از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

تحریف انجیل و اثبات حقانیت حضرت محمد (ص)

آیا متن کتاب انجیل معتبر است؟

 

اعتبار کتاب مقدس را از سه دیدگاه مى‏توان بررسى کرد: 

 

1- دیدگاه کلیسا: ساروخاچیکى در کتاب [کتاب مقدس را بهتر بشناسیم، ص 14 ]مى‏گوید «به اعتقاد مسیحیت کلیسایى کتاب مقدس کتابى است مصون از خطا و کاملاً قابل اعتماد، زیرا به وسیله روح‏القدس الهام شده است... البته بى‏خطایى فقط شامل نسخه‏هاى اصلى کتاب مقدس است... و ما هیچ یک از نسخه‏هاى  کتاب مقدس را در اختیار نداریم»، (نقل از درآمدى بر تاریخ و کلام مسیحیت، محمدرضا زیبایى‏نژاد، انتشارات اشراق). 

 دیگر این که همه مسیحیان همیشه و همه جا معتقد بوده و هستند که اناجیل کنونى زندگى‏نامه و سخنان حضرت عیسى است که متى و مرقس، لوقا و یوحنا آنها را نوشته‏اند. تا آنجا که تاریخ نشان مى‏دهد مسیحیان هرگز براى حضرت عیسى (ع) به کتابى قائل نبوده‏اند و اناجیل را صرفاً بیانگر زندگى و سخنان وى مى‏دانسته‏اند. توماس میشل در این باب مى‏گوید: «پس از نوشته شدن اناجیل یک سنت شفاهى وجود داشت عیسى به عقیده مسیحیان در حدود سال 30 وفات یافت و کسانى که از او پیروى کرده وى را شناخته، کارهایش را دیده و سخنانش را شنیده بودند خاطرات خویش از او را در حافظه نگه مى‏داشتند هنگامى که مسیحیان نخستین براى عبادت گرد مى‏آمدند آن خاطرات نقل مى‏شد اندک اندک این منقولات شکل مشخصى یافت و بر حجم آنها افزوده شد»، (کلام مسیحى، ص 43 و 44، توماس میشل، ترجمه: حسین توفیقى)

دیدگاه دانشمندان بى‏طرف: دانشمندان کتاب مقدس را صرفاً نوشته‏اى قدیمى مى‏دانند که به دست انسان‏ها پدید آمده است و... دانشمندان بى‏طرف براى عهد عتیق (تورات 2500 سال قدمت قائلند و براى عهد جدید - اناجیل - تاریخى نزدیک به تاریخ سنتى کلیسا یعنى 1900 سال را معتقدند»، (آشنایى با ادیان بزرگ، ص 136، حسین توفیقى، انتشارات سمت).

 

دیدگاه مسلمانان: مسلمانان از دیرباز معتقدبوده‏اند تورات و انجیل که خدا نازل کرده است دستخوش تحریف قرار گرفته است و مسائلى مانند بشارت حضرت محمد(ص) از آنها حذف شده است. قرآن مجید در ده‏ها آیه به نازل شدن تورات و انجیل (و نه اناجیل) تصریح مى‏کند.

مسأله تحریف تورات و انجیل در قرآن آمده است:

آیاتى که براى اثبات تحریف تورات و انجیل مورد استفاده قرار اشاره مى‏شود:

 پس به سزای پیمان شکستنشان لعنتشان کردیم و دلهایشان را سخت گردانیدیم بطوری که کلمات را از مواضع خود تحریف می کنند و بخشی از آنچه بدان اندرز داده شده بودند به فراموشی سپردند ، و تو همواره بر خیانتی از آنان آگاه می شوی،مگر شماری اندک که از ایشان که خیانتکار نیستند،پس از آنان در گذر و چشم پوشی کن که خدا نیکوکاران را دوست دارد

سوره مائده15

(ای مومنان)ایا امید دارید که (یهودیان ومسحیان) به شما ایمان آورند حال انکه گروهی از انان کلام الهی را می شنیدند و پس از انکه ان را در می یافتند اگاهانه دگر گونش می ساختند

سوره بقره 75

 

اینان احبار و راهبانشان را مسیح بن مریم را به جای خداوند به خدایی گرفتند.حال انکه فرمانی جز این به انان داده نشده است که خدای یگانه را بپرستید که خدایی جز او نیست .منزه است از شریکی که برای او قائل می

شوند

سوره توبه 31

 

در مطالعه آیات قرآنى و روایات متعدد در مسأله تحریف به چند نتیجه خواهیم رسید: 1- قطعاً برخى مضامین موجود درعهد عتیق مضامینى است که از کتب اصیل الهى برجا مانده است. بسیارى احکام تورات همان احکامى است که در تعالیم پیامبر اسلام(ص) هم مشاهده مى‏شود. مثلاً در آیه 45 سوره مائده به احکامى از تورات

اشاره شده که در متن کنونى هم موجود است.

2- موارد بسیارى از کتاب مقدس مورد تحریف واقع شده است این تحریف گاه در قالب تحریف لفظى یعنى حذف عبارات و اضافه نمودن برخى مضامین و گاه در قالب تحریف معنوى یعنى تفسیر غلط آیات کتاب مقدس صورت گرفته است. تعدادى از کتب موجود هم اصلاً مجعول است یعنى نویسندگانى مطالب خود را به عنوان کتاب مقدس و مورد تأیید الهى به مردم ارائه کرده‏اند.

3- صرف‏نظر از آیات و روایات در مورد تحریف، با دقت در مضامین مختلف کتاب مقدس به موارد بسیارى از تناقضات واضح و آشکار مى‏رسیم که نشانگر وجود دست‏هاى جاعلینى بوده که ناشیانه اقدام به این عمل فسادانگیز نموده‏اند. اناجیل اربعه و عهد جدید مورد قبول همه مسیحیان است. به دلیل اختلاف انجیل یوحنا با اناجیل سه‏گانه دیگر - متى، مرقس، لوقا - که مطلب الوهیت مسیح را با صراحت بیان نموده اما از ذکر امورى چون حکایت میلاد و صعود مسیح و عشاى ربانى و مسائل دیگر خوددارى نموده، اناجیل سه‏گانه (مرقس، متى، لوقا) همگون و انجیل چهارم یوحنا را غیرهمگون نام نهاده‏اند. در قرن هفدهم نسخه‏اى از انجیل برنابا کشف شد در این انجیل به پیامبر اسلام بشارت داده است برنابا از مبلغان اولیه مسیحیت است و در کتاب مقدس به عظمت یاد شده است ولکن دلیل محکمى بر این که انجیل موجود همان انجیل برنابا است اقامه نشده است و نمى‏توان به این کتاب استناد جست.

براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1- درآمدى بر تاریخ و کلام مسیحیت،محمدرضا زیبایى‏نژاد 2- آشنایى با ادیان بزرگ،حسین توفیقى

 انجیل یگانه و انجیل چهارگانه همچنان که قرآن از انجیل یگانه سخن می‏گوید، انجیلهای چهارگانه نیز بر یکی بودن انجیل تاکید دارند. نیز بنا به برخی روایات، قرآن بر هفت‏حرف نازل شده است; انجیل نیز بر چهارگونه و وجه نازل گشته است. پس

حقیقت انجیل یکی است و قرآن بدان اشاره دارد، اما بروز و ظهور کتبی آن در چهار قالب بوده است.

شهادت تورات و انجیل بر نبوت محمد (صلى الله علیه وآله)

قرآن مى گوید:

"الّذین یتّبعون الرسول النبى الامّى الذى یجدونه مکتوباً عندهم فى التوراة و الانجیل"

«سوره اعراف / آیه 157»

تورات و انجیل هایى که فعلا موجود است، توراة و انجیل نازل بر موسى و عیسى (علیه السلام)نیست، بلکه در آنها تغییرات و تحریفات زیادى واقع شده، مع ذلک در آنها آیاتى است که با تحریف بکلى از دلالت بر نبوّت پیامبر ما حضرت محمد (صلى الله علیه وآله) ساقط نشده است، که برخى از آنها بدینقرار است:

توراة ـ سفر تثنیه، باب 18، آیه 18 :

"نبى را براى ایشان از میان برادران ایشان مثل تو مبعوث خواهم کرد و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت"

مراد پیامبر ما (صلى الله علیه وآله) است، زیرا او از فرزندان اسماعیل است که آنها برادران اسراییل هستند.

توراة ـ سفر تثنیه، باب 33، آیه 2 :

"یهود از سینا آمد، و از سعیر بر ایشان طلوع نمود، و از جبل فاران درخشان گردید" مخفى نماند که جبل (کوه) فاران همان کوه حرّا است که در نزدیک مکّه است، و در آن وحى بر پیامبر، نازل گردید. به اتفاق مورخین عرب و گروهى از مفسّرین توراة نزول وحى بر موسى (علیه السلام) در سینا و نزول وحى به عیسى (ع) در کوه سعیر و نزول وحى به پیامبر، محمد (صلى الله علیه وآله) در کوه حرّا بوده است.

کتاب حیقوق نبى، باب 3، آیه 3

"خدا از تیمان آمد و قدّوس از جبل فاران سلاء و جلال او آسمان ها را پوشانید و زمین از تسبیح او مملوّ گردید.

توراة، سفر پیدایش، باب 17، آیه 20 و 21

"و اما درخصوص اسماعیل ترا اجابت فرمودم، اینک او را برکت داده بارور گردانم و او را بسیار کثیر گردانم. دوازده رئیس از وى پدید آید و امّتى عظیم از وى بوجود آورم"

کتاب هوشع نبى، باب 9، آیه 5-8

در این آیات به لفظ (محمّد) تصریح شده که او از یهود جزیه مى گیرد، و از شدت عداوت به او نسبت جنون داده مى شود.

در کتاب "منقول الرضائى" (1) ص 274، عین لفظ عبرانى این آیات را نوشته است. فتوکپى

1- تألیف یکى از قسّیسان معروف یهود در قرن گذشته، که اسلام اختیار کرده، و که به زبان عبرى براى ارشاد یهودیان تألیف نموده، بعد به فارسى نیز تحریر شده است.

قطعه اى از آن که در آن کلمه "محمد" وجود دارد اینست :

آنگاه ترجمه آن را بیان کرده "محمدلکشیام" را، محمد از براى نقره ایشان است، ترجمه کرده است. در این آیات ذکر شده است که محمد نقره یعنى جزیه از یهود مى گیرد. و به پاداش اعمال ناشایست ذلت به آنها مى رسد.

(همانطور که در قرآن کریم مى گوید: حتى یعطوا الجزیة عن یدوهم صاغرون)

در این آیات برخى از ویژگى هاى دیگر آن حضرت نیز ذکر شده، از جمله نسبت دیوانگى به آنحضرت است. (همانطور که در قرآن آمده: یقولون انّه لمجنون)، از جمله اینکه در خانه خدا او را دشمن مى دارند، این نیز از ویژگى هاى پیامبر اسلام است که در خانه خدا مکّه معظمه مورد ایذاء و آزار قرار گرفت تا اینکه براى کشتن او اجتماع کردند. بناچار شبانه بطور مخفیانه به مدینه هجرت فرمود.

باز در کتاب "منقول الرضائى" گوید: "ربى حییم ویطال" از علماى یهود در کتاب "عصحییم" نوشته است: "این آیه اخبار از پیامبر وعده داده شده محمّد بن عبدالله است"، ولى بعضى از علماى ضالّ و مضلّ "محمدلکشیام" را، خانه آرزومندى براى نقره هاى خود، معنى کرده اند. (در ترجمه فارسى کتاب مقدس یعنى کتب عهد قدیم و عهد جدید چاپ لندن، جمله مذکور، مکانهاى نفیسه نقره ایشان ترجمه شده است: مؤلف) انصافاً کمال اغماض از گفتن حق را حضرات دارند، اگر مراد آن بود صحیح چنین بود که بگوید "محمدى کشیام" بدون "لام"، و نیز استشهاد کرده بر عدم صحّت ترجمه آنها باینکه سیاق آیه شاهد بر آنست که مراد از کلمه محمد اسم است نه صفت، پس مراد همین است که محمد از یهود نقره یعنى جزیه مى گیرد.»(1)

1- پروفسور داوود که سابقاً داوود بنیامین کلدانى نامیده مى شد، اسقف کلیساى کاتولیک روم در میان فرقه عیسویان کلدانى متحده بود. در کتاب "محمد در توراة و انجیل" که به انگلیسى نوشته شده و توسط فضل الله نیک آیین به فارسى ترجمه شده است.آیات دیگرى نیز از توراة و انجیل در بشارت به نبوت پیامبر اسلام محمد(صلى الله علیه وآله)ذکر کرده است.

در ترجمه فارسى آن (ص 20-21 ط، نشر نو در تهران) چنین آمده:

کتاب حجّى نبى، فصل 2، آیه 7 :

"خداوند لشگرها مى فرماید که تمامى ملل (طوائف) را تکان خواهم داد و "حَمِدَه" همه ملتها خواهد آمد، و من این خانه را مملو از جلال خواهم کرد. خداوند لشگرها مى فرماید که نقره از آن من است و طلااز آن من

است. خداوند لشگرها مى فرماید که خانه آخرین من از خانه اولین من جلال و عزت عظیم ترى خواهد داشت و خداوند لشگرها مى فرماید. که در این مکان به شما "شالوم" خواهم بخشید.

آیه فوق را از روى یک نسخه آرامى کتب مقدسه ترجمه کرده ام.

... در اینکه احمد شکل عربى "حَمِدَه" در زبان عبرى است، جاى کوچکترین تردیدى نیست....

در مورد ریشه شناسى و اهمیت و برجستگى کلمات "شالوم" و "شلامه" و اشکال عربى آن یعنى سلام و اسلام نیازى نیست که خواننده را با بحث هاى مفصل زبان شناسى خسته کنیم. زیرا همه زبان شناسان و کارشناسان زبان هاى سامى مى دانند که "شالوم" و "اسلام" هر دو از یک ریشه واحد مشتق شده و هر دو به معناى صلح و تسلیم و رضامندى است.

قرابت و رابطه میان دو واژه چهار حرفى "حمده" و "احمد" و شناسایى ریشه hmd که هر دو کلمه از آن مشتق شده اند، کوچکترین تردیدى باقى نمى گذارد که موضوع جمله "... وحمده" کسى جز احمد یعنى محمد (صلى الله علیه وآله) نیست.

تذکر: درترجمه فارسى کتاب مقدس چاپ لندن، در این آیه کلمه "حمده" به فضیلت و کلمه "شالوم" به سلامتى ترجمه شده است.

کتاب ارمیانبى، فصل 28، آیه 9

"امّا پیامبرى که در باره شالوم (اسلام) نبوت کند، هنگامى که کلامش تحقّق یافت، آنگاه شناخته خواهد شد که آن پیامبر را فى الحقیقه خدا فرستاده است.

تذکر:درترجمه کتاب مقدس به فارسى چاپ لندن، دراین آیه کلمه "شالوم" به سلامتى ترجمه شده است

و در ص 122:

توراة، دانیال نبى، فصل 7، آیه 27

"ملکوت و فرمانروایى و حشمت مملکتى که در زیر آسمانهاست به امّت مقدسین خداى متعال داده خواهد شد که ملکوت اینان جاودانى است و جمیع ممالک آن را خدمت و عبادت و اطاعت خواهند کرد"

و در (ص 52-55):

فصل 49 سفر پیدایش توراة، آیه 10

"عصاى سلطنت از یهودا و شریعت گذارى از میان پاهایش جدا نخواهد شد تا وقتى که شیلوه بیاید که همه امت ها پیرو او خواهند شد."

در ص 50 محمد (صلى الله علیه وآله) همان "شیلو" است.

در ص 53، گوید: تا آنجا که تحقیقات این حقیر نشان مى دهد، کلمه "شیلوه" در تمام نسخ مختلف توراة به همان صورت اصلى حفظ شده و هیچکس معادلى براى آن در ترجمه نیاورده است. تنها استثنا در یک توراة

سریانى بنام "پشیطه" مشاهده مى شود. زیرا در آن توراة "شیلوه" بصورت "آن کس که همه چیز به او تعلّق دارد" ترجمه شده...

همه مفسران و فقهاءِ، متحدالعقیده اند که معانى کلمات تمثیلى "عصاى سلطنت" و "شریعت گذار" به ترتیب حکومت و رسالت است.... و در اینجا این سؤال پیش مى آید، این رهبر و شریعت گذار بزرگ کیست؟ مسلّماً

موسى (علیه السلام)نمى تواند باشد. زیرا او خود نخستین سازمان دهنده قبایل دوازده گانه بنى اسراییل است و قبل از او هرگز در قبیله یهوداه پیغمبر و پادشاهى وجود نداشته است و بدون تردید حضرت داود نیست.

زیرا او خود نخستین پادشاه و پیغمبر از ذرّیه یهوداه است.

و آشکارا عیسى (علیه السلام) نمى تواند باشد.... عیسى (علیه السلام) هیچ شریعت مکتوبى از خود باقى نگذارده و هرگز حتى فکر در دست گرفتن قدرت و حکومت را نکرده است.

بعلاوه عیسى هرگز شریعت موسى را نسخ نکرد، بلکه آشکارا اعلام کرد که براى اجرا وتکمیل آن آمده است.

دومین تفسیر کلمه "شیلوه" نیز از لحاظ محمد (صلى الله علیه وآله) اهمیتى بسزا دارد. زیرا چنانکه فوقاً ذکر کردیم این کلمه مى تواند به معنى "آرام، صلح آمیز و امین و مورد اعتماد" باشد. در زمان آرامى این کلمه بصورت "شبلیا" نوشته مى شود و از همان ریشه سامى "شله" مشتق مى شود.

انجیل یوحنا (1) باب 15، آیه 26، ترجمه فارسى، چاپ نشر انجمن پخش کتب مقدّسه، لیکن چون تسلى دهنده (بجاى کلمه فارقلیط در اصل انجیل یونانى) که او را از جانب پدر نزد شما مى فرستم آید، روح راستى که از پدر صادر مى گردد، او بر من شهادت خواهد داد.

انجیل یوحنّا، باب 14، آیه 16، ترجمه فارسى، چاپ مذکور و من از پدر سؤال مى کنم، تسلّى دهنده (بجاى کلمه فارقلیط در اصل انجیل یونانى) دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما باشد.

انجیل یوحنّا، باب 16، آیه 7-15 ترجمه فارسى، چاپ مذکور

ومن به شما راست مى گویم که رفتن من براى شما مفید است. زیرا اگر نروم تسلّى دهنده

1- انجیل یوحنا یکى از چهار انجیل معروف و مورد قبول همه مسیحیین است. انجیل منحصر در چهار انجیل معروف نبوده است، بلکه انجیل هاى دیگرى نیز بوده که از جمله "انجیل برنابا" است.

در دایرة المعارف انگلیسى چاپ سیزدهم صفحه 180 در ماده apocry phal _ litera:tvreصدور فرمان پاپ جلاسیوس اول در نهى از مطالعه "انجیل برنابا" ثبت است. تاریخ جلوس جلوسیوس اول بر تخت پاپى سال 492 میلادى، 118 سال قبل از بعثت پیامبر اسلام است.

یک نسخه از انجیل به زبان ایتالیایى بنام "انجیل برنابا" در کتابخانه دولتى وین مرکز حکومت اتریش موجود است. که توسط لونسدال راغ نایب مطران کلیساى انگلیسى و لوراداغ به انگلیسى ترجمه شده که چاپ و انتشار یافته است.

در اوایل قرن هیجدهم نسخه دیگرى از آن را به زبان اسپانیائى یافتند که مطابق با نسخه ایتالیایى است، و در مقدمه آن نوشته شده، آن را راهب فرامانیو از کتابخانه پاپ سکنس پنجم بدست آورده است. وقتى که خبر "انجیل برنابا" در اوایل قرن هیجدهم در اروپا شایع شد، هنگامه بزرگى در انجمن هاى دینى ـ علمى خصوصاً در انگلستان برپا نمود.

انجیل برنابا توسط دکتر سعادت به عربى و توسط سردار کابلى به فارسى هم ترجمه شده است.

در این انجیل در موارد زیادى از پیامبر خاتم خبر داده و در پانزده مورد از آن حضرت نام برده و به اسم "محمد" تصریح کرده است، که بدین قرار است:

1ـ فصل 39 / آیه 14، 2ـ فصل 39 / آیه 16، 3ـ فصل 39 / آیه 26، 4ـ فصل 41 / آیه 33، 5ـ فصل 44 /آیه 30، 6ـ فصل 54 /آیه 9، 7ـ فصل 55 / آیه 20، 8ـ فصل 97 / آیه 16، 9ـ

فصل 97 /آیه 18، 10ـ فصل 97 / آیه 19، 11ـ فصل 112 /آیه 17، 12ـ فصل 13 / آیه 15، 13ـ فصل 136 / آیه 18، 14ـ فصل 163 / آیه 8، 15ـ فصل220/آیه20

(بجاى کلمه فارقلیط در اصل انجیل یونانى)، نزد شما نخواهد آمد. اما اگر بروم او را نزد شما مى فرستم، و چون او آید جهان را برگناه و عدالت و داورى ملزم خواهد نمود، اما برگناه زیرا که به من ایمان نمى آورند و اما بر عدالت از آن سبب که نزد پدر خود مى روم و دیگر مرا نخواهید دید. و اما بر داورى از آن رو که بر رئیس این جهان حکم شده است، و بسیار چیزهاى دیگر نیز دارم، به شما بگویم لکن الان طاقت تحمّل آن را ندارید، ولیکن چون او یعنى روح راستى آید، شما را به جمیع راستى هدایت خواهد کرد. زیرا که از خود تکلّم نمى کند. بلکه به آن چه شنیده است، سخن خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد. او مرا جلال خواهد داد. هر چه از آن

پدر است از آن من است از این جهت گفتم که آنچه از آنِ من است مى گیرد و به شما خبر خواهد داد.

انجیل یوحنّا، باب 14، آیه 26

لکن تسلّى دهنده (بجاى کلمه فارقلیط در اصل انجیل یونانى)، یعنى روح القدس که پدر او را به اسم من مى فرستد، او همه چیز را به شما تعلیم خواهد داد و آنچه به شما گفتم به یاد شما خواهد آورد.

توضیح کلمه فارقلیط چناچه ملاحظه شد، در انجیل هاى فارسى "تسلى دهنده" ترجمه شده، و در نسخه یونانى انجیل در آیات فوق الذکر paraclite و در نسخه سریانى paraklyteثبت شده که در لغت عربى به معنى "احمد" است.

پروفسور داود اسقف کاتولیک روم در فرقه عیسویان کلدانى متحده در کتاب خود که به انگلیسى نوشته و به نام "محمد در توراة و انجیل" ترجمه شده است، (ص 231، چاپ نشر نو تهران سال 1361 شمسى) گوید:

کلمه اى که به معنى تسلیت دهنده است، در لغت یونانى کلمه prakalon "پراکالون" است. و اما کلمه praclete (که در آیات فوق الذکر در انجیل آمده) به معنى تسلیت دهنده نیست.

و در (ص 238)، گوید: معنى دقیق و ریشه اى praclete فارقلیط ستوده ترین و برگزیده ترین و ارجمندترین است. (که عربى آن "احمد" است) براى جلوگیرى از اطناب سخن هر آنچه را که در فرهنگ

هاى مختلف یونانى آمده، ذکر نمى کنیم. زیرا هر کس مى تواند به هر فرهنگ معتبرى که مایل باشد، مراجعه کند و در انجیل سریانى praklyteو در انجیل آرامى "محمده" و "حمیده" آمده که معادل "محمد" و "احمد" در عربى است.(1)

1- به اینکه معنى فارقلیط "محمد" است حتى مسیحى متعصب صاحب کتاب "ینابیع الاسلام" که در ردّ اسلام تألیف کرده نیز در (ص 153) اعتراف کرده است.

در کتاب "انیس الاعلام" که تألیف یک کشیش مسیحى است که اسلام اختیار کرده در ج 1/ ص 7 تا 16 بطور خلاصه چنین نوشته است:

از تحصیل علم توراة و انجیل و سایر علوم نصرانیت فارغ التحصیل و علماً به مرتبه قسّیسّیت رسیده و دراواخر ایام تحصیل بعد از دوازده سالگى خواستم عقاید ملل و مذاهب مختلفه نصارى را تحصیل نموده باشم.بعد از تجسس بسیار و زحمات فوق العاده و ضرب در بلدان (زیر پا گذاشتن ورد شدن) خدمت یکى از قسیسین عظام بلکه مطران والا مقام از فرقه کاتولیک رسیده که بسیار صاحب قدر و منزلت و شأن و مرتبت بودند و اشتهار تمام در مراتب علم و زهد و تقوى در میان اهل ملت خود داشت و فرقه کاتولیک از دور و نزدیک از ملوک و سلاطین و اعیان و اشراف و رعیّت سؤالات دینیّه خود را از قسّیس مزبور مى نمودند.... و من اصول و عقاید ملل و مذاهب مختلفه

نصرانیت و احکام فروع ایشان را از محضر او استفاده مى نمودم و غیر از حقیر تلامذه کثیره دیگر نیز داشت، هر روز مجلس درس او قریب به چهارصد و یا پانصد نفر حضور بهم مى رسانیدند.

ولیکن از میان جمیع تلامذه با این حقیر الفت و محبت مخصوصى داشتند و مفاتیح مسکن و خزاین مأکل و مشرب خود را به حقیر سپرده بودند و استثناء نکرده بود مگر یک مفتاح خانه کوچکى را که بمنزله صندوق خانه بود، و

حقیر خیال مى نمودم که آنجا خزانه اموال قسیس است.

یکروز دیدم تلامذه مذاکره مسائل علوم مى نمایند، بالمآل صحبت ایشان منتهى شد به معنى لفط فارقلیطا در سریانى و پیرکلوطوس در یونانى که یوحنّا صاحب انجیل چهارم آمدن او را در باب 14 و 15 و 16 از جناب عیسى (علیه السلام)نقل نموده است که آن جناب فرمودند: بعد از من فارقلیطا خواهد آمد.

پس حقیر نزد قسیس مراجعت نمودم و اختلاف قوم را در معنى لفظ "فارقلیط" براى او بیان نمودم، گفت: معنى و تفسیر این اسم شریف را در این زمان بنحو حقیقت نمى دانند مگر راسخان درعلم از آنها نیز اندک! پس حقیر خود را بقدم هاى شیخ مدرس انداخته و گفتم اى پدر روحانى تو از همه کس بهتر مى دانى که این حقیر از بدایت عمر تاکنون در تحصیل علم کمال انقطاع (امید) و سعى را دارم و کمال تعصّب و تدیّن را در نصرانیت دارم. بجز در اوقات صلاة و وعظ تعطیلى از تحصیل و مطالعه ندارم پس چه مى شود، اگر شما احسانى نمایید و معنى این اسم شریف را بیان فرمایید؟ شیخ مدرس بشدت گریست. بعد گفت: اى فرزند روحانى و الله تو اعز ناسى در نزد

من و من هیچ چیز را از شما مضایقه ندارم اگر چه در تحصیل معنى این اسم شریف فائده بزرگیست ولیکن به مجرد انتشار معنى این اسم متابعان مسیح، من و تو را خواهند کشت. مگر اینکه عهدنمایى در حال حیات و ممات من این معنى را اظهار نکنى، یعنى اسم مرا نبرى،زیرا که موجب صدمه کلى است در حال حیات از براى من و بعد از ممات از براى اقارب و تابعان من و دور نیست که اگر بدانند این معنى از من بروز کرده است. قبر مرا بشکافند،

مرا آتش بزنند.

من قسم هاى مؤکد یاد کرده و گفتم:

"من هرگزافشاى راز شمارا نخواهم کرد، نه در حال حیات ونه بعد از ممات، پس از اطمینان گفت، اى فرزند روحانى این اسم از اسماء مبارکه پیغمبر مسلمین مى باشد، یعنى به معنى احمد و محمّد است. پس مفتاح آن خانه

کوچک سابق الذکر را به من داد و گفت در فلان صندوق را باز کن فلان و فلان کتاب را نزد من بیاور، حقیر چنین کردم و کتابها را نزد ایشان آوردم این دوکتاب به خط یونانى و سریانى قبل از ظهور حضرت ختمى مرتبت با قلم بر

پوست توشته شده بود و در کتابین مذکورین لفظ فارقلیطا را به معنى احمد و محمد ترجمه نموده بودند! بعد گفت اى فرزند روحانى بدان که علما و مفسّرین و مترجمین مسیحیّه قبل از ظهور حضرت محمد (صلى الله علیه وآله)

اختلافى نداشتند که بمعنى احمد و محمد است. بعد از ظهور آن جناب قسیسین و خلفا تمامى تفاسیر و کتب لغة و ترجمه ها را از براى بقاى ریاست خود و تحصیل اموال و جلب منفعت دنیویّه و عناد وحسد و سایر اغراض

نفسانیّه تحریف و خراب نمودند و معنى دیگر از براى این اسم شریف اختراع نمودند.

.... زیرا که جناب عیسى آمدن فارقلیطا را مشروط و مقید مى نماید به رفتن خود و مى فرماید: تا من نروم فارقلیطا نخواهد آمد. زیرا که اجتماع دو نبىّ مستقل صاحب شریعت عامه در زمان واحد جایز نیست.

تذکّر: در این آیات قرائن دیگرى نیز وجود دارد که مراد از این کلمه پیامبر اسلام است.

1ـ عیسى گفته است که اگر من نروم او بسوى شما نخواهد آمد، اگر مراد از آن روح القدس باشد، چنانچه در ازمنه متأخره به آن تفسیر شده است، آمدن روح القدس پیش مردم معلّق بر رفتن عیسى از میان آنها نبود، زیرا روح

القدس بر عیسى و بر پیامبران قبل از او نازل شده.

2ـ مراد از آن، کسى است که آمدن او بر جامعه بشریّت نافع تر از حضرت عیسى است، زیرا حضرت عیسى مى گوید: خیر شما در این است که من از میان شما بروم، زیرا اگر نروم فارقلیط نخواهد آمد، پس مراد از آن پیامبرى

است که شریعت او نافع تر و جامع تر از شریعت عیسى است و آن پیامبر اسلام است.

3ـ عیسى مى گوید: فارقلیط آنگاه که بیاید شما را برهمه حقّ ارشاد خواهد کرد، پس مراد کسى است که شریعت او کامل و جامع همه راه هاى حق است، و آن لامحاله شریعت اسلام است.

4ـ عیسى در باب 14، آیه 16، مى گوید: من از پدر مى خواهم فارقلیط دیگرى به شما عطا کند که تا ابد با شما باشد، پس مراد از آن پیامبرى است که شریعت او تا قیامت استمرار دارد، و او پیامبر اسلام حضرت محمد

است(ص). که شریعت او تا قیامت مستمر است.

اشاره های انجیل به حضرت محمد(ع)

تاکتیک های مخربان برای تحریف 2 است

1.در کتاب های مقدس مفهوم را تخریب می کنند

2.پیامبران را به عنوان پسر خدا نشان میدهند

تورات اولین کتاب تخریب شده 3 دین بزرگ است و به امدن حضرت عیسی در اینده اشاره می کندانجیل حضرت موسی را به رسمیت می شناسد و به امدن حضرت محمد و قران در اینده اشاره می کندو قران حضرت عیسی و موسی

و کتاب هایشان را به رسمیت می شناسد و از تخریب ان ها خبر میدهد

نتوانسته اند تمام ایه های ای که به امدن حضرت محمد اشاره می کرد از بین ببرند

در این قسمت ما باتوجه به انجیل موجود درباره مژده هایی که انجیل درباره اینده میدهد بررسی می کنیم.وقتی این مطالب را بررسی میکنیم از یاد نبریک که قران گفته است که انجیل را به دست خودشان تخریب کره اند.بیشتر

ترس مرم مسیحی این است که مردم جهان حضرت عیسی را مانند پیامبران دیگیر بشناسند اگر مسیحیان اعتراف کنند که در انجیل به حضرت محمد اشاره شده است این واقعیت واضح می شود که مسیحیان بیش از حد حضرت عیسی

 را بزرگ جلوه داده اندبرای این کلیسا بیشترین تلاش را برای مخفی کردن این مطالب خواهد کرد.حضرت عیسی به زبانAramic

سخن می گفت و قدیمیترین انجیل به زبان قدیم یونانی و لاتینی است.از ای اینجا باید دانست اولین تحریف انجیل هنگام ترجمه انجیل از زبانAramic به زبان قدیمی یونانی و لاتینی قدیم اتفاق افتاده استالبته ان شخص یا

اشخاص که این کتاب را ترجمه کردهاند ممکن است به طور اشتباهی تر جمه کرده اند.در انجیا حال هم اگر یک نفر بی طرف ایه پایین را بخواند میفهمد که حضرت عیسی خداوند را به عنوان پدر انسان ها نشان داه است

اگر شما پسرهای پدری باشید که در اسمان ها است

انجیل Matta 5.45

قران کریم گفته است که حضرت عیسی حضرت محمد را مژده داده بود

حضرت عیسی در اخرین غذایی که با حواریون خوردفقط در انجیل Yuhanna اشاره شده است ودیگر انجیل های Matta . Markos. Luka از این اتفاق هیچ چیزی نگفته است.ایا جوابی دارند ؟ایا

ممکن این مطالب مهم در انجیل های دیگر بطور قصدی حذف شده باشد؟

سخنان حضرت عیسی در اخرین ملاقات با حواریون:

15.اگر من را دوست دارید به حرفهای من عمل کنید

16.ومن به پدرالتماس خواهم کرد که او به شما درخشنده دیگری بفرستد

انجیلYuhanna 14.15.16

26..اما پدر به اسم من درخشنده که به شما خواهد فرستاد روح مقدس همه چیز را می رساند تمام سخنان را به شما یاداوری خواهد کرد

انجیلYuhanna 14.26

7.من با تمام این ها به شما حقیقت را می گویم.رفتن من برای شما خوب است برای اینکه نروم درخشنده نخواهد امد اگر بروم او را می فرستد .

8.او وقتی بیاید دنیا را قانع خواهد کرد که گناه و دروغ و حکومت نادرست می کنند

انجیلYuhanna 16.7.8

13.او روح حقیقت بیاید به شما حقیقت را می رساند برای اینکه خود حرف نمی زند فقط شنیده هایش و خبرهای اینده را خواهد گفت.

انجیلYuhanna 16.13

حالا به بررسی می پردازیم :

1.روح حقیقی در اینده از خود حرف نخواهد زد.:روح حقیقی در واقع اشاره به جبرئیل است همه می دانیم که جبرئیل شنده هایش را از خداوند به حضرت محمد می رساند.سوره های زیر اشاره به کار جبرئیل است

3.و از سر هوای نفس سخن نمی گوید

4.ان جز وحیی نیست که به او فرستاده میشود

سوره نجم3.4

2.کسی که خواهد امد عیسی را به نیکی یاد میکند:در بیشتر ایات قران از حضرت عیسی به نیکی یاد می شود

3.او وحضرت عیسی از همان منبع سخن گویند:همه می دانیم سخنان حضرت عیسی و محمد منبعشان خداوند است

4.به شما همه چیز را اموزش می دهد:می دانیم ه حضرت محمد با واسطه قران همه چیزهارا از جمله اخلاق نیکو و علم و ... اموزش می دهد

5.حرف های من را به شما یاد اوری خواهد کرد:پیغام حضرت عیسی و محمد یک حقیقت خدا پرستی است

دنیای مسیحیان می گویند منظور از درخشنده حضرت جبرئیل است.پس چرا وقتی در انجیل درباره جبرئیل سخن می شود هیچگاه به او لقب درخشنده نداده اند.در حالیکه صحبت از اینده اید گویندمقصود حضرت جبرئیل است.

پس چرا درباره "روح حقیقی"نظری ندارند.چه کسی بعد از حضرت عیسی امده و از پیامبری حضرت عیسی دفاع می کند و وحی هایی که به او امده شده نکته به نکته ان را به مردم گفته است؟نه از علم خود بلکه از علمی که

به او وحی شده مردم را اموزش می دهد؟چه کسی بعد از حضرت عیسی امده و نکاتی که ما ذکر کردیم در او صدق می کند؟جواب راست و مطلق ما حضرت محمد است.

پرفسور Maurice Bucaille هم این مسئله راصدق می کند منظور از درخشنده پیامبری است که بعد از حضرت عیسی خواهد امد

آن پیامبر!؟

20.یحیی اینطور خودرا معرفی کرد به واضح سخن گفت.انکار نکرد:من مسیح نیستم

21.ان ها پرسیدند:پس تو کی هستی؟تو الیاس هستی؟او گفت نه نیستم.تو آن پیامبر هستی؟یحیی:نه

انجیلYuhanna 20.21

1.تو مسیح هستی؟:بر پایه کتاب ها می دانیم حضرت عیسی و یحیی در یک دوره زندگی می کردند

2.تو الیاس هستی؟:در انجیل حضرت عیسی می گوید که الیاس امده و مردم او را زجر داده اند

3.ان پیامبر؟:چه کسی بعد از حضرت عیسی امده و فقط از علم خداوند سخن گفته:جواب حقیقی و مطلق ما حضرت محم(ع)است

مشخص کردن پیامبران دروغین(بر پایه انجیل)

15.از پیامبران دروغین دور شوید ان ها به شکل گوسفند نزدیک می شوند ولی انها گرگ درنده هستند

16.محصولات زندگی ان ها را بشناسید.اصلا از تیغ ها انگور جمع می شود؟یا از گوسفندان انجیر؟

17.هر درخت خوب محصول خوب می دهددرخت خراب محصول خراب می دهد

18.هر درختی که محصول خراب بدهدان را قطع و به اتش می اندازند

19.پس باید محصولات زندگی ان ها را بشناسید

انجیلMatta 15.16.17.18.19

روش حضرت عیسی برای شناخت خداوند یک دلیل است می دانیم که محصول زندگی حضرت عیسی خداپرستی است ایا محصول زندگی حضرت محمد بت شکن جز خداپرستی است!

ویک نکته مهم این است که در هیچ جای انجیل نمی گوید که بعد از حضرت عیسی پیامبری دیگری نخواهد امد.

با تمام این دلیل ها کسانی مثل پدر هاو... برای از بین بردن این مطالب باهم رقابت می کنند و این ها همان کسانی هستند که مذهب ساختگی کاتولیک و... را بوجود اورده اند در حالیکه در انجیل اصلا به این مذهب ها اشاره نشده.سخنان کسانی مثل پاپ انقدر قدرت گرفته بیشتر مسیحیان به سخنان پاپ بیشتر از مطالب انجیل احترام میگذارند.

حرف های ما و دلیل های محدود من به پایان رسید در اخر هم با دو ایه این مطلب را به پایان می رسانم.امیدوارم این مطلب رو درک کنید و ذهنیتی که تجاوز گران درباره اسلام در ما بوجود اورده اند رو درک کنید و ببینید

و با اهل کتاب جز به شیوه ای که نیکوتر است مجادله نکنید مگر با ستمگران آنان و بگویید به آنچه بر ما و بر شما نازل شد

ایمان آورده ایم.

و خدای ما و خدای شما یکی است و ما همه فر مانبردار اوییم.

 





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد