از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

اگر مدیریت جاذبه هاى توریستى اصفهان در اختیار مالزى قرار گیرد

ماهاتیر محمد : اگر مدیریت جاذبه هاى توریستى استان اصفهان در اختیار مالزى قرار گیرد، سالانه برابر با ارز آورى نفت براى ایران سودآور خواهد بود

ماهاتیر محمد یکبار پس از آنکه مهمان شهر اصفهان بود گفت: «اگر مدیریت جاذبه هاى توریستى استان اصفهان در اختیار مالزى قرار گیرد، سالانه برابر با ارز آورى نفت براى ایران سودآور خواهد بود.»

ماهاتیر محمد در ایران به دانشگاه ها رفت، در سالن هاى کنفرانس بسیارى بر صدر نشست، به صدا و سیما رفت و به پاى بحثهاى فرهنگى و تاریخ مسلمانان و.‎/‎/ نشست با این حال این مرد اقتصاد و سیاستهاى توسعه به یکى از جاهایى که نتوانست برود، بخش خصوصى و از جمله اتاق بازرگانى بود.

در حقیقت اگرچه نشان زرین براى معمار اقتصاد مدرن مالزى براى ما نیز افتخار آمیز است اما یادآورى این گلایه بخش خصوصى بد نیست که اى کاش این فرصت هم دست مى داد که رمزوراز رشد سریع اقتصادى کشورش را توضیح بدهد و از این سفر و چه بسا امثال آن به عنوان یک تور آموزشى استفاده کنیم.

مالزیایى ها لقب Bapa Pemodenan پدر مدرنیزه (مالزى) را به ماهاتیر محمد داده اند.اگرچه دوران نخست وزیرى او یکى از طولانى ترین دوره هاى تصدى سیاسى بوده است اما هنگامى که او پس از ۲۲ سال دفتر کارى خود را ترک مى کرد فقر درمالزى از ۵۰ در صد به ۷ در صد رسیده بود. مالزى به جرگه ببرهاى آسیا پیوست. اشتغال در مالزى در حدى بهبود یافت که خود میزبان نیروى کار آسیاى شرقى و جنوبى شد.

با این حال اینکه ما چه لقبى به مهمان خود داده باشیم، چه توشه اى از این رهگذر چیده باشیم و تا چه حد به او به دیده غنیمتى براى روشن کردن راهمان نگریسته باشیم، آن چیزى است که سفر معمار توسعه مالزى را براى ما ارزشمند مى سازد.

اینک مهمان ما رفته است و جشن ها، تحسین ها، گردهمایى ها و مهمانى ها تمام شده است. به حتم داستان توسعه فراتر از افراد است با این حال آنچه بیش از هر چیز در تمرکز بر شخصیت هاى پیروز بدان نیازمندیم نگاهى عملگرا و راهبردى به رهاورد آنان براى راهیابى در نسخه بومى توسعه کشورمان است.اینکه او کیست شاید چندان مهم نباشد، اگر بدانیم او چه کرده است.

ماهاتیر محمد یکى از ۹ فرزند یک مهاجردو رگه هندى به مالزى و یک مادر مالایایى بود او بعدها پزشک شد و به مدت ۵ سال در زادگاه خود به مداواى بیماران پرداخت. همسرش همکلاسى دانشگاه پزشکى بود.۳پسر او در تجارت و سیاست در مالزى فعالیت دارند و یکى از دو دخترش مارینا نویسنده و فعال در زمینه بیمارى ایدز است.

سیاست اقتصادى ماهاتیر یکى از قابل بحث ترین جنبه هاى زندگى سیاسى او به شمار مى رود.دورانى که حاصل آن تمرکز بر تکنولوژى هاى برتر، صنایع، تجارت و تکنولوژى ارتباطات بوده است.بناى اصلى این برنامه ها بر همکارى ملى گذاشته شد.

یکى از پروژه هاى مورد علاقه او «پروژا استیل» بود که در حقیقت تلاش او براى الگو گرفتن از ژاپن و کره شمالى است.حاصل آن کارخانه ماشین سازى پروتون و خدمات تلویزیون ماهواره اى «آسترو» بود.رشد اقتصادى مالزى در بین سالهاى ۱۹۸۸ و ۱۹۹۷ بیشتر از ۱۰ در صد بود. آن زمان استانداردهاى زندگى تا ۲۰ برابر رشد کرد و درصد فقر، بیسوادى، مرگ و میر نوزادان و دیگر شاخص هاى اجتماعى در حد کشورهاى پیشرفته رشد کرد.

پروژه هاى ملى که او در این سالها انجام داد «تندراه شمال- جنوب»، «کریدور ابر رسانه اى»، فرودگاه بین المللى کوالالامپور و شمار بسیارى از پروژه هاى بزرگ صنعتى و عمرانى است. سیستم آموزشى یکى دیگر از نقاط بنیادى در برنامه حرکت مالزى به جلو بود. با این حال ماهاتیر هم چون بسیارى دیگر از مدیران اقتصادى و سیاسى از انتقادات چه اقتصادى و چه سیاسى در جامعه مالزى دور نبوده است. اما آنچه در وراى طیف نقاط مثبت یا ضعف در فعالیت او مهم است جهش اقتصادى مالزى از یک کشور فقیر و درمانده تازه از زیر یوغ استعمار درآمده با درصد بالاى بیکارى، است.

در یک بیان ارمغان ماهاتیر به مردم مالزى رفاه و آسایش بود.مالزى هم اینک به یکى از قطبهاى مهم گردشگرى و همچنین تحصیل دانشجویان خارجى درآمده است.

ماهاتیر محمد در یک سخنرانى گفته است: «ما به جاى استراتژى جایگزینى واردات، استراتژى توسعه صادرات را پى گرفتیم و اجازه دادیم خارجى ها با تکنولوژى خود، کشور ما را صنعتى کنند. در حالى که اگر خودمان مى خواستیم هر یک از این تکنولوژى ها را بسازیم، ۳۰ تا ۴۰ سال طول مى کشید.» 

اگرچه نباید از یاد برد کارى که ماهاتیر انجام داد، کار بزرگى بود، اما نه آن قدر بزرگ که از پس معمولى ترین آدم ها برنیاید. تنها کارى که وى انجام داد، این بود که در یک کلام به علم اقتصاد، اعتماد کرد.«ماهاتیر» مسلمانى معتقد و یک ملى گراى تمام عیار است و به صراحت در سیاست خارجى با غرب شهرت دارد.

ماهاتیر در مورد جهانى شدن با نگاهى به گذشته بر این باور است که باید از تجربه هایى که در این مورد وجود دارد استفاده کرد: «درس هایى که باید از تاریخ مردم مسلمان و امپراتورى اسلا مى آموخته شوند، بسیارند. در حقیقت اولین درس، اهتمام به امر برادرى اسلا مى است که مورد سفارش اسلا م بوده و بدون آن موفقیت و بقا امکان پذیر نیست. به راستى ما مسلمانان بیش از هر چیز نیازمند مطالعه و دانش پژوهى هستیم و این اولین کلا مى است که به حضرت رسول(ص) ابلا غ شد. همان طور که مى دانیم دانش پژوهان مسلمان در آن زمان نوشته هاى یونانیان و سایر دانش پژوهان عصر قدیم را مطالعه مى کردند، ولى از آنجا که از دستورات اسلا م پیروى مى نمودند از دانش و مهارت خود در هدایت جنگ و صلح بهره مى گرفتند و در انتشار آموزه ها و تعالیم اسلا م و گسترش قلمروى آن موفق بودند.

روشن است که عده اى از مسلمانان به منظور تحصیل دانش مجبور به مهاجرت مى شوند، که این امر موجب مى شود تا دیگران از استعدادها و توانایى هاى مردم ما بهره مند شده و پیشرفت کنند. به همین دلیل قادر به توسعه کشورهاى خود نیستیم. ما توانایى صنعتى شدن را نداریم. حتى نمى توانیم با کشورهاى تازه توسعه یافته رقابت کنیم و حتى در استخراج منابع طبیعى مان وابسته به دیگرانیم.

هر روز ما براى کسب حسنه و ثواب در دو دنیا نیایش مى کنیم. ما فقط براى کسب حسنه در جهان آخرت عبادت نمى کنیم. خداوند این دنیا را تنها براى کافران نیافریده است. این دنیا آفریده نشده که مؤمنان دچار پسامدگى شده، خوار گردیده و مورد ظلم و ستم قرار بگیرند. این دنیا متعلق به ما نیز هست، ثواب و حسنه براى ما در این دنیا نباید کمتر از آن دنیا باشد. گرچه جهان آخرت جاودان است، اما ما باید براى این دنیا تلا ش کنیم. ما در آغاز عصر اطلا عات هستیم. ما در ابتداى جهانى شدن هستیم. زمان طولا نى را از این دو پشت سر نگذاشته ایم. اگر بخواهیم مى توانیم آن را به دست آوریم اما اگر تعلل کنیم، دوباره بسیار عقب خواهیم افتاد.

همه ما مسلمانان خوبى هستیم ولى این انتظار زیادى است که به یکباره متحد شویم و یا یکدیگر را به عنوان برادر بنگریم، (گرچه تمامى آموزه هاى دینى ما تأکید زیادى بر امر برادرى در اسلام دارند.) اما حداقل همه مى توانیم از خطر بزرگى که در یک دنیاى بدون مرز با آن مواجه خواهیم شد، بترسیم و شکاف هاى بین خود و میان کشورهاى اسلا مى را کم کنیم.»

این درست است که ماهاتیر بیش از هر چیز مرد ایده هاى کاربردى و سازنده بود.قدرتى که مى توان با آن کارهاى بزرگ انجام داد. او مى گوید: «اگر قدرت اقتصادى داشته باشید، دولت شما قدرت دارد از کشور دفاع کند چرا که ازتجارت و کارآفرینى قدرت حاصل مى شود و مى تواند جهت دفاع هم بکار گرفته شود. ما نتوانستیم کشور صنعتى شویم چون مستعمره بودیم. بعدها «در کنار هم» در رقابت شرکت کردیم.ما کشورى فقیر با درآمد سرانه ۳۰۰ دلار بودیم که با حفظ«ثبات سیاسى»، تولید ناخالص خود را از ۱۲ میلیارد دلار به ۲۳۰ میلیارد دلار رساندیم. ما مى توانیم در مالزى فقط به فکر شکست همسایه ابرقدرتى مثل چین و همواره درحال جنگ باشیم، اما ما به خود مى گوییم: بهتر است از یک کیک که درحال ترقى و رشد است، لقمه اى اندازه خود برداریم نه کل کیک را که در خوردنش بمانیم.»
ماهاتیر محمد همچنان در بنیاد صلح خویش به نام perdana بر ضرورت تجهیز مسلمانان به سلاح علم پاى مى فشارد.

ماهاتیر محمد بارها به ایران آمده است و با بسیارى از اندیشمندان و مردان سیاسى ایران آشنایى دارد. او باز هم به ایران آمد و بسیار از او گفتند و شنیدیم.

هنگامى که در یک میزگرد سه نفره در شبکه چهارحضور داشت در میان تمام بحثهاى انتزاعى مهمانان برنامه سکوت کرد یا به لبخندى کفایت کرد اما هنگامى که سخن از کشورش مالزى به میان آمد به سراغ نکات کلیدى توسعه رفت واز آنچه گفت که در آموزش و پرورش ودر مورد اصل زبان ارتباطى جهانى در سر داشته و همان را در سیستم آموزشى مالزى پیاده کرده است.

منبع : سایت ایران مالزی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد