از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

زبان کردی

زبان کردی

زبان‌ کردی یکی از زبان‌های شاخه شمال غربی زبان‌های ایرانی است که در سرزمین کردستان به آن گفتگو می‌شود. جمعیتهای پراکنده کرد همچنین در جمهوری آذربایجان، ارمنستان، شمال خراسان و در مناطقی از استان گیلان یعنی لوشان و چمخاله و لنگرود نیز زندگی می‌کنند.

شاخه‌های اصلی زبان کردی عبارتند از[1]:

زبان کردی سورانی در عراق زبان رسمی است [2] در حالی که‌ در کشور سوریه ممنوع است. تا اوت ۲۰۰۲ در ترکیه‌ محدودیت‌های شدیدی بر آن (کردی کرمانجی) اعمال می‌شد گرچه هنوز در ترکیه بسیار محدود است .[3]. در ایران نیز در برخی رسانه‌ها امکان استفاده‌ از آن وجود دارد در حالی که‌ استفاده‌ از آن در نظام آموزشی دولتی هنوز صورت نپذیرفته‌است.

محدوده‌های قرمز رنگ روی نقشه نشانگر مناطقی است که در آن‌ها زبان کردی به عنوان زبان مادری صحبت می‌شود
محدوده‌های قرمز رنگ روی نقشه نشانگر مناطقی است که در آن‌ها زبان کردی به عنوان زبان مادری صحبت می‌شود

فهرست مندرجات

[نهفتن]

 تاریخچه زبان کردی

مقاله‌ اصلی:تاریخ زبان کردی

باستان

... پروفسور ن. مکنزی نوشته است[4] که در نظر اول می‎توان انتظار داشت که منظور از زبان مادی زبان کردی است ... معتبرترین زبانشناس زبان کُردی ولادیمیر مینورسکی نیز همین نظر[5] را تایید میکند:

«اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس برسر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده‌است و این همه قبیله و تیرهٔ مختلف کرد که به یک زبان ایرانی و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم می‌کنند؛ از کجا آمده‌اند؟» (مینورسکی ۱۹۷۳)

تئودور نولدکه خاورشناس آلمانی، معتقد است که اگر روزی زبان مادی درست شناخته شود، بدون شک خویشاوندی بسیار نزدیکی با زبان پارسی باستان خواهد داشت. اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است.

 میانه و نو

 رده‌بندی

لکی از لحاظ ساختار زبانی و اشتراکات واژگانی تشابهاتی با زبانهای فارسی، کردی و لری دارد.[۱]

مقایسه واژگان زبان کردی با دیگر زبان‌های هندواروپایی:

کردیاوستاییفارسیسانسکریتانگلیسیزبان آلمانیلاتین
ezazəmمنahamIichego
afrat , Jenjanayزنjanay-WomanFrau
آسن ,--آهن--IronEisen
'zîndu "alive" jiyan «to live»jī-/gay-زنده "alive", زیستن «to live»jīvativīvus "alive", vīvō "live", vīta "life"
mangmāhماهmās-moon, monthMond, Monatmēnsis "month"
mirdu "dead", mirdin «to die»mar-, məša-مرده "dead", مردن «to die»marati, mrta-murderMord "murder"morior "die", mors "death"
sersarahسرśiras-dial. harns "brain"Gehirn "brain"cerebrum "brain"
sedsatəmصدśatamhundredHundertcentum
zānîm «I know» zānîn «to know»zan-دانم «I know», دانستن «to know»jānātiknowkennennōscō, co-gnitus -}}


 نویسه

در گذشته زبان کردی تنها با نویسه فارسی نوشته می‌شد؛ اما پس از جنگ جهانی اول و در پی جایگزینی نویسه فارسی در ترکیه با نویسه لاتین، کردی نیز در این کشور با نویسه لاتین نوشته شد. غیر از این کردهای ساکن در شوروی سابق نویسه سیریلیک به کار می‌بردند. هم‌اکنون در ایران و عراق کردی بانویسه فارسی نوشته می‌شود.[۲] [۳]

 واژگان کردی

بخش اصلی واژگان زبان کردی از زبان‌های کهن ایرانی است. پس از هجوم اعراب علیرغم گسترش اسلام و به‌ زعم آن فرهنگ و ادبیات عربی در بخش وسیعی از کردستان همچون دیگر مناطق خاورمیانه‌، به‌ دلایل مختلف از جمله‌ کوهستانی و منزوی‌ بودن محیط زیست کردزبانان، زبان کردی توانست خود را از سیل وام‌واژه‌های زبان‌های مجاور از جمله‌ عربی به‌ ویژه‌ در زمینه‌ نوشتار حفظ بنماید. در کردی نوشتاری کمترین درصد واژگان عربی در مقایسه‌ با دیگر زبان‌های خاورمیانه‌ که‌ تحت تأثیر زبان عربی قرار گرفته‌اند وجود دارد و البته‌ بیشتر آن تعداد واژگان دخیل نیز لغات مذهبی است.

 آواها

زبان کردی دارای ۸ حرف صدادار است:


کردیaeêiîouû
فارسیآ (مثل آرام)ا مثل اشکای کوتاه (در فارسی معادل ندارد)ا مثل امروزای (مثل ایلام)أ (مثل أردک)او کوتاه (در فارسی معادل ندارد)او (مثل دوست)

و نیز دارای ۲۳ حرف بی‌صدا است:

کردیbcçdfghjklmnpqrsştvwxyz
فارسیبجچدفگهژکلمنپقرسشتو (مثل ویژگی)و (مثلwindow)خی (مثل یاور)ز

 ساختار

ضمیر

ضمیرهای شخصی

آلمانیکرمانجیسورانیکلهریفارسیزازاییتالشی
حالت‌های rectus
ichezminmimanezez
dututotitote
er, sie, eseweweweuo, aav
wiremêmeîmemaama
ihrhûnêweîweşomaşımaşema
sie pl.ewewanewaneîşān / înhāêavon
حالت‌های obliquus
mein(s), mir, michminminmi(n)manmı(n)me(n)
dein(s), dir, dichtetotitotote
sein(s), ihm, ihneweweueyay
ihr(s), ihr, ihreweweuayeay
unser(s), uns, unsmeêmeîmemaama
euer(s), euch, euchweêweîweşomaşımaşema
ihre(s), ihnen, sie pl.wanewanewaneîşān / înhāinanavon

ضمیرهای اشاره

ضمیرهای اشاره

آلمانیکرمانجیسورانیکلهریپارسیزازایی
نام‌ها
dieser, diese, diese pl.evemevin, işān / inhā(ı)no, (ı)na, (ı)nê
حالت‌ها
diesememevin(ı)ney
dieseremevin(ı)naye
diese, diesenvanemevişān / inhā(ı)ninan

 ضمیرهای پسوندی

در سورانی و کلهری ضمیرهای پسوندی مانند فارسی هستند. آنها در انتهای کلمه قرار گرفته و دو کلمه را به هم پیوند می‌دهند. مثلا:

فارسیسورانیکلهری
MalMalMal
MalamMalemMalem

ضمیرهای پسوندی:

فارسیسورانی و کلهریپس‌آواسورانی و کلهری
قطعی
نامعینمعین
-am-em-m-ekemekêm
-at-et-t-eketekêt
-ash-y-ekey-ekêy
-man-man-man-ekeman-ekêman
-tan-tan-tan-eketan-ekêtan
-shan-yan-yan-ekeyan-ekêyan

نمونه‌هایی برای حالت مفرد ("Kur" در کردی یعنی پسر):

فارسیسورانی و کلهوری
قطعی
نامعینمعین
PesaramKuremKurekemKurrekêm
PesaratKuretKureketKurekêt
PesarashKurîKurekîKurekêy
PesarmanKurmanKurekmanKurekêman
PesartanKurtanKurektanKurekêtan
Pesarshan pl.KuryanKurekyanKurekêyan

نمونه‌هایی برای حالت جمع:

فارسیسورانی و کلهری
قطعی
نامعینمعین
PesaranamKuranemKurekanemKurekanêm
PesaranatKuranetKurekanetKurekanêt
PesaranashKuranîKurekanîKurekanêy
PesaranmanKuranmanKurekanmanKurekanêman
PesarantanKurantanKurekantanKurekanêtan
Pesaranshan pl.KuranyanKurekanyanKurekanêyan

 اضافه

در کردی هم مانند دیگر زبان‌های ایرانی «اضافه» وجود دارد.

آلمانیکرمانجیسورانیکلهوریفارسی
HausMalMalMalMal
Mein HausMala minMalî min
-
Male man

شکل اضافه در کردی بسیار شبیه فارسی است؛ تنها در گویش کرمانجی هنگامی که اضافه مفرد باشد، بسته به اینکه اضافه مذکر باشد یا مونث به ترتیب پس از آن «ê» یا "a" می‌آید.

شکل‌های «اضافه» در زبان کردی:

کرمانجیسورانیکلهوری
حالت‌هامفرد مذکرمفرد مونثجمعمفرد مذکرمفرد مونثجمعمفرد مذکرمفرد مونثجمع
پسوند اضافه-a-ên-anî-anî

در مثال‌های زیر پسوند اضافه پررنگ آورده شده‌است. در زبان کردی خواندگار به معنی شاگرد و مامُستِه به معنی آموزگار است.

کرمانجیسورانیکلهریمعنی
حالت‌های پسوند اضافه
xwendekar-ê mamostexwendekar-î mamostexwendekar-î mamosteshagerd-e amuzgar
xwendekar-a mamoste
-
-
shagerd-e amuzgar
xwendekar-ên mamostexwendekar-anî mamostexwendekar-anî mamosteshagerd-ane amuzgar
xwendekar-ên mamoste-yanxwendekar-anî mamoste-yanxwendekar-anî mamoste-yanshagerd-ane amuzgar-an

همانطور که مشاهده شد در همهٔ گویش‌ها کلمه آموزگار بی‌جنسیت بود و تنها در گویش کرمانجی هنگامی که شاگرد مفرد بود، جنسیت آن تعیین‌کنندهٔ پسوند پس از آن بود.

مثال‌هایی دیگر:

کرمانجیسورانیکلهوریمعنی
Xwendekarê mamoste baş eXwendekarî mamoste baş eXwendekarî mamoste xas eShagerde amuzgar xub ast
Ew xwendekarê mamoste dibîneEw xwendekarî mamoste debîneEwe xwendekarî mamoste wînûdU shagerde amuzgar (ra) binad
Bide Xwendekarê mamosteBide Xwendekarî mamosteBide Xwendekarî mamosteBede shagerde amuzgar
Xwendekarê mamoste bideXwendekarî mamoste bideXwendekarî mamoste bideshagerde amuzgar bede

 گذشته

در کرمانجی بر خلاف دیگر زبانهای هندواروپایی، شکل گذشته فعل بستگی به این دارد که فعل لازم است یا متعدی. در این نمونه با توجه به اینکه «دیدن» متعدی است و «رفتن» لازم شکل گذشتهٔ آن‌ها در گویش کرمانجی با هم تفاوت دارد.

آلمانیکرمانجیسورانیکلهریفارسی
Ich sah dichMinCasus obliquus tuCasus rectus dîtîMinCasus rectus toCasus obliquus dîtimMiCasus rectus tiCasus obliquus dîtimMan to (ra) dîdam
آلمانیکرمانجیسُرانیکلهریفارسی
Ich gingEzCasus rectus çûmMinCasus rectus çûmMiCasus rectus çûmMan raftam

 حال

در کردی زمان حال با پیشوند «د» ساخته می‌شود؛ مانند فارسی پس از «د» ریشه فعل و پس از آن پسوند شخصی می‌آید (مثلا مانند فارس برای اول شخص پسوند «م» می‌آید). در گویش جنوبی -همچنین در چندین لهجه از گویش‌های مرکزی و شمالی- پیشوند «د» نادیده انگاشته تواند شد.

برای نمونه فعل رفتن که ریشه آن در کردی «ç» است، چنین صرف می‌شود:

آلمانیکردی شمالیکردی مرکزیکردی جنوبیفارسی
Ich geheEz diçimMin deçimMi çimMan ravam
Du gehstTu diçîTo deçîTi çîdTo ravi
Er/Sie/Es gehtEw diçeEw deçeEwe çûdU ravad
Wir gehenEm diçinÊme deçinÎme çîmMa ravim
Ihr gehtHûn diçinEwe deçinÎwe çinShoma ravid
Sie gehenEw diçinEwan deçinEwane çinIshan ravand

نمونه‌های دیگری از اول شخص مفرد در پی می‌آید. زیر ریشه فعل‌ها خط کشیده شده‌است.

آلمانیکردی شمالیکردی مرکزیکردی جنوبیفارسی
Ich macheEz dikimMin dekimMi kimMan konam
Ich esseEz dixwmMin dexwmMi xwmMan xoram
Ich nehmeEz digirimMin degirimMi girimMan guyam
Ich weißEz dizanimMin dezanimMi zanimMan danam
Ich kommeEz têmMin têmMin têmMan ayam
Ich töteEz dikujimMin dekujimMi kujimMan kusham
Ich sterbeEz dimirimMin demirimMi mirimMan miram
Ich lebeEz dimMin demMi mMan ziyam
Ich weineEz digrîmMin degrîmMi grîmMan geryam

استثنائاً از آنجا که تلفظ «de-ê-im» دشوار است، «têm» تلفظ می‌شود.

 فرمان دادن

در زبان کردی مانند پارسی با پیشوند «ب» دستور داده می‌شود. در آغاز پیشوند ب می‌آید و سپس ریشه فعل:

آلمانیکردی شمالیکردی مرکزیکردی جنوبیفارسی
Mache!Bike!Bike!Bike!bekon!
Iss!Bixw!Bixw!Bixw!bexor!
Nimm!Bigire!Bigire!Bigire!Begu!
Gehe!Biçe!Biçe!Biçe!bero!
Wisse!Bizane!Bizane!Bizane!bedan!
Komme!Bê!Bê!Bê!bia!
Töte!Bikuje!Bikuje!Bikuje!bekosh!
Stirb!Bimire!Bimire!Bimire!bemir!
Lebe!Bi!Bi!Bi!be!
Weine!Bigrî!Bigrî!Bigrî!begery!

 ادبیات

فرهنگ‌های کردی-فارسی

موسسه‌ها:

خودآموزی زبان کردی:

فرهنگها:

 کد زبانی

 طبقه بندی

زبان کردی عضوی از شاخه شمال‌غربی زبان‌های ایرانی است که خود شاخه‌ای از زبان‌های هندوایرانی است و آن نیز به‌ نوبه‌ خود شاخه‌ای از زبان‌های هندواروپایی است.



 پاورقی

  1. http://www.ethnologue.com/show_language.asp?code=lki
  2. [Http://www.KurdishAcademy.org/english/alphabet/alphabet.html نویسه کردی]
  3. مقایسهٔ نویسه‌ها


منابع

جستارهای وابسته

پانویس‌ها


 پیوند به بیرون

برگرفته از
نظرات 1 + ارسال نظر
سلام همسایه های ۴ یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 11:45 ق.ظ http://rezatehranii4.blogfa.com

سلام.با قسمت سوم خاطرات سرد منتظر نظرتم دوست عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد