از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

سلطان صلاح الدین ایوبی

صلاح‌الدین ایوبی

 

 
صلاح الدین ایوبی
صلاح الدین ایوبی

صلاح‌الدین ایوبی (۵۳۲ هجری قمری - ۱۷ صفر ۵۸۹ هجری قمری) یکی از سرداران کرد و مسلمان جنگ‌های صلیبی بود. ایوبیان دودمانی کردتبار بودند که از ۱۱۷۱ تا ۱۲۶۰/۱۲۵۰م در مصر و سوریه و عراق فرمانروایی کردند. پایتخت‌های ایشان دمشق و قاهره بود.

صلاح‌الدین در سال ۱۱۳۶ میلادی در تکریت واقع در ساحل دجله و شمال سامره از پدر و مادری کرد به دنیا آمد. او خدمات خود را در دربار اتابک زنگی ازدست نشاندگان سلجوقیان در شامات شروع کرد که بعدها در مصر جانشین وی گردید. فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین پس از مدتی صلاح‌الدین را به همراهی عمویش شیرکوه عازم مصر گرداند تا متحد اولین فرمانروای مصر را که شاهوار نام داشت در مقام خود حفاظت نماید که به وسیله یکی از رقبای خویش در مصر طرد شده بود.

گستره قدرت ایوبیان
گستره قدرت ایوبیان

مصر در این زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود شیرکوه و صلاح الدین مجبور بودند که با او حسن سلوک داشته باشند. از طرفی صلیبیون فهمیده بودند که اتحاد مصر و شامات برای آنها خطرناک خواهد بود به همین خاطر به شام حمله بردند که صلاح الدین انها را سخت به عقب راند و شکست داد. بعد از مرگ نورالدین زنگی، صلاح‌الدین حاکم آنجا شد و آغاز به بسط قدرت خود نمود. او حکومت خود را تا ایران گسترش داد و حجاز و یمن و نوبه و الجزیره را نیز به تصرف درآورد و در حرکت بعدی اورشلیم را از دست قوای صلیبی بیرون آورد. صلاح الدین شجاعانه در نبردی با ریچارد شیردل آنها را مجبور به ترک قسمت‌های زیادی از خاک فلسطین نمود.

وی بعد از سال‌ها مبارزه و مقاوت در برابر تمامی دشمنان در سال ۱۱۹۳ در دمشق درگذشت. بعد از مرگ او امپراتوری‌اش میان فرزندانش تقسیم گردید.

افضل به حکومت دمشق رسید. عزیز در قاهره و ظهیر در حلب حکومت کردند بعدها حکومت آنها به روسای محلی منتقل شد. تنها حلب تا سال ۱۳۹۰ در اختیار خاندان ایوبی قرار داشت. 

 

اخلاق و باورهای دینی صلاح الدین

نویسنده و محقق غربی استیون رانسیمان در کتاب ارزشمند تاریخ جنگهای صلیبی در باره او چنین اظهار نظر کرده است:

«... سلطان از نظر ظاهر مردی بود لاغر اندام , چهره ای محزون و آرام داشت که هر آن به لبخنده ای نور و صفا میگرفت.رفتارش همواره به هنجار بود. سادگی را می پسندید و از خودنمایی و درشتی متنفر بود. دلبسته صحرا و نخجیر بود , با اینهمه از مطالعه و خواندن غافل نمی نشست... »

همین نویسنده در خصوص رقیب و دشمن صلیبی سلطان یعنی ریچارد شیر دل ( پادشاه انگلیسی ) اینگونه

قضاوت کرده است:

«... او فردی ناخلف , همسری بی وفا و پادشاهی بی کفایت بود , اما در میدان جنگ سربازی بود بسیار شجاع و نام آور... »

صلاح الدین که به القاب ابولمظفر و سیف الدین نیز مشهور بود مردی متقی و روزگار خود را در عین سلحشوری بسیار به یاد خدا سپری میکرد و به شنیدن قرآن و احادیث پیامبر علاقه زیادی داشت.

او شعائر مذهبی را به جد محترم می شمرد و فردی بود منضبط.

وی فرمانروایی رئوف و مهربان و یاور مظلومان و سخاوتمند بود. در معاشرت رفتار نیکویی داشت و نکات ریز و درشت اخلاقی را به خوبی رعایت می کرد. در مجلس وی از کسی غیبت نمی شد. محبوبیت زیادی در میان مردم داشت و همه او را دوست می داشتند. زبانش هرگز به سخنان ناروا آلوده نشد و گوشش جز قرآن و سخن نیکو چیزی نمی شنید. شجاع و دلیر و بلند همت و صاحب عزمی پولادین بود.

از دیگر ویژگی های صلاح الدین رفتار منصفانه با شکست خورده ها بود و همواره به عقاید پیروان دیگر مذاهب احترام میگذاشت.

شاید در طول تاریخ بشری به سختی بتوان سردار و یا سلطانی نیرومند و پیروز چون صلاح الدین ایوبی را با خصائل انسانی و عالمانه یافت چرا که در طول تاریخ دو خصیصه پیروزی و گذشت کمتر قرین هم بوده اند.

وی به یکی از سرداران خود ( الملک الظاهر فرزند خود ) که او را به عنوان والی روانه حلب میکرد چنین اندرز داد:

من شما را به خدای بزرگ که منبع همه نعمتها است میسپارم.

همیشه از ارداه خداوند پیروی کنید چون همان راه صلح و آرامش است.

مراقب باشید که هیچوقت بیهوده خون نریزید، چون خون به ناحق ریخته شده هرگز باز نمی ایستد.

بکوشید تا همیشه دل زیر دستان خود را به دست آورید.

خردمندانه از منافع جامعه اسلامی دفاع کنید.

زنهار که هیچگاه احساسات بد نسبت به هیچکس نداشته باشید.

صلاح الدین از دنیا رفت و اموال زیادی از خود برجای نگذاشت.هنگام مرگ طلا و نقره ای در خزانه خود باقی نگذاشت و تنها 47 درهم ناصری و یک دینار طلا داشت. خانه، املاک و مزرعه ای نداشت. در سال آخر عمرش تصمیم گرفته بود که عازم سفر حج شود اما به علت تنگدستی و ضیق وقت موفق نشد.

صلاح الدین در اوج قدرت و پیروزی زندگی را بدرود گفت.

قهرمان سلحشور و سلطان سرزمین پهناور ایوبی که سه پایتخت داشت ( قاهره، دمشق و حلب ) در حالی از دنیا رفت که در منتهای فقر و ناداری بود.

با اینکه سلطان سلاطین نامیده میشد اطرافیانش برای هزینه مراسم به خاک سپاریش ناچار شدند مبلغی را قرض کنند.

سلطان در روز چهارشنبه چهارم مارس 1193 میلادی در سن 57 سالگی در شهر دمشق پس از ادای نماز صبح جان به جان آفرین تسلیم کرد.

صلاح الدین از خود 17 فرزند پسر و یک فرزند دختر برجای گذاشت.

مورخان در عزای از دست دادن صلاح الدین گفته اند: براستی پس از مرگ خلفای راشدین، دنیای اسلام چنین ضربتی نخورد بود.

تنها نقطه ضعف و ایرادی که محققین متوجه صلاح الدین میدانند رفتار ناپسندی است که در ایام زمامداری او در حق شیخ شهاب الدین سهروردی مشهور به شیخ اشراق رخ میدهد.

فقهای قشری و متعصب زمان برای این حکیم جوان حکم ارتداد صادر کرده بودند. او که ساکن شهر حلب بود در ابتدا تحت حمایت «الملک الظاهر» ( فرزند صلاح الدین ) حاکم حلب قرار داشت ولی در اثر سعایت و فتنه متعصبین گروهی از آنها به نزد «صلاح الدین ایوبی» رفته و حکم قتل شیخ را از وی می ستانند.

خلاصه زندگی صلاح الدین ( Biography )

· سال 1137 میلادی : تولد در تکریت در خانوادهای مسلمان برابر با 532 هجری قمری (تکریت آبادی کرد نشین کوچکی است واقع برساحل راست رودخانه دجله در عراق فعلی )

· سال 1152 میلادی : پیوستن به ارتش سوریه به فرماندهی نورالدین

· سال 1164 میلادی : بروز و نمایش لیاقتهای جنگی و فرماندهی

· سال 1169 میلادی : صلاح الدین شانه به شانه عموی خود شیرکوه، که در ابتدا فرمانده کل و سپس وزیر اعظم بود لحظه ای از پیشرفت باز نماند. وی در این سال به وزارت رسید.

· سال 1171 میلادی : صلاح الدین فرماندهان فاطمی مصر را سرکوب و آن منطقه را به قلمرو خلیفه عباسی برگرداند.

· سال 1173 میلادی: جلوس بر تخت سلطنت و بنیان گذاری سلسله ایوبیان در مصر.

· سال 1175 میلادی : سوء قصد به جان صلاح الدین در دو مرحله از سوی فدائیان اسماعیلیه.

· سال 1176 میلادی: صلاح الدین منطقه مهمی که متعلق به فرقه فدائیان اسماعیلیه بود به محاصره در آورد ولی به یک باره از آن دست کشیده و به صلح تن داد.

· سال 1183 میلادی: تصرف شهرهای شمال سوریه.

· سال 1186 میلادی: تصرف موصل در قسمت شمالی عراق.

· سال 1187 میلادی: حمله به اورشلیم و تصاحب آن بدون خونریزی.

· سال 1189 میلادی: همچنان اورشلیم و فلسطین تحت تسلط صلاح الدین باقی میماند.

· سال 1192 میلادی: طی توافق صلحی که بین صلاح الدین و ریچارد اول پادشاه انگلستان برقرار شد، اورشلیم کماکان در اختیار مسلمانان باقی ماند.

· سال 1193 میلادی: در گذشت صلاح الدین پس از مدتی بیماری در شهر دمشق به سن 57 سالگی. ( برابر با سال 589 هجری قمری )

برگرفته از

http://fa.wikipedia.org

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد