از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

راهنمای اصول درمان معتادان

اصول کلی درمان سوء مصرف مواد

در ارتباط با چند ویژگی کلینیکی اشخاصی که مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر و داروها می باشند نکات زیر حائز اهمیت است:
- نوع و تعداد مواد مورد مصرف
- شدت اختلال و میزان اختلال عملکرد همراه
- بیماریهای داخلی یا روانپزشکی همراه
- عوامل مقاومت و انعطاف پذیری بیمار
- شرایط اجتماعی محیطی که بیمار در آن زندگی می کند و یا تحت درمان قرار می گیرد.

گرچه طیف کامل اختلالات سوء مصرف مواد شامل بیماریهایی که اثر خفیفی روی سلامتی و عملکرد روزانه شخص دارد می باشد اما بیشتر بیماران دچار اختلالات شدیدتری هستند که روی سلامتی و عملکرد آنها اثر گذاشته منجر به مصرف طولانی و یا عود مصرف می گردد این گونه بیماران نسبت به درمات نسبتا خفیف کمتر پاسخ داده و بیشستر مورد نظر ما در این راهنمای درمان می باشند.

  مراحلی که می توان برای درمان بیماران دچار سوء مصرف مواد مخدر و داروها درنظر گرفت عبارتند از :
- مرحله بررسی : در این مرحله اطلاعاتی در مورد بیمار و شرزایط زندگی او و اتفاقات مهم در طول زندگی گذشته اش بدست می آید. ( مثلا انگیزه واقعی درمان مشخص می شود )
- مرحله سم زدایی یا ترک : برحسب نیاز، این مرحله پس از مرحله بررسی انجام خواهد شد.
- مرحله درمان: در این مرحله استراتژی درمان بطور کامل پیاده خواهد شد.

برحسب شرایط کلینیکی، استراتژی درمان می تواند روی دو نکته تأکید نماید، اول اینکه آیا نیاز بیمار، قطع کامل مواد می باشد یا اینکه نیاز است که نوع مصرف بیمار را از یک داروی شدید به یک داروی خفیف تر تغییر داد ( مثلا متادون به جای هروئین ).

اختلالات سوء مصرف مواد ممکن است روی ابعاد زیادی از عملکرد زندگی افراد اثر سوء بگذارد. بنابراین این دسته بیماران نیاز به درمان چندگانه و طولانی مدت پیدا خواهند کرد بعضی عناصر درمان ممکن است مستقیما روی سوء مصرف مواد تکیه داشته باشند و بعضی دیگر روی شرایط همراه که منجر به این اختلال سوء مصرف شده است تأکید نماید.

درمانهای دارویی و روانی اجتماعی خاص برای بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد، در این راهنما جداگانه بحث و بررسی خواهد شد. گرچه همه می دانیم درمانهای متعدد زیادی برای این بیماران موجود و مورد استفاده قرار گرفته است. غیر معمول است که یک نوع درمان به طور اخص و به تنهایی اثر مطلوب را ایجاد کند.

اهداف دراز مدت درمان بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد عبارتند از :
کاهش مصرف و اثرات آن، بدست آوردن ترک کامل، کاهش تعداد عود مصرف در طول درمان و نوتوانی و بازپروری بیمار.

برای بعضی بیماران ترک کامل می تواند هرگز بدست نیاید و یا اگر هم بدست آید.، فقط پس از سالهای زیادی درمان مداوم و یا منقطع امکان پذیر است. اما حتی اگر ترک کامل ایجاد نشود می توان با کاهش دفعات مصرف و یا شدت مصرف مواد و عوارض همراه آن از میزان ناتوانی و مرگ و میر کاست.

ترک و یا کاهش مصرف مواد مخدر و علائم ناشی از آن :
ترک کامل و همیشگی برای بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد، ایده آل ترین نتیجه درمان می باشد، اما بسیاری از بیماران نمی توانند و یا در مراحل ابتدایی درمان انگیزه رسیدن به این هدف را ندارند؛ چنین بیمارانی، می توانند به شکلی درمان شوند که اثرات مستقیم و غیرمستقیم سوء مصرف در آنها به حداقل برسد.

دخالتهای درمانی که در این راهنما مورد بحث قرار می گیرد می تواند منجر به کاهش مشکلات و مسائل طبی، روانی ، بین فردی، خانوادگی و فامیلی، شغلی و سایر عوارضی شود که با سوء مصرف و یا وابستگی به مواد به طور شایع همراه می باشد.

کاهش در مقدار و یا دفعات مصرف مواد، جایگزینی با یک ماده کم ضررتر و کاهش رفتارهای خطرناک و خطرساز ممکن است به عنوان درمان قابل اجرا باشد.
مهم ترین هدف در ابتدای درمان همکاری و تعهد بیمار در ادامه درمان درازمدت خواهد بود تا بالاخره منجر به کاهش دفعات مصرف بیشتر و عوارض همراه شود.

پزشکان به طور مداوم و مکرر ممکن است با بیمارانی مواجه شوند که قصد کاهش ماده مخدر را دارند به ط.وریکه بتوانند اثرات آن را کنترل نمایند.
بعضی از این بیماران را می توان با رساندن مقدار مصرفشان تا حدی که قابل کنترل بوده و منجر به بیماریهای دیگر نشود کمک کرد؛ و بیمارانی که بتوانند تا حد قابل کنترل میزان مصرف خود را کاهش دهند ( اکثریت مراجعین ) ممکن است بیشتر راغب بشوند که به یک ترک کامل دست یابند.

برای بعضی بیماران ترک کامل وپایدار یک هدف درازمدت می باشد. اما ممکن است کاهش مصرف و یا کاهش آثار سوء مصرف مواد ( بدون ترک کامل )  به صورت یک درمان میان مدت مورد توافق پزشک بیمار قرار گیرد.

از طرف دیگر برای بسیاری از بیماران، مصرف کنترل شدهخ مواد می تواند یک هدف دست نیافتنی باشد و این امر می تواند منجر به ناامیدی بیمار در ترک کامل شود و در این حالت درست نیست پزشک بیمار هم معتقد باشد هر نوع ماده مخدری باعث یک رفتار خطرناک خواهد شد. ( مثل رفتاری که منجر به آسیب خود و یا دیگران گردد.)

بیمارانی که موفق به ترک کامل ماده مخدر شوند، در دراز مدت بهترین پیش آگهی را دارند و بسیاری از پزشکان مجرب چون احساس می کنند مصرف و یا مصرف سایر مواد مخدر شوند؛ آنها را از مصرف مواد و یا داروهای مخدر ( مثل الکل ) برحذر می دارند.

بیمارانی که در ابتدای درمان مصمم به ترک کامل و عدم مصرف مجدد باشند، باید بدانند که چون امکان عود مصرف وجود دارد، پس لازم است در درمان آنها تمهیدات لازم جهت تشخیص و درمان عوامل عود مصرف به موقع صورت پذیرد.

کاهش در دفعات و شدت عود مصرف مهم ترین هدف درمان است.
کانون توجه جهت پیشگیری از عود مصرف آن است کعه به بیماران کمک شود تا موقعیت هایی را شناسایی کنند  که در آن ریسک مصرف مجدد وجود دارد و لذا باید مراقب باشند تا در این موقعیت های احتمالی به جای مصرف مجدد مواد کار دیگری انجام دهند.

موقعیت های پرخطر برای عود مصرف ممکن است حالت خماری یا موقعی که علائم ترک ظاهر می گردد باشد. در ای« مواقع نممکن است بیمار پاسخ شرطی و بی اختیار در مقابل محرکهایی که همراه با ترک یا در دسترس بودن مواد مخدر است از خود نشان دهد. مثلا به سمت مصرف مجدد کشانده شود.

برای بعضی از بیمارن روابط بین فردی و یا موقعیت های اجتماعی منجر به مصرف مجدد مواد می شود. بنابراین برای پزشکان و بیمارانشان مهم است که علل عود مصرف مواد مخدر را در موقع درمان بدانند.

گاهی کاهش دفعات مصرف مجدد می تواند هدفی معقول تر از این باشد که بخواهیم بیمار هیچگونه مصرف مجددی نداشته باشد.

سوء مصرف مواد معمولا باعث مسائلی از قبیل اختلال در رشد روانی و اجتماعی، انزواطلبی از دوستان و خانواده، افت تحصیلی و یا شغلی، مشکلات مکالی و قانونی و تضعیف سلامت کلی بیمار می شود.

ارتقاء سطح عملکرد اجتماعی و روانی بیمار

وابستگی به مواد معمولا همراه است با شکست در ایجاد روابط متناسب با سن بیمار و تضعیف و یا ازبین رفتن مهارتهای تطابقی بیمار با محیط خانواده و یا اجتماع.

اقلیت قابل توجهی از افراد وابسته به مواد مخدر، از مهارتهای تحصیلی، شغلی و اجتماعی لازم برای برداشتن یک زندگی موفق در اجتماع محرومند.

لذا در طرح درمانی این بیماران باید اقدامات اصلاحی در روابط بیمار با دیگران و همینطور توسعه مهارتهای شغلی و اجتماعی جهت اشتغال و کسب درآمند، انجام پذیرد.

ضمن اینکه مهم است که در طول درمان به بیمار کمک شود تا احتمال رهایی بیمار از مواد مخدر به حداکثر برسد.

مرحله بررسی :
در بررسی بیماری که ابتلای او به سوء مصرف مواد مخدر محرز و یا مشکوک باشد لازم است ابتدا یک بررسی کامل روانپزشکی صورت پذیرد. باید از خود بیمار، اعضای خانواده، همکاران، درمانگرها و کارفرمایان فعلی و یا قبلی و دیگران با اجازه خود بیمار اطلاعاتی کسب کرد.

در این بررسی می توان به نکات زیر توجه کرد:
1 - بررسی منظم در مورد درجه مسمومیت دارویی یا مواد مورد مصرف، بررسی شدت سندرومهای ترک اعتیاد، بررسی آخرین نوع مقدار مصرف، دفعات مصرف، طول مصرف و بررسی بی طرفانه در مورد اثرات هر نوع مواد مصرف شده شامل داروهای انتخابی تجویز شده از سوی پزشک و یا مصرف سایر داروهای مخدر.

2 - تهیه شرح حال پزشکی و روانپزشکی از جمله معاینه فیزیکی و بررسی وضعیت روانی ( MSE )
کسب اطمینان نسبت به وجود یا عدم وجود بیماری طبی یا روانپزشکی همراه؛ همینطور علائم یا نشانه های مسمومیت یا ترک اعتیاد. در بعضی موارد لازم است تست های روانشناسی یا عصبی به عمل آید.

3 - گرفتن شرح حال و تاریخچه مراجعه جهت درمان و ترک اعتیاد در گذشته مخصوصا توجه شود که بیمار در چه شرایطی ( داوطلبانه یا اجباری ) جهت ترک اعتیاد مراجعه کرده و از چه روشی استفاده شده ، ضمنا طول درمان، پاسخ به درمان و سطح عملکرد شغلی اجتماعی اصلاح شده و سایر نتایج به دست آمده از درمان قبلی نیز پرسیده شود. اقدامات قبلی جهت کنترل یا توقف سوء مصرف مواد که توسط بیمار بدون مراجعه به مراکز درمانی انجام شد و همچنین نگرش بیمار نسبت به تجربیات درمانی موفق یا ناموفق مورد بررسی قرار گیرد.

4 - شرح کاملی از سابقه فایملی و اجتماعی در مورد وجود افراد دیگر خانواده که مبتلا به سوء مصرف مواد هستند و یا مبتلا به اختلالات روانی می باشند گرفته شود. همچنین عوامل خانوادگی که می توانند منجر به گرایش شخصی به اعتیاد و اثرات این مشکلات روی زندگی فعلی بیمار و یا توان او در جهت همکاری برای درمان و ترک اعتیاد حائز اهمیت باشد. لازم است موقعیتهای خاصی که بیمار را ترغیب و تشویق به مصرف مواد مخدر می کند بررسی گردد. مثلا اینکه چه جایی، با چه اشخاصی و با چه مقدار ماده مخدر و از چه روش مصرفی، بیمار استفاده می کند مورد توجه قرار گیرد.

5 - لازم است تستهای کمی و کیفی خون و ادرار جهت بررسی داروهای مصرف شده و سایر اختلالات حاد یا مزمن همراه ارسال شود این آزمایشها را می توان در طول درمان جهت بررسی پاسخ به درمان و یا موارد مصرف مجدد درخواست نمود.

6 - غربالگری جهت بررسی بیماریهای عفونی و یا بیماریهایی که همراه با سوء مصرف مواد هستند ( مثل ایدز، سل و هپاتیت ) باید انجام گیرد. مخصوصا چنانچه بیمار از لحاظ ایمنی ضعیف و دارای ریسک ابتلا به اینگونه اختلالات باشد ؛ ( مثلا برای بیمارانی که از لحاظ اجتماعی در محیطهایی زندگی می کنند که ممکن است دچار بیماریهای عفونی از قبیل سل شوند ) لازم است حتما تست اختصاص مانتو مثلا انجام شود.

درمان روانی بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد و داروها :
درمان موفق اختلالات سوء مصرف مواد معمولا به وسیله چندین درمان خاص که مخصوص هر فرد بوده، می تواند در طول درمان دستخوش تغییرات شده و از بیش از یک درمانگر بدست آید.

درمان روانی در طول درمان ترک اعتیاد بسیار مهم می باشد. همچنین در ضمن بررسی کلینیکی بیمار و اعمال درمانهای دیگر کلینیکی لازم است به مساله روان بیمار توجه شود. درمان روانی دارای اهداف زیر است:

ایجاد و حفظ یک رابطه همکاری  با بیمار، بررسی موقعیت کلینیکی بیمار، مسمومیت زدایی و درمان علائم ترک، توسعه و تسهیل جهت تداوم درمان طلبی از سوی بیمار، پیشگیری از عود مصرف، اموزش درباره اختلالات ناشی از سوء مصرف مواد و کاهش عوارض مصرف و مرگ و میر ناشی از آن .

درمان

1- حفظ و ایجاد رابطه درمانی با بیمار:
یکی از ضروریات مهم درمان روانی بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد عبارتست از ایجاد و حفظ رابطه درمانی صمیمی، بطوریکه پزشک بتواند اطلاعات مربوط به تشخیص و درمان بیمار را به راحتی بدست آورد و اعتماد بیمار و بستگان او را جلب نموده و در مواقع اضطراری در دسترس باشد.

دفعات مراجعه و طول درمان باید به اندازه کافی باشد که بیمار و درصورت لزوم بستگان او بتوانند خود را با طرحهای درمانی وفق بدهند و یا حتی در گروههای خودیاری شرکت کنند.

با وجود چنین رابطه همکاری با بیمار یادگیری، بکارگیری و تغییر پذیری در بینش و رفتار بیمار جهت عدم عود مصرف که از اهداف اولیه درمان است قابل دستیابی می باشد. استحکام رابطه درمانی پزشک و بیمار مهم ترین تعیین کننده میزان موفقیت پروان درمانی بیمار خواهد بود.

برای مثال در مطالعه ای یک رابطه قویتر پزشک و بیمار باعث شد تا وضعیت عملکرد روانتی بیمار پس از درمان بسیار مطلوب تر و میزان عود مصرف مجدد او بسیار کمتر شود.

2- مراقبت مداوم از وضعیت کلینیکی بیمار:
بررسی مستمر از سلامتی بیمار بسیار حیاتی است زیرا وضعیت کلینیکی بیماران ممکن است در طول زمان تغییر یابد زیرا این بیماران مستعد پیدایش عوارض درمان به صورت اورژانسی، افکار و یا اقدامات خودکشی می باشند.

بررسی وضعیت روانی بیمار لازم است همواره به صورت مستمر انجام شسود تا اطمینان پیدا کنیم که درمانهای مناسب، به کار گرفته شده و از پاسخ به درمان بیماری تعیین مقدار دارو و اثر آن مطمئن شویم. از طرفی چون عود مصرف شایع می باشد و خود بیماران این مساله را گزارش نمی کنند در نتیجه لازم است آزمایشهای پاراکلینیک جهت بررسی عود مصرف از طریق آزمایش خون و ادرار و درصورت امکان تنفس و بزاق انجام گیرد.

چنین آزمایشاتی در ابتدای درمان به صورت راندوم و مکرر انجام می شود چون متابولیتهای مواد مخدر ممکن است تا چند روز پس از مصرف در این آزمایشات شناخته شوند غربالگری یا آزمایش ادرار به صورت راندم برای بیمارانی که مشکوک به مصرف مجدد می باشند انجام شود البته روشهای غربالگری آزمایش ادرار از لحاظ حساسیت و اختصاصی بودن و قیمت، متفاوت می باشند.

پزشک باید با حساسیت و کاربردی بودن روشهای آزمایشی موجود آشنا باشد و گاها از آزمایشگاه درخواست کند تا نوع  ماده مشکوک مصرف شده را مشخص نماید. آزامیشگاه باید موقع نمونه گیری ادرار به صورت مستقیم نمونه گیری را مشاهده نماید تا آزمایش از اعتبار و اطمینان نتیجه برخوردار باشد.

اینکه آیا تنفس، خون و یا ادرار بیمار مورد آزمایش جهت نوع ماده مصرفی قرار گیرد بستگی به طول مصرف، نوع مصرف و حساسیت تست مربوطه و موقعیت کلینیکی بیمار دارد، برای مثال آزمایش خون برای اشخاصی که اخیرا مصرف مواد داشته اند مفید است ( چون این تست سطح خونی داروی مصرف شده را بلافاصله پس الز مصرف نشان می دهد. )

الکل 24 ساعت پس از مصرف در ادرار قابل تشخیص است اما تست تنفس همواره ترجیح داده می شود زیرا یک روش ارزان، فوری و غیر تهاجمی است. بالاخره بعضی فاکتورهای آزمایشگاهی مثل MCV ( حجم متوسط گلبولی ) یا GGT ( گلوتامین ترانس پپتیداز ) ممکن است نشان دهنده مصرف اخیر در بیمار باشد.

3- درمان علائم ترک و سم زدایی :
به طور کلی بیمارانی که بصورت حاد دچار مسمومیت با این مواد شده اند باید در یک محیط سالم و آرام در حالی مراقبت شوند که به آنها اطمینان و آرامش داده شده و تست واقعیت و هوشیاری از آنها به عمل آمده، سعی شود از تحریکات خارجی دور نگه داشته شوند بررسی کلینیکی لازم است به شسمت نوع مصرف، راه مصرف، مقدار و آخرین دوز مصرف و همینطور میزان مسمویت و جهت کاهش یا افزایندگی مسمومیت سوق داده شود.

درمان مسمومیت حاد ابتدائا حذف ماده مصرف شده از بدن می باشد که می توان با شستشوی معده موقعی که اخیرا دارو بلعیده شده است و یا با به کار بردن روشی که منجر به پاکسازی خون از ماده مصرف شده از طریق دفع ادراری آن ماده و یا متابولیتهای آن صورت پذیرد.

روش دیگر آن است که اثرات داروی مصرف شده را خنثی و یا معکوسی نماییم مثلا با تجویز نالوکسان می توان اثرات سمی هروئین و سایر مواد افیونی را خنثی کرد. همه اشخاص مسموم شده با ماده مخدر یا دارو علائم ترک از خود نشان نمی دهند.

سندرومهای علائم ترک معمولا در افرادی رخ می دهد که وابستگی فیزیکی و یا تحمل داشته و پس از یک مصرف سنگین و درازمدت، ماده مخدر  را کاهش و یا ناگهانی قطع نمایند.

علائم و نشانه های مخصوص ترک بستگی دارد به : نوع مصرف، زمان گذشته پس از آخرین مصرف، سرعت دفع ماده از بدن و طول اثر آن، مصرف همزمان سایر داروها، چه توسط پزشک تجویز شده، و چه به صورت خودرویه مصرف شده باشد، وجود یا عدم وجود بیماریهای روانی، طبی و دیگر پارامترهای زیستی، روانی و اجتماعی بیمار.

بیشتر بیماران ممکن است برای کاهش و یا بهبود علائم مسمومیت و یا ترک از چندین ماده مخدر و یا دارو استفاده نمایتد. مثلا به طور شایع در مسومیت با الکل، کوکائین با هروئین، کوکائین با الکل، حشیش و یا بیماران مصرف کننده مواد تریاکی ممکن است از داروهای آرامبخش مثل بنزودیازپین ها به طور توأم استفاده کنند. اینگونه بیماران که چندین ماده مخدر ( شامل الکل ) مصرف می کنند ممکن است موقع ترک دچار علائم سندروم ترک مربوط به هر کدام از مواد مصرفی بشوند.

4-کاهش عوارض مصرف و مرگ و میر ناشی لز سوء مصرف مواد و داروها :
پزشک باید همه جوانب بیمار و بستگان درجه یک او را در درمان ترک اعتیاد درنظر بگیرد. مخصوصا باید به جنبه های زیستی، روانی اجتامعی، شغلی، تحصیلی، نیازهای تفریحجی و درمان اختلالات طبی و روانی ناشی از اختلال سوء مصرف مواد توجه خاص نماید

5-تسهیل در تداوم درمان و پیشگیری از مصرف مجدد:
به دلیل اینکه اکثر بیماران وابسته به مواد مخدر شدیدا نسبت به ترک مواد دودل هستند  پزشک باید در تمامی مراحل درمان نکات زیر را مدنظر قرار بدهد:
نگرش و بینش بیمار در ارتباط با درمان و همکاری و اطاعت از توصیه های مخصوص، موانع حضور مثل انکار مسأله توسط بیمار و یا خانواده اش و شبکه اجتماعی او، الگوهای رفتاری که باعث مصرف مجدد ( فعالیتهای قاچاق و ادامه تماس با دیگر مصرف کننده ها ) نگرش منفی و ناامیدانه نسبت به ارزش و اثر درمان و یا روابط بین فردی، شغلی و همینطور تداوم اختلالات شغلی و روانی اجتماعی و مسائل طبی و روانی همراه.

این مسائل باید در ابتدا و طول درمان ترک اعتیاد با بیمار و خانواده اش مورد بحث و توجه قرار گیرد. پزشک باید به این مسائل اشاره نموده سعی کند با به کارگیری روشهای مؤثر خاص در بیمار انگیزه ایجاد کرده و او را تشویق نماید تا در گروههای خودیاری و گروه درمانی با حضور پزشک شرکت نماید.

پزشک باید برای بیمار وضعیت سبک زندگی جدید و عاری از مصرف مواد را تشریح نموده و او را تشویق کند تا اقدام به تغییر روش زندگی، ایجاد روابط بین خانوادگی و شغلی و اجتماعی نماید.

تشویق بیمار برای تجربه کردن و زندگی نمودن بدون وجود مواد ( مثل اشتغال بیشتر به کار و فعالیتهای اجتماعی فرهنگی و دینی ) و همینطور بازداشتن بیمار از رفتارها و تغییراتی در زندگی که احتمال مصرف مجدد را افزایش می دهد و همینطور درمان بیماریهای طبی و روانی همراه بسیار حائز اهمیت می باشد. تلاشهای پیشگیری از مصرف مجدد می تواند شامل کمک کردن به بیمار جهت توجه و دوری نسبت به محرکهای منتسب به مواد مخدر باشد از قبیل ( آموزش به بیمار جهت پیشگیری از ارتباط با رفیقان معتاد ).

دیگر اقدامات پیشگیری از مصرف مجدد عبارتند از : آموزش به بیماران جهت پیدا نمودن کنترل روی احساسات و افکاری که مربوط به مصرف مواد و یا خماری و یا آلودگی می باشد.

همچنین تمرینهای آرامش فیزیکی و روحی جهت کاهش اثر محرکهای برانگیزاننده مصرف مواد و کمک به بیماران جهت پیدا نمودن روشی غیر دارویی برای مقاومت و کنار آمدن با موقعیت ها و احساسات مربوط به ترک و یا مصرف مواد و فراهم نمودن امکانات و تسهیلات برای ایجاد مهارتهای اجتماعی در بیمار بطوریکه بتواند از فعالیتهایی که بدون مصرف مواد انجام می دهد لذت ببرد.

روشهای رفتاری و تشویقی به بیمار آموزش داده شوند  به طوریکه به جای مصرف مواد، آن رفتار سالم را انجام دهد و خود را تشویق نماید. در طرح درمانی موفق لازم است هر جا که احتمال مصرف مجدد می رود در مراحل اولیه مداخله فوری صورت پذیرد ( در هفته های اول درمان ) و در طول درمان به صورت ماهانه و مکرر این مداخلات برای بیمارانی که مصرف مجدد برایشان محتمل تر است حتما انجام پذیرد لازم است به طور مکرر توافق بیمار حاصل شود تا 1- در مورد مصرف مجدد  او پزشک از خانواده، دوستان، همکاران، نسبت به توان بیمار برای زندگی بدون مصرف مواد پرسشهای تحلیلی انجام دهد و 2- توافق بیمار بدست آید تا پزشک مجاز باشد بر اساس علائم کلینیکی، نوع، شدت و کیفیت درمان را تغییر دهد.

6- آموزش به بیمار درباره اختلالات سوء مصرف و درمان آنها:
اینگونه بیماران لازم است نسبت به بیماری، درمان و پیش آگهی اختلال مصرف مواد، آموزشهای کافی ببینند پزشک باید هرجا کا مناسب دید به بیمار و بستگان او در مورد علت و سیر اعتیاد و اختلال سوء مصرف آموزش دهد و نسبت به نیاز بیمار حهت ترک وی خطرات اعتیاد به چند نوع ماده مخدر و محرکهای برانگیزاننده مصرف مجدد و درمانهای موجود و نقش خانواده و دوستان در کمک و بهبودی بیمار اطلاعات لازم را ارائه نماید.

همچنین پزشک باید هر جا برای بیمار خطر ابتلا به بیماریهای عفونی و طبی وجود داشت و یا احتمال داشت به اثرات الکل و داروهای مضر دچار شود او را مطلع سازد.

هشدارهای لازم جهت توجه به محاسن و مزایای حفظ بهداشت باروری، بهداشت آمیزش جنسی و بهداشت استفاده از تزریقات و در دسترس بودن خدمات درمانی برای نوزادان متأثر از داروها لازم است به وسیله پزشک داده شود تا شناخت و رشد بینشی بیمار افزایش یابد.

7- تشخیص و درمان سایر اختلالات روانی :
در طول درمان بیمار مبتلا به سوء مصرف مواد بسیار مهم است که پزشک به طور مداوم نسبت به تشخیص صحیح و درمان به موقع بیماریهای همراه با اختلال سوء مصرف مواد، حساس بوده و دقیق بررسی نماید بیماریهای روانی همراه می توانند درمان اعتیاد را مشکل و یا مختل نمایند که اگر به موقع درمان شود درمان بهبودی بیمار تسریع می گردد برای مثال تجویز ضدافسردگی برای معتادی که دچار افسردگی ماژور می باشد می تواند بسیار کمک کننده باشد.

اهداف درمان دارویی در بیمارا ن سوء مصرف مواد عبارتند از :
1- بهبود علائم و نشانه های مسمویت یا ترک ماده مصرف شده
2- کاهش اثر ماده مصرفی به نحوی که آثار تشویقی و لذت مصرف کاهش یابد.
3- ایجاد نگرش منفی و ناخوشایند نسبت به مصرف نماده مخدر  از طریق الف : القاء آثار ناخوشایند در اثر تداخلات دارویی ب: از طریق توأم سازی ماده مخدر با القاء یک اثر ناخوشایند.
4- جایگزینی یک داروی ضعیف تر جهت ایجاد ترک مداوم ( مثلا مصرف متادون به جای تریاک یا هروئین ).
5- درمان بیماریهای طب عمومی و روانپزشکی همراه.

داروهای مورد مصرف در سم زدایی و درمان علائم ترک :
بیمارانی که نسبت به یک ماده مخدر یا دارو تحمل پیدا می کنند ممکن است نسبت به سایر داروها که در یک گروه دارویی قرار دارند  تحمل متقابل پیدا کنند درنتیجه می توان از این پدیده برای درمان علائم ترک به نحوی استفاده کرد که داروی سوء مصرف شده را با داروی دیگری در همان گروه دارویی که طول اثر درازتر دارد و همچنین باعث فقط تدریجی داروی قبلی طویل الاثر می شود عوض کرد به طریقی که زمان کافی برای بازگشت حالات فیزیولوژی طبیعی یا هموستاز فیزیولوژیک بدست آید مثلا مصرف متادون در درمان ترک هروئین و یا بنزودیازپین ها در درمان ترک الکل کلونیدین دارویی است که برای کاهش علائم ترک مواد تریاکی به عنوان داروی اگونسیت غیر رقابتی استفاده می شود.

داروهایی که باعث کاهش اثرات خوشایند و تشویقی مواد مخدر می شوند:
چندین دارو برای مهار و یا خنثی سازی اثرات خوشایند مواد مخدر به کار برده شده است مثلا آنتاگونسیت نارکوتیک ها به نام نالترکسون اثرات داروهای افیونی را پس از مصرف مهار می کند. استفاده های مکرر از این گونه داروها برای بلوک کردن اثرات مواد تریاکی ( هروئین ) منجر شده است به کاهش خماری ناشی از مصرف تریاک.

چون تمایل شدیدی این داروها برای اتصال به گیرنده های تریاکی دارند این داروها می توانند جهت اتصال به گیرنده های عصبی و سایر گیرنده ها جهت درمان و سم زدایی حاد، مورد  استفاده قرار گیرد. از این داروها همچنین می توان جهت تست وابستگی به مواد تریاکی و علائم ترک کامل به عنوان تست تحریکی یا تست چالشی استفاده کرد.

داروهایی که ایجاد دلسردی در مصرف مواد مخدر می کنند :
مهم ترین داروی این دسته دی سولفیرام ( ضد سوءمصرف ) می باشد. مکانیزم اثر این دارو مهار فعالیت آنزیم آلدئید دهیدروژناز می باشد این آنزیم، استالدئید را که اولین محصول هضم الکل می باشد متابولیز می کند.

با وجود دی سولفیرام به عنوان پیش درمان، سطح خونی استالدئید در بدن بالا رفته باعث ایجاد یک سری احساسات ناخوشایند و آثار بعضا خطرناک و بندرت علائم و نشانه های مرگزا می شود. داروهای دیگری هم هستند که همراه با ماده سوء مصرفی استفاده می شوند تا اثرات ناخوشایندی همراه با اثر داروی مخدر ایجاد کنند مثل سوکسینیل کولین که اختلال در عملکرد تنفسی ایجاد می کند و یا داروهای تهوع آور که ایجاد استفراغ می کنند این داروها بیشتر برای مصرف کنندگان الکل و یا کوکائدین به طور موفق استفاده شده اند اما لازم است بیمار در یک محیط مجهز و تخصصی ( نه سرپایی ) و زیر نظر چند متخصص قرار داشته باشد.

درمان بوسیله جایگزینی با داروهای اگونسیت یا مشابه:
مصرف داروهای اگونسیت جهت کاهش علائم ترک و خماری برای داروهای متعلق به یک گروه دارویی استفاده شده است مثلا متادون یا لام ( LAAM ) در درمان بیماران وابسته به موادافیونی به طور مؤثر علائم ترک را کاهش داده است. و با ادامه درمان بصورت نگهدارنده بسیار بنفع بیمار . خانواده و اجتماع بوده است.

داروهایی که برای درمان بیماریهای روانی یا طب عمومی همراه به کار برده می شود:
چون بیماریهای روانی همراه در معتادین به مواد مخدر شایع است بنابراین لازم است این بیمارزیها توسط داروهای روانپزشکی مورد معالجه قرار گیرند مثلا مصرف لیتیم یا سایر داروهای تقویت کننده خلق برای معتادینی که مبتلا به اختلالهای دوقطبی می باشند. یا مثلا نورولپتیک ها را برای درمان معتادین مبتلا به شیزوفرنی و یا ضدافسردگی را برای بیماران معتادی که افسردگی ماژور یا افسردگی غیر تیپیک دارند استفاده می کنند.

خطری که مصرف داروهای روانپزشکی جهت درمان اختلالات روانی همراه با اعتیاد برای بیمار دارند این است که این داروها ممکن است اثرات دارویی مضاعف ایجاد کنند مثلا مصرف ضدافسردگی و الکل ممکن است باعث مسمومیت عمدی و یا غیر عمدی شود بعضی از این داروهای روانپزشکی ممکن است توسط بیمار مورد سوء مصرف واقع شوند مثلا بیماران مبتلا به اختلال هراس و سوء مصرف الکل ممکن است از بنزودیازپین ها سوء استفاده نمایند یا معتادانی که شیزوفرنی و یا علائم القائی اکستراپیرامیدال و یا پارکینسونی ناشی از مصرف نورولپتیک ها را دارند ممکن است از داروهای آنتی کولینرژیک سوء استفاده نمایند بنابراین حتی الامکان باید در درمان بیماریهای روانی همراه با اعتیاد از داروهایی که کمتر آثار وابستگی و مسمومیت ایجاد می کنند استفاده کرد مثل فلوکستین  سایر ( SSRI ) ها.

دکتر محمد آذربایجانی

Ref.drazarbayejani.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد