کنند بیشتر از انسانهای بیرون جوش و مردم جوش و جامعه جوش، در برابر تنهایی مقاومت می کنند. علت آن اینست که درونگراها تغذیه درونی دارند، این است که بیشتر مقاومت میکنند. نکته دیگری که در تمام دنیا تجربه شده است، یعنی مربوط به یک نقطه و مکان نیست این است که مذهبی ها بیشتر مقاومت می کنند تا غیر مذهبی ها. بی دین ها زودتر به تنهایی و این ضعف دلخواه می رسند .

از سخنان دکتر شریعتی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد