از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

مصاحبه با ماشا آلالیکنا هنرپیشه و خواننده تازه مسلمان روسی

مصاحبه با ماشا آلالیکناmasha.jpg

مصاحبه با هنرپیشه و خواننده تازه مسلمان روسی«ماشا الالیکینا» نام مشهوری در روسیه و مناطق روسی‌زبان است. او حدود 2 سال پیش به عنوان یک هنرپیشه و یک مدل مطرح بود و شهرت و محبوبیتش در روسیه، به بالاترین حد رسید.

ستاره سابق سینما، رقص و موسیقی، اینک حجاب اسلامی در بر دارد. وی می‌گوید از جلوه‌های کاذب سابق متنفر است و اکنون احساس خوشبختی می‌کند.

آنچه در پی می‌آید آخرین بخش از ترجمه مصاحبه سایت روسی Islam.ru با این هنرمند مسلمان شده است:

* * * * *

--- از گروه موسیقی و کار در حوزه موسیقی چه چیزی یاد گرفتید؟ چه تجربه ای از بودن در این محافل به دست آوردید؟

احمقانه است بحث کنیم که تجارت موسیقی در دوران معاصر، در روسیه مثل هرجای دیگر، باعث رشد هماهنگ شخصیت نیست، انسانها دارای این باور می شوند که استثنایی هستند (و کسانی که به آنها نگاه می کنند، برعکس) و خود را بزرگ می بینند. جای تأسف است که در طرح های وجود ندارد که انسانها بتوانند در آنجا یاد بگیرند، نفس خود را با ویژگی های هلاک کننده اش برای روح مانند خودپسندی، غرور، حسادت، شرارت، فریب، تظاهر و مانند آن مهار کنند.

امروز این فرصت را پیدا کردم آنچه را که امروز صاحب آن هستم با آنچه که در گذشته داشتم مقایسه کنم. من با حقیقت آشتی می کنم و این یعنی من خوشبخت هستم.

--- گروه موسیقی چه اعضایی را آماده می کند؟ افراد وارد شده به گروه چه تغییری می کنند؟ چه چیزهایی را باید قربانی کنند و به خاطر شهرت به چه چیزهایی باید تن دهند؟

با پیروی از نفس حق انتخاب را از خود سلب می کنیم، در حالی که فکر می کنیم با خواستن این یا آن، انتخاب می کنیم. در حقیقت انسان حق انتخاب را از خود سلب می کند و در زندان هوا و هوس های خود قرار می گیرد، چنین انسانی را به راحتی می توان به بازی گرفت و در این راه هر چقدر پیش تر برویم، پذیرفتن اینکه انتخابی نداشته ایم و فقط به پیروی از نفس خود پرداخته ایم ، سخت تر خواهد شد. سخت است پیش خود اعتراف کنیم که چیزی با ارزش تر از آنچه که به دست آورده ایم (مثلاً رقص در تلویزیون) وجود دارد.

خداوند متعال 3 نوع از موجودات را پدید آورد، فرشتگان که به آنها عقل داده و غریزه نداده ، حیوانات که به آنها غریزه داده و عقل نداده، و انسان که به او هم غریزه و هم عقل داده است. انسان با استفاده از حق انتخابی که دارد می تواند از خوک ها پایین تر و پست تر قرار گیرد یا از فرشتگان بالاتر و والاتر قرار گیرد.

--- تجارت موسیقی در روسیه را با چه چیزی می توان مقایسه کرد؟ الان چه تصوراتی را در ذهن شما بر می انگیزد؟ چرا تصمیم گرفتید آن را رها کنید؟

هرکس بر هر چه جستجو می کند دست می یابد. کسی که هیچ چیزی را جستجو نمی کند به آنچه که در سطح وجود دارد دست می یابد. اگر چشمانت را ببندی دستت را دراز کنی و اولین چیزی را که به دستت می رسد بگیری، آن چیز تجارت موسیقی روسیه است.

آیا قبل از فرو بردن غذا به دهان، به آن نگاه می کنید یا برایتان تفاوتی نمی کند با چه چیزی شکم خود را پر کنید؟ همین در مورد غذای روح نیز صادق است.

نظریه "آزادی" به معنای "آزاد بودن همه چیز و در دسترس بودن همه چیز" که جامعه معاصر بر اساس آن ساخته شده و تمام چیزهای حاصل از آن از جمله تجارت موسیقی دیگر برای من جذابیتی ندارد.

مفهوم "آزادی" برای من کاملاً چیز دیگری است. آزادی برای من انتخاب و تلاش در جهت محدود کردن خود در چیزهای کم و ناچیز به منظور دست یافتن به چیزهای عالی و برتر است.
آشنایی من با اسلام از مراکش آغاز شد. یک روز آفتابی که با فنجانی قهوه در بالکن طبقه دوم خانه ای در شهر ایسااویرا نشسته بودم، صدای اذان را شنیدم. قهوه و نان با کره و مربا خیلی خوشمزه بودند ولی من به دلیلی اصلا دلم نمی خواست چیزی بخورم، این اذان برای من طنین انداز می شد، اذان برای من .

--- به نظر شما زندگی براساس اسلام و آن گونه که خداوند متعال از ما خواسته است هنر و خلاقیت نیست؟ باید در هر قدم با تمام زیبایی های خود در مقابل خداوند و مردم قرار بگیریم. منظورم از زیبایی نه تنها بعد ظاهری آن بلکه بیشتر بعد معنوی، فکری و انسانی آن است.

من زیبایی را به جلوه ها تقسیم نمی کنم. مشکل ما اینست که همیشه چیزی را تقسیم و جدا می کنیم به جای اینکه متحد و متصل کنیم. همه چیز واحد است، حتی زیبایی و در کل من با شما موافقم.

--- نمی ترسید که آشکارا اعلام کنید اسلام را پذیرفته اید؟ آیا خویشاوندان و دوستانتان از این موضوع اطلاع دارند و آیا نگران نیستید که برادران و خواهران دینی شما را در خانواده خود نپذیرند چون عکس های نه چندان خوب قبل از اسلام آوردن شما در اینترنت وجود دارد؟

من مدتهاست که مصاحبه نمی کنم، ولی می خواستم این قضیه را برای همیشه در زندگی واقعی خودم خاتمه دهم. چون وقتی انسان جلوی دید است مسئولیت بیشتری در مقابل رفتارهای خود دارد.

در مورد عکس ها می دانم که عکس های رکیکی پیدا خواهند کرد که خودم نمی توانم به آنها نگاه کنم (خداوند مرا ببخشد) و زیر آنها می نویسند: "ماشا آلالیکینا وارد فرقه شد". ولی پارس سگ مانع از عبور کاروان نیست(مه فشاند نور و سگ عوعو کند). و در آسمانها از گناهکاری توبه کننده شادی بیشتری خواهد بود تا از 99 مومنی که نیازی به توبه ندارند.

و اما در مورد "دوستانم"، در کل مفهوم کلمه "دوستان" مقوله جالبی است. افرادی که عادت کرده ایم در حالتی خاص آنها را ببینیم و آنها ما را ببینند و این می تواند بشدت پیشرفت انسان را متوقف کند. برای انسان تصوری از خود شکل می گیرد همانطوری که "دوستان" او را می بینند و او دیگر نمی تواند مستقل فکر کند. گاهی گروگان این "دوستی" می شود. او دوستانی برای خود شناسی لازم دارد. و توانایی درک کردن نزدیکان خود به صورت "یک صفحه سفید" سختی بزرگی است.

والدینم؟ من آنها را خیلی دوست دارم و در واقع اسلام به من این امکان را داد که روابطم را با آنها سامان دهم.
--- برای مسلمانان و همه آنهایی که در جستجوی راه هستند چه آرزویی می کنید؟

برای خواهران و برادران دینی ام آرزو می کنم که خداوند متعال روزه و اعمال نیک آنها را بپذیرد و آرزو می کنم رحمت خدا خانه های شما، خویشاوندان و نزدیکتان را ترک نکند.

و اما برای کسانی که در جستجو هستند و هنوز به خالق حقیقی که در زمان و مکان محدود نیست، دست نیافته اند:

سعی کنید یک لحظه از تکاپو و از تمام شن های اطلاعاتی که چشم ها و گوش های شما را پر کرده اند چشم بپوشید، فقط در سکوت و تنهایی با خودتان درباره مهمترین بیندیشید.

--------------------------------------------------------------------------------


مترجم: طیبه نادری 

 

برگرفته از www.niksalehi.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد