حضرت یوزارسیف

جمعه شب  سریال حضرت یوزارسیف یا همان حضرت یوسف خودمان را نگاه می کردم .  

چند نکته خیلی برام  جالب بود  

۱- کرامات و علم غیب  

بعضی از مردم ومخصوصا مذهبیون تند رو  افراد خاصی  را صاحب کرامات و علم غیب میدانند . طوری که این افراد خاص از همه چیز خبر دارند حتی از نکات خیلی کوچک و در مسافتهای دور .

در همین قسمت دیشب سریال دیدیدم  در حالی که حضرت یوسف در چند قدمی زلیخا قرار داشت   قادر به تشخیص دادن  زلیخا از دیگر مردم نبود و وجود او را درک نکرد .  آیا  اگه قرار به داشتن علم غیب بود یوسف که از پیامبران بزرگ خداوند است نمی بایست   زلیخا را  

می شناخت  ؟؟  

به قول شیخ سعدی که  در شعری این مطلب را اینگونه شرح می دهد :   

یکی  پرسید از آن گم کرده  فرزند    که ای روشن روان پیر خرمند  

زمصرش بوی پیراهن شنیدی           چرا در چاه کنعانش ندیدی  

بگفت احوال ما برق نهان است       دمی پیدا و دیگر دم نهان است  

گهی بر طارم اعلی نشینیم          گهی  بر پشت پای خود نبینیم   

آیا  این حاکی از این نیست که پیامبران نیز تنها در صورتی که از جانب الله برای آنان وحی فرستاده شود  قادر  به تشخیص اینگونه مسائل هستند ؟ 

و آیا  غیر از پیامبران کسی قادر به دریافت وحی  می باشد ؟  

قضاوت با شما  

۲- عشق زلیخا  

اون  اوایل که سریال پخش میشد زلیخا را زنی بوالهوس میشناختم . 

البته شاید هم  همینطوری بوده باشه . 

اما وقتی زلیخا با این چشمان کم سو  و با این بدن نحیف   و قامت خمیده ،  با کلی  شور و  اشتیاق به جانب معشوق قدیمیش  می شتافت  تا لحظه ای  او را  ببیند  باورم شد که عشق زلیخا لااقل  حالا دیگه عشقی پاک است .  

با دیدن این عشق به   حال عاشقان  امروزی  که  امروز دل در گرو عشقی  و فردا  عشقی  دگر دارند  گریه ام می گرفت .    

دوستی می گفت : از دوست دخترم پرسیدم که سحر خانم  راستشو بگو با چند پسر دیگر ارتباط داری . 

 سحر خانم در کمال صداقت گفته بود  جز تو ۱۷نفر دیگر  

 (باز خدا پدرشو بیامرزه  ، که لااقل دروغ نگفته بود )

 3- عصمت

این مطلب عصمت ،خیلی وقتها فکرمو به خودش مشغول کرده . 

اینکه مثلا پیامبران به طور مادرزادی  از گناه کردن مبرا باشند  به نظر من نوعی ظلم به سایر بندگان است . 

البته میدانیم که اینطور نیست و عصمت چیزی جز یک دروغ بچه گانه نیست . 

.چون اگه اینطور بود و افرادی ذاتا از گناه و اشتباه پاک بودند : 

الف : حضرت  آدم  که اولین گناهکار بشر است  اگه  معصوم بود با وسوسه شیطان  از میوه ممنوعه تناول نمی فرمود .  

ب : حضرت موسی اگه از گناه معصوم بود آن مامور دربار فرعون را نمی کشت . 

پ : حضرت یونس اگه معصوم بود بی اجازه خداوند قومش را ترک نمیکرد و اقدام  به خودکشی نمی کرد . 

ت: در یکی از قسمتهای همین سریال حضرت یوسف  دیدیم که یوسف از یکی از زندانیان که آزاد میشد خواست که از فرمانروای مصر تقاضای آزادی یوسف را بکند و عملا حضرت یوسف به جای طلب کمک از خداوند  ، از بنده  خدا درخواست یاری می کرد . 

ج : در روایات آمده : وقتی که پسر  پیامبر مکرم اسلام  (ص)  فوت کردند ، پیامبر از شدت ناراحتی  چند  قطره اشک در چشمانش جمع شد . وحی آمد که ای محمد اگر این قطرات اشک از چشمانت سرازیر  بشه و روی زمین بیفته از پیامبری  خلع میشی .پیامبر (ص)  آنقدر چشمان مبارکش را به طرف آسمان نگه داشت که قطرات اشک در چشمانش خشک شد .  

حال بعضى از اشتباهات رسول الله در قرآن را مى آورم:  

عَفَا اللّهُ عَنکَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَتَعْلَمَ الْکَاذِبِینَ سورة التوبة - آیة ۴۳... 

خدا تو را بخشاید چرا به آنان اجازه دادی  .... ؟ 

 یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ ... [التحریم: 1] 

چرا بر خود آنچه را خدا حلال کرده ، حرام می کنى ... ؟ 

ما کان للنبی والذین آمنوا أن یستغفروا للمشرکین ولو کانوا أولى قربى من بعد ما تبین لهم أنهم 

 أصحاب الجحیم (113) وما کان استغفار إبراهیم لأبیه إلا عن موعدةٍ وعدها إیاه فلما تبین له أنه  

عدوٌ لله تبرأ منه إن إبراهیم لأواهٌ حلیمٌ{ ( التوبة : 113، 114 

شایسته ی این پیامبر ( محمد ) و ایمان آورندگان نیست که برای مشرکین طلب بخشش کنند حتی اگر نزدیکان خودشان باشند...   

ولا تصلِ على أحدٍ منهم مات أبداً ولا تقم على قبره إنهم کفروا بالله ورسوله ، وماتوا وهم فاسقون { ( التوبة : 84 

بر هیچکدامشان ( منافقان ) اگر مرگش فرا رسید ، نماز مگذار و بر قبرش هم نایست برای اینکه آنان به خدا و فرستاده اش کفر ورزیدند ...  

آیا  زمانی که محمد ابن عبداله که خداوند در مورد  ایشان می فرماید :لولاک لما خلقت الافلاک   ، از گناه و اشتباه مصون نیست میتوان کسان دیگری را معصوم دانست .  

بعضی وقتها  به خاطر این نظراتم  به کافر بودن متهم شدم . اما  من 

  اسلامی که عقل و منطق و شعورم را ازم بگیرد   نمیخواهم