از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

عشق دوستی صمیمیت

عشق   دوستی  صمیمیت  

 

چرا در جامعه ما،نیاز به محبت کردن و مورد محبت قرار گرفتن،ضعف محسوب می شود؟

 

چرا اظهار نیاز به عشق و محبت ضعف محسوب  می شود؟چرا اینگونه شده؟

بسیار کمند کسانی که نیازشان به عشق و محبت راصادقانه بگویند.

کم اند کسانی که از نیازِ خود بگویند،

کم اند شجاعانی که از تنهایی خود بگویند،

بیشتر ماها رنج می کشیم و این رنج خود را پنهان می کنیم،

کمتر کسی آنقدر شجاع است که از نیازها و خواسته ها و دردها و رنج هایش بگوید.

کمتر کسی آنقدر آزاد است که با نیازهایش زندگی کند،

ما رنج ها و بدبختی هایمان را در آغوش گرفته ایم و هیچ اعتراضی نمی کنیم

نمی خواهیم خودمان باشیم،شاید نمی توانیم...

هر کسی هستی یه دفعه

قد بکش از پشت نقاب

از رو نوشته حرف نزن

رها شو از حیله خواب

نقش یک دریچه رو

رو میله قفس بکش

برای یک بار که شده

جای خودت نفس بکش

ولی شما که  از عشق و محبت می گویید،شما که به عشق اعتقاد دارید،

ستایشتان می کنم،

شجاعانه عشق بورزید ، تردید نکنید،

و دل به پندار ضعیفان مسپارید

عشق هیچ محدودیتی ندارد،هیچ حدی ندارد،حد نمی شناسد،

عشق و شرط؟

عشق زمان و مکان نمی شناسد،

عشق سن نمی شناسد،

عشق آیین و  مذهب نمی شناسد،

عشق بی حد و حصر است،

عشق جنسیت نمی شناسد.

بسیاری به خاطر تجربه های تلخ گذشته،از عشق  و مهرورزی رو گردان شده اند،برخی هم فقط شعار

 

می دهند و شاید به این طریق ارضاء می شوند.شاید هم نمی توانند...

گول حرف هایش را نخور! به رفتارهایش توجه کن.فکر کن!فقط حرف می زند!حرف زدن و دروغ گفتن و

 

فریب دادن اصلا سخت نیست!

 

روزی که با دوست عزیز و مهربانم،شادمهر،آشنا شدم بسیار خوشحال بودم،چون از عشق  و محبت می

 

گفت و می گوید،ولی روزی که فهمیدم در خانواده ای مسیحی بزرگ شده  دلم برای ایران و ایرانی

 

سوخت،اظهار تاسف کردم.

ایران و ایرانی محبت را فراموش کرده...تجربه های تلخ گذشته،آرزوها و عقده ها و کمبودها و خواسته ها

 

و قوانین و آیین و نادانی هایش اجازه نمی دهند...نمی تواند عشق بورزد...

برای عشق ورزی نیازی نیست که طرف مقابل جنس مخالف باشد،نیازی نیست که تناسب سنی وجود

 

داشته باشد،نیازی به وجود تناسب

نیست،عشق معیار ویژه ای ندارد،معیارها از خودِ شماست...

عشق برنامه ریزی ندارد،آینده بی معنی ست و همچنین گذشته،

باید لحظه ها را عاشقانه زندگی کرد.

باید آزاد شویم،باید ذهنمان را آزاد کنیم،و عاشقانه به یکدیگر عشق بورزیم

و برای نیل به این هدف شجاعت و تجربه را توصیه می کنم،لطمه ها و ناراحتی ها و شکست ها می

 

توانند بهترین معلم ما باشند.

باید ناراحتی و عذاب را هم تجربه کرد،باید شکست را هم تجربه کرد،آری باید تجربه کنیم تا به درک

 

درستی برسیم.

و اشتباهات خود  را بپذیریم و کم لطفی های ذیگران را فراموش کنیم،باید گذشته را فراموش کنیم.

باید با عشق و آگاهی زندگی کنیم،بیایید با  یکدیگر مهربان باشیم،

و کاملا صمیمانه در ارتباط باشیم  و همدیگر را از شراب عشق سیراب کنیم.هیچ انسانی را غریبه

 

ندانیم،با همه دوست باشیم و با  همه انسان ها مثل یک دوست رفتار کنیم.

برگرفته از http://im.blogfa.com/post-62.aspx

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد