از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

مهرناز، شهناز، بهناز، سارا، مینا، سیما؛ همسران یک مرد ایرانی!!

راز ازدواج‌های پی در پی مرد شیاد چند چهره با زنان ثروتمند، با هوشیاری و جست‌وجوهای ششمین همسرش فاش شد.

مدتی قبل شش زن که با هم هوو بودند با مراجعه به دادگاه خانواده تهران، ضمن تسلیم شکایت‌های جداگانه خواستار جدایی و مجازات همسر فریبکارشان شدند.

مهرناز -32ساله- همسر ششم مرد فریبکار که به نمایندگی از دیگر«هوو»ها صحبت می‌کرد به قاضی «صداقتی » - رئیس شعبه ۲۶۲- گفت: متأسفانه همگی ما به خاطر سادگی، در دام مرد شیادی گرفتار شدیم که فکر می کردیم او مرد آرزوهایمان است. حال آن که همگی در زندگی اول مان شکست خورده و با مشکلات روحی، روانی فراوانی روبه رو بودیم، اما او با سوءاستفاده از اعتماد و سادگی ما و چرب زبانی، ما را به عقد خود در آورد تا میلیونها تومان کلاهبرداری کند. هر چند مطمئنیم بالاخره او هم تاوان تبهکاری‌هایش را خواهد داد.

مهرناز در ادامه گفت: در پی جدایی از همسر اولم با ارثیه پدری، یک کارگاه تولید لباس راه انداختم که با زحمات و تلاش فراوان خوشبختانه کارگاه هم رونق گرفت. تا این که مدتی بعد مردی به نام شهروز- متهم- که از مشتریان کارگاه بود به خواستگاری‌ام آمد.

او می‌گفت: به دلیل این که تا کنون همسر مورد علاقه و دلخواهش را نیافته، ازدواج نکرده است و پس از آشنایی با من شیفته‌ام شده است. با این حال به خاطر شکست قبلی در زندگی، علاقه‌ای به ازدواج دوباره نداشتم. اما او با اصرار و پافشاری‌هایش، فریبم داد و با وعده‌های فریبنده مرا راضی به ازدواج کرد.

بالاخره پس از مدتی با مهریه ۱۴ سکه طلا به عقدش درآمدم. پس از ازدواج هم امور کارگاه را برعهده گرفت. در حالی که نمی‌دانستم چه نیت شومی در سر دارد چرا که هنوز مدت کوتاهی از ازدواج‌مان نگذشته بود که به طرز مشکوکی مبلغ قابل توجهی از گاوصندوق ناپدید شد.

شهروز هم بشدت از این موضوع اظهار بی‌اطلاعی کرد. من هم به خاطر دوام زندگی‌مان از شکایت گذشتم. اما حرکاتش را زیرنظر گرفتم. بنابراین چند روز به طور پنهانی تعقیبش کردم تا اینکه شوهر فریبکارم را هنگام ورود به بانک دیدم. پس از خروج او و بررسی اسناد و مدارک حساب بانکی‌اش حقایق تلخی برایم فاش شد. چرا که دریافتم نام واقعی شوهرم«کیانوش» است. در حساب بانکی‌اش نیز میلیون‌ها تومان پول داشت.

با کشف این موضوع، در حالی که سعی داشتم بر اعصاب و حرکاتم مسلط باشم، با بررسی‌های دقیق‌تر، محل سابق زندگی شوهر فریبکارم را در جنوب کشور شناسایی کردم. بدین ترتیب پس از بررسی‌ها پی بردم او به اتهام کلاهبرداری از پنج زن تحت تعقیب است.

با روشن شدن این موضوع و شناسایی زن‌ها آنها با داشتن حکم قضایی همراه مأموران پلیس به خانه‌ام آمدند و شوهر فریبکارم را بازداشت کردند.

شهناز - 34 ساله، بهناز - 29 ساله، سارا - 30 ساله، مینا - 36 ساله و سیما - 33 ساله با تأیید حرف‌های هوویشان گفتند: ما هم فریب چرب زبانی‌های مرد چند چهره را خوردیم. اما نمی دانستیم او به طمع تصاحب ثروت و دارایی‌مان با ما ازدواج کرده و قصد کلاهبرداری دارد. حالا هم که پی به واقعیت برده‌ایم تقاضای جدایی از همسر فریبکارمان را داریم.

قاضی نیز پس از شنیدن اظهارات ۶ زن جوان در احضاریه‌ای مرد را از زندان به دادسرا احضار کرد.

کیانوش - 40 ساله - در جلسه رسیدگی به پرونده در حالی که دستبند به دست همراه مأموران به دادگاه منتقل شده بود، در دفاع از خود به قاضی گفت: به طمع تصاحب پول با جعل مشخصات و شناسنامه، زنان تنها که از تمکن مالی خوبی برخوردار بودند را شناسایی کرده و به آنها پیشنهاد ازدواج می‌دادم. بعد هم با مهریه اندک آنها را به عقد خود درمی‌آوردم و پس از جلب اعتمادشان به شیوه‌های مختلف از آنها کلاهبرداری می‌کردم. حالا که گرفتار قانون شده‌ام چاره‌ای جز بیان حقایق ندارم و حاضرم آنها را طلاق بدهم و تا حد توانم پول‌هایشان را بازگردانم.

قاضی نیز با شنیدن اظهارات مرد جوان حکم به طلاق ۶ زن داد و قرار شد بقیه اتهامات مرد تبهکار نیز در دادگاه دیگری رسیدگی شود.
 منبع: baztabonline.com
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد