از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

۲۴۲ سال، براى پرداخت مهریه طلایى!!- پس کی عبرت میگیریم ؟؟؟!!!

 پس  کی عبرت میگیریم ؟!؟!؟ 

شاید هیچ وقت

 

قضات دادگاه تجدیدنظر استان تهران براى پرداخت مهریه سه هزار سکه طلا، به یک مرد ۴۳ ساله، ۲۴۲ سال فرصت دادند.

   
زن ۲۶ ساله اى با ارائه دادخواست مطالبه مهریه به شعبه ۲۶۶ دادگاه خانواده تهران، مهریه ۳۰۰۰ سکه طلا را به اجرا گذاشت و گفت: پنج سال قبل، پس از قبولى در دانشگاه تصمیم گرفتم همزمان با تحصیل وارد بازار کار نیز بشوم. مدتى در جست وجوى شغل مناسبى بودم تا این که در آزمون استخدام یکى از ادارات پذیرفته شدم و به عنوان حسابدار مشغول کار شدم. چند ماه بعد مورد توجه یکى از مدیران ارشد اداره قرار گرفتم و به خاطر موقعیت شغلى وى سعى کردم تا هر روز در نظر او بهتر جلوه کنم. وقتى با پیشنهاد ازدواجش روبرو شدم، سر از پا نمى شناختم و خود را در کاخ رؤیاها سوار بر اسب خوشبختى مى دیدم. هر چند مى دانستم ۱۷ سال اختلاف سنى من و خواستگارم موضوعى نیست که خانواده ام به راحتى بتوانند از آن چشم پوشى کنند. اما با این حال نمى توانستم از موقعیت مالى و شغلى خواستگارم چشم پوشى کنم. او صاحب یک مرغدارى بزرگ در اطراف تهران بود و چند قطعه زمین و باغ هم داشت ضمن این که از موقعیت کارى خوبى هم برخوردار بود.

زن جوان ادامه داد: با بررسى این شرایط تصمیم گرفتم در صورت مخالفت، مقابل خانواده ام بایستم. فکر مى کردم به سنى رسیده ام که بد و خوب زندگى را تشخیص دهم. سرانجام وقتى در برابر مخالفت هاى خانواده ام با این ازدواج ایستادم به خواسته ام رسیدم. داماد هم براى جلب نظر خانواده ام سند یک قطعه زمین را به آنها نشان داد و قرار شد در نخستین فرصت آن را به نام من منتقل کند. از سوى دیگر روز عقدکنان او با تعیین مهریه ۳۰۰۰ سکه طلا همه میهمانان و حاضرین را غافلگیر کرد. در حالى که آوازه خوشبختى ام همه جا پیچیده بود، پس از پایان تحصیلاتم مراسم ازدواجمان به خوبى برگزار شد اما کم کم اختلاف سلیقه هایمان به شکل جدى بروز یافت. همسرم با توجه به شرایط سنى اش نیاز به آرامش و شرکت در طرح هاى مالى سودآور داشت اما من سرشار از شور و هیجان جوانى بودم. به همین خاطر رفتارهایم ناراحتى شدید شوهرم را به دنبال داشت و به قول خودش تحمل سبک سرى هایم را نداشت تا اینکه با خود فکر کردم شاید تولد فرزند بتواند کمبودهاى عاطفى بین من و شوهرم را پر کند.
پس از چند روز مرور این تصمیم بزرگ، در این باره با شوهرم صحبت کردم اما او بشدت مخالفت کرد و در حالى که ۵ سال از زندگى مشترکمان مى گذشت، با صراحت اعلام کرد به دلیل مشکلات فراوان ریشه اى و ناتوانى در تحمل رفتارهایم قصد جدایى دارد.
بنابراین با شنیدن این حرف خانه شوهر را ترک کرده به خانه پدرى بازگشتم. دیگر حوصله رفتن به اداره را هم نداشتم چون روبرو شدن با شوهرم برایم سخت و عذاب آور بود. او همه غرورم را خرد کرده بود و با من مثل یک کودک سر به هوا و نادان رفتار کرده بود. جوانى و شور و شوق زندگى ام، مورد تمسخر او قرار گرفته بود به همین دلیل احساس سرخوردگى مى کردم تا این که تصمیم گرفتم مهریه ام را به اجرا بگذارم و تعهدات شوهرم را به او یادآورى کنم.
قاضى دادگاه پس از شنیدن اظهارات این زن دستور احضار شوهرش را صادر کرد.
مرد وقتى خواسته همسرش را شنید، رو به قاضى گفت: «به خاطر اختلاف هاى فرهنگى و نداشتن تفاهم اخلاقى ناگزیر تصمیم به جدایى از زنم گرفتم. من قصد ادامه زندگى مشترک ندارم و دادخواست طلاق داده ام. حال آن که به خاطر بدهى قبلى و ورشکستگى مالى، ماهیانه مبلغ زیادى از حقوقم کسر مى شود بنابراین در حال حاضر قادر به پرداخت کامل مهریه نیستم و تقاضاى تقسیط آن را دارم.»
بدین ترتیب قاضى دادگاه از زن جوان خواست براى توقیف اموال شوهرش فهرست دارایى هاى او را به دادگاه ارائه کند. وى نیز چند روز بعد با عصبانیت به دادگاه مراجعه کرد و گفت: «شوهرم زمان خواستگارى سند مالکیت یک قطعه زمین را به خانواده ام نشان داد و حتى وعده واگذارى آن را داد. او طى این ۵ سال هم در آنجا یک مجتمع مسکونى ساخته و حالا که تصمیم به توقیف ملک در قبال مهریه ۷۰۰ میلیون تومانى ام گرفته ام، پس از مراجعه به اداره ثبت متوجه شدم او سند قطعى ملک را به نام برادرش انتقال داده است و موجودى تمام حساب هاى بانکى اش را نیز خالى کرده است. حتى امتیاز و مجوز مرغدارى اش را هم به صورت صورى به دیگرى واگذار کرده و سند آن را نیز به نام مادرش تغییر داده است. او در حال حاضر هیچ گونه اموالى ندارد در حالى که ۲۴ سال سوابق کارى و حقوق و درآمد بالایى دارد.
بدین ترتیب قاضى دادگاه پس از بررسى فیش حقوقى مرد، دستور داد تا وى ۵۰۰ سکه به عنوان پیش قسط و ماهیانه یک سکه به صورت اقساط بپردازد.
پس از صدور این حکم و ابلاغ آن به طرفین پرونده، مرد در مهلت قانونى نسبت به رأى دادگاه اعتراض کرد و گفت: «طبق مدارک موجود هیچ دارایى ندارم و پرداخت ۵۰۰ سکه در حد توانم نیست. به همین خاطر تقاضا دارم تا تعداد سکه هاى پیش قسط کاهش پیدا کند.»
با ارجاع پرونده به شعبه ۴۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، هیأت قضایى این دادگاه از آنجا که دلیلى بر تمکن مالى مرد در پرونده وجود نداشت درخواست وى را پذیرفته و به مرد اجازه دادند تا ۱۰۰ سکه به عنوان پیش قسط و ماهیانه یک سکه تا استهلاک کامل مهریه بپردازد.بدین ترتیب مرد ۴۲ ساله براى پرداخت باقیمانده مهریه، حدود ۲۴۲ سال فرصت دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد