مشکلات طبیعی در دانشگاه و خوابگاهها همچون نبودن امکانات رفاهی، سالنهای ورزشی، نور نامناسب اتاقها، غذاهای نامطلوب و... . نکته مهم و قابل توجه این است که مشکل ازدواج را به عنوان اصلیترین مشکل دختران دانشجو میتوان هم در زمره مشکلات روانی دانست و هم اجتماعی و هم جزء مشکلات اقتصادی. در مجموع ازدواج و اشتغال مهمترین دغدغه فکری دانشجویان است که اگر مسئولان امور بانوان و طراحان برنامههای ویژه بانوان به این دو نکته مهم توجه نداشته باشند برنامهریزیهای آنان سطحی و روبنایی خواهد بود و نتیجه مورد انتظار را نخواهد داشت....
و خداوند آدم علیه السلام را آفرید تا جلوهگر صفات رحمانی او باشد و حوّا را که صفات جمالیه حق در او به تجلّی نشسته بود از همان آفرید که آدم را. آن گاه فراراه آنان هدفی قرار داد با نام «کمال» تا بپویند و بجویند و به قله کمال راه یابند. سرمایههایی در کف آن دو ریخت گوناگون تا هر یک با نگاهی، هستی را بنگرد و راه را بیابد و در این وادی قدم گذارد. آدم را آموخت که حوّا را بنگرد؛ و او را آن گونه که هست بپذیرد و حوا نیز او را با همه سرمایههای خدادایاش پذیرا باشد و هر دو را اندیشه و احساس عطا کرد تا هر یک در راه ویژه خویش گام گذارند. حوا به هستی نگریست، نگاهی مادرانه، از سرِ مهر و عشق، نگاهی خداگونه و آدم نیز هستی را نظارهکرد، پدرانه و تسخیرگرانه، طبیعت را تسخیر کرد و از دل سنگ خانهای ساخت برای آرامش حوا تا او نسلهای فرداها را در دامان خود بپروراند و دست در دست یکدیگر دل به یک هدف بسپارند و راه پویند و آدمی دیگر و حوایی دیگر و خانهای دیگر و هدف همان که بود؛ کمال و وصال. زنان در همه جوامع و به ویژه جامعه کنونی ما نقشی پررنگ و اساسی داشته ودارند و این برنامهسازان و مسئولان فرهنگی - اجتماعی جامعه هستند که باید زمینه احیای حقوق و ایجاد فضای سالم برای رشد و پویایی آنها را فراهم سازند. مقالهای که پیش رو دارید تحقیقی است در مورد مشکلات دختران دانشجو که با یاری مسئولان دانشگاه اهواز صورت گرفته است.
محقق با اذعان به اینکه برای داشتن جامعهای سالم و پویا باید به افراد آن و به ویژه زنان و دختران توجه داشت و مشکلات موجود بر سر راه آنها را گشود تا پویایی و شکوفایی معنا یابد، به بررسی مشکلات این قشر پرداخته است. برای رفع مشکلات به یقین اولین گام شناخت آنها است و از آنجا که در هر جامعه قانونمدار، عدهای مسئولیت شناخت و مباحث نظری را عهدهدار هستند و عدهای در مقام اجرا برنامههای عملی را بر عهده دارند، ما به وظیفه خویش که در حوزه اول است پرداختیم و امید آن داریم که نیمه دیگر قضیه با همّت و اراده مسئولان مورد توجه قرار گیرد و به مرحله اجرا برسد. ضرورت تحقیق درباره مشکلات زنان بانوان به عنوان نیمی از پیکره اجتماع که در مقطع زمانی امروز حضور آنها در عرصههای گوناگون اجتماعی انکارناپذیر است، همواره مورد توجه برنامهسازان و طراحان برنامههای فرهنگی - اجتماعی بودهاند. به یقین هنگام برنامهریزی اصولی برای یک گروه در درجه اول باید نسبت به ویژگیهای روانی و طبیعی و نیز مشکلات مربوط به آنان که از موانع مهم بر سر راه برنامهریزی است آشنایی کافی داشته باشیم. تحقیق در مورد مشکلات بانوان و بررسی اولویتها و رویکردها کمک شایانی به نزدیک شدن به آرمانهای مطلوب بانوان خواهد کرد و به نظر میرسد این تحقیق روشنگر راه مسئولان خواهد بود. شاید بتوان روند ارائه طرح و برنامه برای بهبودسازی وضعیت زنان را به صورت زیر بیان کرد:
الف) شناخت مشکلات زنان به صورت عام یا در یک گروه خاص
ب) طبقهبندی مشکلات جهت ارائه راهحلهای مناسب و کارشناسانه
ج) اولویتبندی مسائل و مشکلات موجود و ایجاد تقدّم و تأخّر در برنامههای اجرایی
د) ایجاد بستر مناسب برای رفع مشکلات و موانع موجود
ه) برنامهریزی صحیح و اصولی برای رسیدن به وضعیت مطلوب جامعه بانوان پس از رفع مشکلات.
بنابر آنچه ذکر شد اولین گام برای برنامهریزی فرهنگی، علمی و اجتماعی در خصوص بانوان شناخت و بررسی مشکلات آنان است و این امر میسّر نخواهد شد مگر با حضور در جمع آنان و نمونهگیری و آمارگیری به دور از هرگونه تعصب و پیشفرض. تحقیقی که پیش رو دارید با توجه به مطالعات میدانی و بدون هرگونه ملاحظهای از سوی آزمودنیها صورت گرفته است؛ با توجه به تجربهای که در طی سالها تبلیغ در دانشگاهها و جلسات مشاوره خصوصی داشتهام برخی از موارد مطرحشده در مشاورهها را نیز جزء زیرمجموعههای موضوع قرار دادهام تا دامنه تحقیق از کلیگویی فراتر رود و به جزئیات ملموس و محسوس نزدیکتر شود. روش تحقیق و مشکلات آن پس از انتخاب موضوع تحقیق (بررسی مسائل و مشکلات دختران دانشجو و اولویتها) اقدام به تنظیم پرسشنامههایی در این زمینه کردیم. با توجه به اینکه پرسشنامههای تستی برای دانشجویان ذهنیّتی مشابه ذهنیت پرسشگر ایجاد میکرد تصمیم گرفتیم سؤالها را به صورت تشریحی و کلّی مطرح کنیم تا پاسخها به واقعیت نزدیکتر گردد و از باورها و اعتقادات دانشجویان سرچشمه گرفته باشد. البته در حین بررسی پرسشنامهها به صحت انتخاب خود بیش از پیش واقف شدیم. سؤالات پرسشنامهها عبارت بود از:
الف) فرض کنید شما مسئول امور بانوان کشور هستید، اساسیترین مسائل و مشکلاتی را که مورد توجه قرار میدهید چه خواهد بود (با توجه به اولویتها)؟
ب) اگر شما مسئول امور بانوان کشور بودید، چه راهکارهایی را برای حل مسائل زنان پیشنهاد میکردید؟ ج) مهمترین مسائلی را که دختران دانشجو با آن روبهرو هستند چیست؟
د) چه راهکارهایی را برای حل مسائل و مشکلات دختران دانشجو پیشنهاد میکنید؟
ه) روند حل مسائل و مشکلات زنان را در جامعه کنونی ایران چگونه ارزیابی میکنید؟ پرسشنامهها بین دانشجویان توزیع شد و پس از چند روز پاسخهای تفصیلی و گاه نیمه تفصیلی آنها را دریافتیم و سپس به طبقهبندی پاسخها و اولویتبندی آنها پرداختیم. مشکلاتی که بر سر راه تحقیق داشتیم عبارت بود از:
۱) چون سؤالات کلی بود برخی از دانشجویان که در نوشتن مشکل دارند و سخت مینویسند یا پاسخ نداده یا بسیار مجمل نوشته بودند.
۲) برخی میگفتند سؤالات سخت است لذا پاسخ ندادند.
۳) پارهای دیگر میگفتند ما هیچ مشکلی نداریم همین که دانشگاه آمدهایم برایمان بس است! در مجموع پرسشنامههایی که دانشجویان آنها را تکمیل کرده بودند(پاورقی ۱ . علاوه بر روش پرسش و پاسخ که از طریق پرسشنامهها بود، با استفاده از بیش از هزار مورد مشاوره خصوصی که در طول یک ماه مبارک رمضان با دانشجویان دانشگاه اهواز داشتم و پیش از آن در دیگر دانشگاهها، به تنظیم طرح اصلی پرداختم.) حاوی مطالب بسیار ارزندهای است که اینک به تنظیم چارچوب و طرح اصلی آن میپردازیم. مشکلات دختران دانشجو در یک نگاه اگر بخواهیم به اجمال به مشکلات دختران دانشجو که در پرسشنامهها ذکر شده است بنگریم، نکات جالب و قابل توجهی مییابیم. در این بخش از مقاله مشکلات به صورت کلی مطرح میشود و سپس در مورد هریک و زیرمجموعههای آنها بحث خواهد شد. به نظر میرسد اولین و مهمترین مسئله در مورد دختران دانشجو که دغدغه فکری آنها است، مسئله تحصیل و مشکلات مربوط به درس خواندن است. مشکلاتی همچون کم بودن آگاهی و اطلاعات، ندانستن روشهای صحیح مطالعه، داشتن اضطراب هنگام امتحانات و... و پس از این مشکل، مسئله اشتغال مطرح است و سپس ازدواج. گفتنی است که تفاوت آمار اشتغال و ازدواج خیلی زیاد نیست و نمیتوان اولویت خاصی بین آن دو در نظر گرفت. مسائل اعتقادی و ناآگاهیهای خانوادهها نسبت به دین و مسائل مذهبی، مسائل روانی همانند عدم امنیّت و خودناباوری و... و نبود امکانات رفاهی و اقتصادی نیز از دیگر مسائل مورد ابتلای دانشجویان دختر است. نکته قابل توجه این است که زمان و مکان در بیان نظرگاهها و نگرشها و اولویتبندیها بسیار مؤثر است؛ برای مثال، با توجه به اینکه پرسشنامهها دقیقاً در ایام ویژه امتحانی و قبل از فرجهها بین خواهران توزیع شده، بدیهی است که دغدغه ذهن آنها در چنین شرایطی به صورت مقطعی، درس خواندن، گذراندن امتحانات به بهترین وجه، مشروط نشدن و... است و اگر این پرسشنامهها در ابتدای ترم توزیع میشد به یقین اولویت با مسائل دیگر بود. از این رو مشکلات تحصیلی و علمی دانشجویان را نمیتوان به عنوان مشکل اول آنها مطرح کرد؛ چنان که در برخی از پاسخها در این مورد خاص، واژه «فعلاً» به چشم میخورد و این نمایانگر عدم اولویت بالاصاله است. به هر حال گذشته از مورد اول، مشکلات دختران دانشجو را میتوان به صورت زیر اولویتبندی کرد:
۱) مسائل اجتماعی مانند اشتغال، ازدواج، ارتباط با استادان و دیگر دانشجویان و نبودن پستهای مهم برای زنان و...؛
۲) مشکلات اعتقادی مانند ناآگاهی از فلسفه عبادات و حجاب، مبهم بودن نقش زن در دین اسلام و بیاهمیت بودن امر به معروف و نهی از منکر در دانشگاه، ارتباطهای نامشروع، وجود منکرات به صورت عَلَنی و...؛
۳) مشکلات مربوط به دوره تحصیل مانند دور بودن از خانواده، مسائل اقتصادی در دانشگاهها و رفت و آمدهای زیاد بین شهر برای تحصیل و وطن و...؛
۴) مشکلات روانی مانند عدم امنیّت در شهر و در دانشگاه، احساس کمبود و فشار روانی، خودناباوری، عدم اعتماد به نفس، مسائل روانی ناشی از انحرافات جنسی همچون استمنا، سُحق و ارتباطهای نامشروع؛
۵) مشکلات طبیعی در دانشگاه و خوابگاهها همچون نبودن امکانات رفاهی، سالنهای ورزشی، نور نامناسب اتاقها، غذاهای نامطلوب و... . نکته مهم و قابل توجه این است که مشکل ازدواج را - به عنوان اصلیترین مشکل دختران دانشجو - میتوان هم در زمره مشکلات روانی دانست و هم اجتماعی و هم جزء مشکلات اقتصادی. در مجموع ازدواج و اشتغال مهمترین دغدغه فکری دانشجویان است که اگر مسئولان امور بانوان و طراحان برنامههای ویژه بانوان به این دو نکته مهم توجه نداشته باشند برنامهریزیهای آنان سطحی و روبنایی خواهد بود و نتیجه مورد انتظار را نخواهد داشت. حاصل تحقیقهای گوناگون با روشهای متفاوت این است که دختران پیش از ازدواج دچار نوعی تحیّر و سردرگمی و در نتیجه آن افسردگی میشوند. آنها برایآینده خویش نمیتوانند افق روشن و قابل اتکایی را تصور کنند و دیدن موارد متعددی در اجتماع که در زندگی خانوادگی دچار شکست شدهاند، به تیرهتر دیدن آینده از سوی دختران کمک میکند. برای ایجاد آرامش روحی - روانی و برقراری ثبات فکری و عملی در دختران دانشجو باید تسهیلات ازدواج فراهم گردد.
تجربه فردی نشان میدهد که دختران و پسرانی که ازدواج کردهاند در امر تحصیل موفقتر از مجردها هستند، اگرچه استثناهایی نیز در این زمینه وجود دارد ولی غالباً آنان که ازدواج کردهاند انگیزهمندترند و تلاشی مضاعف برای خروج از دانشگاه و ورود به صحنه زندگی میکنند. اکنون با توجه به اولویتهای ذکرشده از سوی دانشجویان به تفصیل و توضیح مسائل و مشکلات دختران دانشجو و ارائه راهکارها میپردازیم و امید آن داریم که یاریگر مسئولان فرهنگی جامعه باشد. الف) مشکلات اجتماعی دانشجویی که با تلاش پیگیر و مداوم خود طلسم ورود به دانشگاه را شکسته است و به سرزمین آرزوهای جوانان پای نهاده، به یقین در سر سودای استفاده از تخصص و علم خود را میپروراند. او از بدو ورود به دانشگاه برای خویش کاخ بلندی از آرزوها را میسازد و با اهدافی چون خدمت به جامعه انسانی، پیشرفت علم و دانش در کشور اسلامی ایران، داشتن وجهه اجتماعی مناسب و ایجاد رضایت و خشنودی برای والدینی که بیش از دو دهه خون دل خوردند تا او را به دانشگاه بفرستند تا به قول آنها «برای خود کسی شود» و یا «دستش به دهانش برسد» و... به آیندهای روشن چشم میدوزد. برخی رشته مورد تحصیل خود را اولین انتخاب میدانند و به آن عشق میورزند و پارهای دیگر تنها و تنها به عشق ورود به دانشگاه رشته پایین را برگزیدهاند، لذا با بیمیلی نسبت به رشته خود، برای اتمام دوره تحصیل و خداحافظی با درسهایی کهدوست ندارند لحظهشماری میکنند.
در میان دسته دوم برخی میمانند و تا آخر میسوزند و میسازند و برخی دیگر از میانه راه با همت بلند بر میگردند و تغییر رشته داده، تحصیل را برای خود زیبا و دوستداشتنی میکنند. همه این تلاشها و تحمل رنجها و مشقتها به امید آیندهای بهتر است که باید از سوی مسئولان برای جوانان فراهم گردد؛ آیندهای که از طریق ایجاد زمینههای مناسب اشتغال تضمین میشود و اکنون با توجه به بالا بودن رشد بیکاری در جامعه ما و زیاد بودن نیروهای متخصص بیکار، به افسانه بیشتر شبیه است تا واقعیت!
اشتغال و دانشجو در رأس مشکلات اجتماعی بحث اشتغال است. در این باره مسائل زیر جالب توجه است:
۱) استادان دانشگاه با توجه به آشنایی بیشتر با فضای بیرون از دانشگاه و داشتن اطلاعات آماری در مورد بیکاری و کیفیت بازار کار و گاه به علت بیمهری به نظام و به قصد ایجاد نوعی بدبینی در بین جوانان، بذر دلهره و اضطراب ناشی از مبهم بودن آینده کاری و شغلی آنان را در دلها میافشانند و موجب دلمردگی و افسردگی میشوند.
۲) پارهای از رشتههای انتخابشده از طریق دختران با معیارهای فرهنگی جامعه سازگاری ندارد و برای اشتغال آنان مشکلساز است؛ مثلاً رشتههای فنّی و مهندسی نه با روحیّه و روان طبیعی زنان ملایمت دارد و نه تضمین شغلی مناسب برای دختران مهندس وجود دارد و در واقع جامعه ما پذیرای این نیست که زنان مهندس در رأس کارها قرار گیرند و مردان زیرمجموعه آنها باشند و این دغدغه فکری دختران مشغول به تحصیل در رشتههای مهندسی است.
۳) عدم تساوی حقوق زن و مرد در شغلهای یکسان، نگرانی دیگری است که از سوی دختران مطرح شده است.
۴) ناتوانی در جمع بین دو مهم یعنی تربیت نسل آینده یا ایجاد محیط سالمخانوادگی برای همسر و فرزندان و حضور اجتماعی و ورود به صحنه اشتغال و تولید و خدمات از دیگر مسائلی است که بسیاری از دختران در انتخاب یکی از این دو مورد یا جمع بین آنها دچار مشکل هستند و خواستار تشکیل کلاسهای آموزشی مناسب برای انتخاب بهتر میباشند.
۵) نکته دیگر درباره اشتغال، تجدید و کنترل ارتباط با نامحرمها و حفظ حدود شرعی و اجتماعی به گونهای متعادل است. به گفته آنها مقید بودن به برخی از شئون اجتماعی موجب خروج از دایره شریعت و احکام و حدود الهی میشود و مقید بودن به احکام الهی مانع پایبندی به شئون اجتماعی است و برای حفظ و شناخت حدود و مرزها باید مؤلّفههای دینی و اجتماعی بیش از پیش تبیین و تفسیر شوند.
۶) مشکل دیگر در زمینه اشتغال، تعارض مبحث اشتغال با درخواست همسران است. به عبارت دیگر، بسیاری از مردان اجتماع ما با شغل خارج از منزل برای زنان و استمرار ارتباطهایی که لازمه اشتغال است مخالفاند؛ به ویژه آنگاه که زنان آنها باردار یا صاحب نوزادی میشوند که نیاز شدید به حضور فیزیکی و عاطفی مادر دارد، این مخالفت چهره جدّیتری مییابد و موجب ایجاد تنش و اختلاف خانوادگی میشود.
۷) زنان در کشور ما قادر به داشتن مشاغل مهم نیستند و این مسئله روح برخی از دختران را آزار میدهد، به گونهای که تحصیل و مدرک را برای خالی نبودن عریضه، محترم میشمارند و خود را بازندههای میدان اجتماع و سیاست میدانند و برای مبارزه با این تقدیر پیشساخته در پی راهحل میگردند. گفتنی است اشتغال آن گونه که تاکنون از آن بحث شده است تنها جنبه اجتماعی و اقتصادی ندارد. به عبارت دیگر، بُعد اجتماعی اشتغال و حضور در مجامع گوناگون و کسب وجهه اجتماعی را نمیتوان به عنوان تنها اثر اشتغال زنان دانست و اگرچه محصول و نتیجه اشتغال بهینه شدن وضعیت اقتصادی است امّا یکی از مهمترین مسائل مربوط به اشتغال، مسئله آرامش روانی است. بنابر آمارگیری در کشورهایبزرگ دنیا، زنان شاغل کمتر از زنان غیرشاغل به افسردگی مبتلا میشوند(پاورقی ۱ . جوآن بوریس آنکو، جلوههای زندگی یک زن.) و آنگاه که به دوران یائسگی میرسند به علت اینکه نوعی رضایت از گذشته شغلی خود دارند دچار یأس و نومیدی نمیشوند و با افتخارات و خاطرات دوره جوانی و اشتغال خویش به زندگی خود رنگ رضایت و امیدواری میبخشند.
بنابراین بُعد روانی اشتغال را نیز باید در نظر گرفت و آن احساس رضایت و خشنودی از خدمت به جامعه بشری است و نیز افزایش اعتماد به نفس که ناشی از مفید واقع شدن دانشجویان دختر برای اجتماع است. راهکارهایی که از سوی دانشجویان دختر برای رفع مشکل اشتغال مطرح شده است عبارتاند از: الف) ایجاد بستر مناسب برای اشتغال زنان با توجه به رشتههای موردتحصیل آنان و متناسب با تواناییهای زنان. نکته قابل توجه در این زمینه این است که در حاصل تحقیق ۲۵ ساله در صد دانشگاه که در چهل کشور دنیا صورت گرفته آمده است: اگر هدف و کار افراد بیش از تواناییهای آنها باشد دچار اضطراب میشوند و اگر هدف و کارشان پایینتر از استعداد و تواناییهای آنها باشد دچار افسردگی میگردند.(پاورقی ۲ . برگرفته از سخنرانی دکتر هلاکویی در سمینار روانشناسی کمال.) بنابراین اگر کسی با رشته تخصصی بالا و تواناییهای زیاد به علت نابهسامانی در سیستم اشتغالسازی کشور مجبور به انجام دادن کارهایی کمتر از حدّ تواناییاش باشد دچار افسردگی و دلمردگی میشود و این اختلال روانی در نگاه کلان موجب ایجاد بحرانهای روانی در جامعه میشود. ب) ایجاد مراکز و کارخانههایی که پرسنل آن زنان باشند تا دختران دانشجو در رشتههای فنّی و مهندسی در محیط سالم و به دور از ارتباطات غیرصحیح وغیرشرعی جذب بازار کار شوند. ج) در مرحله قانونگذاری برای زنان شاغل حتماً وظایف اصلی آنان که تربیت نسل آینده و همسرداری است لحاظ شود تا اشتغال مانع انجام وظیفه آنها نشود. د) ارتباط تنگاتنگ و نزدیک بانوان نماینده مجلس با دختران دانشجو و آشنایی با مشکلات فعلی و نیز مسائل و مشکلاتی که احتمالاً در آینده گریبانگیر آنها میشود و ایجاد امیدواری از سوی آنان برای اشتغال زنان در آینده. ه) ترویج فرهنگ صحیح اشتغال بانوان از طریق رسانههای گروهی به ویژه صدا و سیما. باید برای مردم این باور را ایجاد کرد که اشتغال زنان به معنای مبارزه با مردان یا در دست گرفتن نبض اقتصاد جامعه و برتر جلوه دادن جنس زن به مرد نیست. باید با شعارهای فمینیستی از هر نِحله و ترکیبی جلوگیری کرد تا بستر مناسب و طبیعی برای اشتغال زنان فراهم شود.
اقتصاد و فرهنگ ما سفرهای گسترده است که نیاز به تعاون دو جنس مرد و زن دارد تا موانع از سر راه برداشته و رشد و پویای در آن یافت شود. به زنان جامعه تعلیم دهیم که زندگی میدان مبارزه زن و مرد نیست و در قرن بیست و یکم باید این دو پیکره اجتماع با تعاون و همکاری راه زندگی را هموار کنند و در کنار یکدیگر آیندهای سعادتمندانه را بسازند. و) چنانکه اخبار نگرانکننده در مورد کمبود فرصتهای شغلی برای زنان در سطح وسیع و گسترده پخش میشود، اخبار امیدوارکننده در این زمینه را نیز از طریق شبکههای خبری و اطلاعرسانی به سمع و نظر دانشجویان برسانند تا از نگرانی و اضطراب آنها کاسته شود و درصدد حلّ این معضل برآیند؛ برای مثال کارشناسان در این زمینه مینویسند: زنان در مقایسه با مردان از فرصتهای شغلی بالقوه کمتری برخوردار هستند که این مشکل میتواند از طریق افزایش سطح تحصیلات و مهارت، تغییر نگرشهایحاکم بر جامعه و تغییر قانون کار تخفیف یابد. این عوامل باعث شده است که ایران در مقایسه با کشورهای دیگر فقط ۱۲ درصد سهم اشتغال برای زنان داشته باشد.(پاورقی ۱ . پیام زن،سال نهم، ش ۱۰، دی ماه ۱۳۷۹، ص ۳۲.) - ارتباطها و مشکلات دختران مشکل مهم دیگر در دوران تحصیل برای دختران دانشجو، ارتباط و کیفیت آن است و این مقوله از زیر مجموعههای مشکلات اجتماعی است. بحث ارتباطهای دانشجویان دختر را در دو بستر میتوان بررسی کرد:
▪ ارتباطهای مشروع که برخی در ارتباط با استاد و برخی دیگر در رابطه با همکلاسیهای مذکر و برخی دیگر مربوط به همکاسیهای مؤنث و دوستان خوابگاهی است. خاستگاه این مشکل نیز گاهی روانی است یعنی دختران به علت کمرویی و ضعف نفس یا عدم تربیت صحیح خانوادگی و گاه به علت ندانستن حدود ارتباطها دچار مشکل میشوند. اَشکال مختلف این مسئله عبارتاند از:
- سخن نگفتن در مورد مسئلهای که میدانند، به علت احتمال مسخره شدن از سوی دیگران؛
- نوعی حیا و حُجب منفی و احترام افراط گرایانه به استاد و در نتیجه ترس از بیان عقیده؛
- ترس و اضطراب ناشی از عدم اعتماد به نفس هنگام ارائه درس به استاد یا کنفرانسهای کلاسی؛
- ندانستن حدود و میزان ارتباط صحیح با دیگران به گونهای که زمینه سوء استفاده ایجاد نشود؛
- شماتت از سوی دوستان همکلاسی به سبب عدم ارتباط با دیگران؛
- ترس از سوء ظنهای دیگران یا در مظان تهمت قرار گرفتن و در نتیجه انزوا گزینی؛
- آشنا نبودن با اصول ارتباط و در نتیجه عدم برقراری ارتباط صحیح با دوستان هم اتاقی و همکلاسی.
▪ ارتباطهای نامشروع
- راهکارهای پیشنهادی از سوی دختران دانشجو در زمینه رفع مشکل ازدواج از سوی دختران راه حلهایی ذکر شده است که برخی نیاز به برنامه ریزی کلان در سطح کشور دارد و برخی دیگر با اندک تدبیر مسئولان دانشگاه و مسئولان امور بانوان قابل حل است.
با توجه به اینکه «انگیزش» از نظر روانی در رفتارهای افراد نقش اساسی دارد و حتی برخی از اندیشمندان تربیتی و روانشناسی تاریخچه پیدایش علم روانشناسی را به پیدایش انگیزش متصل میکنند و چون انگیزش از هنگام خلقت اولین انسان وجود داشته و موجب بروز رفتارهای مثبت و منفی او میشده است تاریخ علم روانشناسی را همزمان با تولّد اولین انسان میدانند، باید به انگیزش ارتباطها توجه کرد. شاید یکی از انگیزهها نمایش فیلمهایی است که ارتباطهای غیر متعارف را تبلیغ میکند و آن را به عنوان نیازی اساسی در درون افراد در میآورد. استفاده از فیلمهایی چون «دختری با کفشهای کتانی»، «شوکران»، «مرد عوضی» و... که هر یک به نوعی تیشه به ریشه باورهای دینی زده و باعث ازدیاد فرار دختران و افزایش ارتباطهای ناصحیح و شکستن قداستها است، پردههای حیا را در میان دختران دریده و آنها را به سوی روابط عاشقانه غیر منطقی و نامشروع میکشاند. دخترانی که پیش از ورود به دانشگاه در هالهای از قداست و حجب و حیا بودند امروز برای اینکه از قافله تمدن و کاروان تجدّد! عقب نمانند با الهام از الگوهای غربی، به ارزشها و باورهای دینی پشت میکنند و این حاصل تسامح و تساهل در مقولههای فرهنگی و دینی است. بنابراین تغییر روش و منش فرهنگی، اولین راهکار برای مهار و معنادار کردن ارتباطهای دختران و پسران است. نکته دیگر تبیین و تغییر حدود و مرزهای ارتباطها و روشنگری است که باید توسط متولیان دین، اعم از مبلغان، نویسندگان، هنرمندان و... صورت گیرد. در واقع ارتباطهای تعریف نشده باید بررسی شود. توجه به نیازِ «تعلّق» که از نظر اندیشمندان تربیتی یک نیاز مهم اجتماعی است و ارائه راه حلهای مناسب برای برآوردن این نیاز نیز راهگشای این قضیه خواهد بود. در این زمینه باید به خانوادهها نیز آموزش داد که عشق و محبت خود را بدون تبعیض و با تساوی بین فرزندان تقسیم کنند و چتر عاطفه خود رابر سر فرزندان جوان بگسترانند تا آنها برای ارضای «نیاز به محبت و داشتن تکیه گاه معنوی» به دیگران روی نیاورند.
- ازدواج؛ مشکل روانی - اجتماعی دانشجویانی که به پرسشهای ما پاسخ دادند ۱۸ - ۲۷ ساله و مجرد بودند. طبیعتاً یکی از مشکلات دختران در این گروه سنّی، تجرّد است و ازدواج به عنوان نیاز روانی و اجتماعی برای آنها از مشکلات اساسی به شمار میرود.
موانعی که بر سر راه ازدواج جوانان و به ویژه دختران دانشجو وجود دارد عبارت است از:
۱) مشکلات اقتصادی موجود برای آقایان که مانع از اقدام به ازدواج میشود و گاهی در صورت تمایل در نیمه راه با مخالفت خانواده دختر روبه رو میشود و به نتیجه نمیرسد.
۲) بالا بودن سطح توقعات در جامعه کنونی، هم از ناحیه دختران و هم از سوی پسران که عمدتاً ناشی از سطح پایین فرهنگ دینی در خانوادهها است.
۳) همکاری نکردن مسئولان فرهنگی کشور با جوانان طالب ازدواج و فراهم نکردن بستر مناسب برای پیوندها.
۴) وجود ارتباطهای غیر شرعی که نیاز به ازدواج را در جوانان کمرنگ کرده استو جوانان برای ارضای غرایز طبیعی خود به ادامه ارتباط با جنس مخالف بسنده میکنند.
۵) نا آگاهی از ازدواج و پیامدهای مثبت روانی و اجتماعی آن و در نتیجه ترس از ایجاد پیوند زناشویی به علت شکست احتمالی در آینده.
۶) منطقی نبودن معیارهای ازدواج و توجه بیشتر به معیارهای فرعی از سوی خانوادهها.
۷) همشهری نبودن و تفاوت فرهنگی بین دانشجویان متقاضی ازدواج در میان دانشجویان خوابگاهی و مخالفتها خانوادهها.
۸) جابهجایی ارزشها و ضدارزشها و ناهنجاریهای اجتماعی که موجب میشود موقعیتهای مناسب برای دختران محجّبه و باوقار و نجیب کمتر پیش آید (از جمله توجه به زیباییهای ظاهری).
۹) فرهنگ غلط موجود در بین دانشگاهیان که ازدواج را مانع بزرگی برای پیشرفتهای علمی و اجتماعی میدانند. گفتنی است دانشجویانی که تصمیم به ازدواج گرفته و مورد مناسبی را یافتهاند به مشکل خاصی برخورد میکنند. آنها که متعهد بوده و در شأن خود نمیدانند که با نامحرم در دانشکده یا داخل محوطه دانشگاه سخن گویند و از طرفی میترسند که مورد سوء ظن و تهمت قرار گیرند و بیرون از دانشگاه نیز نمیخواهند با نامحرم ارتباط داشته و سخن بگویند حتی اگر صحبت آنها در زمینه ازدواج باشد، به علت نبودن مکان ویژه در دانشگاه برای گفتوگو با مشکل مواجه میشوند و در موارد زیادی روزها و ماههای متمادی به دنبال مکانی برای صحبت میگردند. زن و مرد مکمل یکدیگرند و هیچ مرد یا زنی بدون ورود همسر به زندگیاش، در هر درجه و مقام علمی و اجتماعی که باشد موفق نخواهد شد. نیاز به داشتن یک همراه، همدل و همراز در زندگی برای هر انسانی اعم از مرد یا زن ضروری است و در زمره نیازهای روانی افراد است.
دانشجویان دختر براین باورند که با ورود به دانشگاه از خانواده خود فاصله گرفتهاند و نوعی اطمینان خاطر برای به دوش کشیدن بار زندگی را در خود یافتهاند و از سویی به استقلال کامل در زندگی و تصمیمگیریها نیاز دارند و پیش از ازدواج گویی معلقاند؛ نه چونان گذشته وابستگی کامل به خانواده و والدین دارند و نه افق روشن و مشخصی را برای آینده خویش مییابند و برای خارج شدن از این برزخ تنها راه، ازدواج است. - راهکارها آنچه دانشجویان به عنوان راهکار ارائه دادهاند، برگزار کردن کلاسهای آموزشی درباره ازدواج و آثار آن و شناخت صحیح معیارها و در واقع الگوهای عملی صحیح برای ازدواج است. نکته دیگر ایجاد زمینه مناسب مالی است؛ زمینههایی چون مسکن، کمک هزینه بیشتر و امکانات رفاهی در حدّ متعارف و معمول. قابل توجه است که احداث خوابگاههای متأهلین در حد زیاد و واگذاری آن به دانشجویان یکی از این راهها است. اعطای وامهای ازدواج و ایجاد تسهیلات در زمینههای گوناگون نیز موجب حل مشکل ازدواج میشود. بدیهی است که اگر بخواهیم برای حل این مشکل مراحلی را طی کنیم، آن مراحل را چنین میتوانیم برشماریم:
▪ ایجاد مراکز خاصی برای شناختن موقعیتهای افراد طالب ازدواج و فراهم کردن زمینه خواستگاری در مواردی که با معیارهای موردنظر دختر و پسر با هم سازگاری دارد. البته وجود چنین مرکزی اگر به صورت رسمی باشد اشکالاتی را به همراه خواهد داشت ولی مراکز مشاوره میتوانند به صورت غیر رسمی در کنار کار مشاوره به این امر نیز بپردازند و اگر چنین طرحی پذیرفته شود باید هم در خوابگاههای دختران و هم پسران، مراکز مشاوره دائمی برقرار شود و بین مسئولان این مراکز تبادل نظر صورت گیرد.
ناهید طیبی
دفتر مطالعات و تحقیقات زنان