از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

مضرات اولین عشق

روابط دختر و پسر قبل از ازدواج

 

تا همین چند سال پیش، انتخاب همسر در خانواده‌های ایرانی غالباً به این صورت بود که پسر آماده ازدواج ، مشخصات و خصوصیاتی که برای همسر آینده‌اش در نظر داشت را با کلی خجالت و سرخ و سفید شدن به خانواده‌اش اعلام می‌کرد و بزرگ‌ترهای خانواده با توجه به آن مشخصات و خصوصیات، دختری را در نظر گرفته و خانم های خانواده به خواستگاری او می‌رفتند. اگر در این مراسم دو طرف همدیگر را می‌پسندیدند، خانواده پسر برای بار دوم و این بار به همراه داماد به خانه عروس می‌رفتند و معمولاً با پیشنهاد یکی از بزرگترها، دختر و پسر در اتاقی جدا از سایرین با هم حرف می‌زدند و نظرات و حساسیت‌ها و دیدگاه‌هایشان در مورد زندگی را بیان کرده و توقعاتی که از همسر آینده‌شان داشتند را مطرح می‌کردند. در این نوع انتخاب همسر که هنوز در بسیاری از خانواده‌ها مخصوصاً در روستا‌ها و شهرهای کوچک رواج دارد والدین نقش اساسی و مهمی در انتخاب همسر برای فرزندشان داشتند.

 

درباره شرایط امروزی جامعه نکته ای را باید مدنظر داشت. در روستاها و شهرستان‌ها از قدیم الایام مردم همدیگر را می‌شناختند و هنوز هم افراد بومی هر منطقه همدیگر را می‌شناسند و از خصوصیات خانوادگی، پایبندی به اصول مذهبی، تقیّد نسبت به حریم خانواده، خصلت‌های اخلاقی و تعصبات و حساسیت‌های همدیگر آگاهند. بنابراین هر کس می‌داند قرار است با چه خانواده‌ای وصلت کند. اما در کلان شهرها و شهرهای مهاجرپذیر، اقوام و گروه‌های مختلف با فرهنگ‌ها و اعتقادات و سلیقه‌ها و خلقیات گوناگون در همسایگی هم زندگی می‌کنند، از طرف دیگر ارتباط بین همسایه‌ها و هم‌محلی‌ها بسیار کاهش یافته. به همین دلیل آگاهی از پیشینه خانواده‌ای که قرار است با آنها وصلت صورت بگیرد و شناخت خصلت‌ها و خلقیات آن خانواده بسیار مشکل شده. بنابراین می‌توان گفت یکی از عوامل اصلی رشد آمار طلاق در شهرهای بزرگ نسبت به شهرستان‌ها و روستاها همین مسئله است.

 

شاید به همین دلیل است که امروزه، نحوه انتخاب همسر و ازدواج مثل بسیاری دیگر از فرایندهای اجتماعی در شهرها و کلان شهرها به تدریج در حال تغییر است. رواج شدید روحیه فردگرایی، افزایش دامنه آزادی‌های فردی بخصوص در مورد زنان و دختران، گسسته شدن و یا تزلزل روابط و پیوندهای خانوادگی و توسعه منفعت طلبی و خودمحوری، از دیگر مواردی است که در جوامع شهری رو به افزایش است. برخی معتقدند این تغییر و تحولات از پیامدهای محتوم دوران گذر از سنّت به مدرنتیه است. عده‌ای دیگر تأثیرات فرهنگ غرب در جامعه را عامل بروز این وضع می‌دانند. علت این تغییرات هر چه می‌خواهد باشد، آنچه مهم به نظر می‌رسد این است که جامعه به تدریج از باورها و سنت‌ها و فرهنگ اصیلش فاصله می‌گیرد.

 

یکی از تغییراتی که از لحاظ فرهنگی به خصوص در شهرها به وجود آمده، حضور پررنگ زنان و دختران در جامعه است. امروزه کمتر اداره و کارخانه و سازمان و شرکت و فروشگاهی پیدا می‌شود که بخشی از کارمندان آن را زنان و دختران جوان تشکیل ندهند. همچنین تعداد زیادی از دانشجویان و هنرجویان دانشگاه‌ها و سایر مراکز آموزش عالی را دختران تشکیل می‌دهند. چنانکه گاهی اوقات تعداد آنان بیشتر از تعداد پسران پذیرفته شده در این مراکز و موسسات است.

کاملاً طبیعی است نتیجه این حضور، برخورد و تعامل بیشتر بین دخترها و پسرهاست و در این برخورد‌ها و مواجهه‌ها، عوارض و پیامدهای خاص خودش را دارد. یکی از این پیامدها شکل‌گیری و دوستی‌هایی بین جنس‌های مخالف است، دوستی‌هایی که اصطلاً به آنها «دوستی‌های خیابانی» گفته می‌شود.

در سری مقالاتی که در مورد حجاب، تقدیم کاربران عزیز شد ، گفتیم زن و مرد بصورت غریزی نسبت به هم کشش و تمایل دارند. این کشش و تمایل، زمانی نمود و تظاهر خارجی و عملی پیدا می‌کند که دختران با سر و وضع و لباس و آرایشی در جامعه حاضر شوند که باعث تحریک و واکنش مردها و پسرها شوند. به همین دلیل است که اسلام برای پیش‌گیری از شکل‌گیری این ارتباطات و عوارض منفی و ناخوشایند آن، رعایت حجاب از سوی بانوان و نگاه‌های معنی‌دار از سوی هر دو طرف را الزامی کرده است.

 

اما سوالی که پیش می‌آید اینست که چرا چنین دوستی‌هایی قبیح و زشت دانسته می‌شود؟ آیا وقت آن نرسیده که در مورد حُسن و قبح این دوستی‌ها با توجه به شرایط جامعه و رشد فکر و تکنولوژی، بازنگری صورت گیرد؟ آیا حقیقتاً این دوستی‌ها و رابطه‌ها عوارض منفی دارند یا مخالفت با این رفاقت‌ها یک سنت اشتباه است که از قدیم برجای مانده؟ اگر هدف از برقراری این ارتباط‌ها و مراوده‌ها، صرفاً شناخت همدیگر برای ازدواج باشد چطور؟ اگر دختر و پسری که با هم دوست می‌شوند متعهد شوند که ارتباط جنسی برقرار نکنند و به تعهدشان پایبند باشند، آیا بازهم باید با چنین رفاقتی مقابله کرد؟ 

 

مضرات اولین عشق

 امروزه نحوه انتخاب همسر مخصوصاً در شهرهای بزرگ به تدریج در حال تغییر است و با مرور زمان نقش خانواده‌ها در انتخاب همسر برای فرزندانشان کاهش میابد. بعضی از پسرها می‌گویند ترجیح می‌دهند با چند دختر، دوست شوند تا با شناخت هر کدام از آنها یکی را برای ازدواج انتخاب کنند. بعضی از دخترها هم همین ادعا را دارند. بعضی از دخترها و پسرها هم وقتی چنین رفاقت‌هایی برقرار می‌کنند برای توجیه کارشان مدعی می‌شوند قصد ازدواج دارند و دنبال شخص مناسب و دلخواه شان برای وصلت هستند.

 

برای بررسی و ارزیابی منافع و مضرات روحی و روانی و اجتماعی دوستی دخترها و پسرها با هم، بهتر است یک‌بار فرایند این دوستی‌ها را بررسی کنیم. البته ما در اینجا به جنبه‌های شرعی و حلال و حرام این موضع نمی‌پردازیم و فقط از ابعاد فردی و روحی چنین رفاقت‌هایی را تحلیل خواهیم کرد. البته فراموش نکنید که تعداد زیادی از دخترها و پسرها.  هرگز چنین ارتباطات و دوستی‌هایی را تجربه نمی‌کنند.

 

برقراری اولین ارتباط با جنس مخالف، به نحوی که براساس عرف جامعه به این ارتباط ، داشتن «دوست دختر» یا «دوست پسر» گفته شود ، سن و سال مشخص ندارد. چون برقراری این ارتباط یک فرایند فیزیولوژیک مثل بلوغ نیست که بتوان گفت حدوداً در چه سنی اتفاق می‌افتد. آنچه در این مورد می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد نوع تربیت خانوادگی، میزان پایبندی به اصول اخلاقی و مذهبی، محدوده نظارت خانواده‌ها بر فرزندان، مقدار تحریک شدن غریزه جنسی، رفتار و اعمال دوستان و اطرافیان، تعداد برخوردهای روزانه‌ با جنس مخالف آماده برای برقراری ارتباط و شرایط اجتماع و نوع نگاه جامعه به این موضوع است.

در اغلب موارد ، اولین ارتباط در هر سنی که شکل بگیرد به تدریج به یک ارتباط عاطفی و احساسی تبدیل می‌شود. البته در صورتی‌که این ارتباط برای هر دو طرف اولین تجربه باشد ، این وضع تشدید خواهد شد و طرفین، درگیر یک احساس عاطفی شدید می‌شوند که اصطلاحاً به آن «عاشق شدن» می‌گویند.

در بیشتر مواقع با برقراری اولین ارتباط هر دو نسبت به هم احساس دلبستگی بسیار زیادی پیدا می‌کنند ، طوری که برای یک مدت کوتاه هم نمی‌توانند دوری همدیگر را تحمل کنند. قلبشان برای هم می‌تپد و لحظه‌ای از یاد هم غافل نمی‌شوند و بالاخره خیلی زود تصمیم به ازدواج با هم می‌گیرند و تلاش می‌کنند به وصال هم برسند. اگر یک بزرگ‌تر به آنها بگوید که بسیاری از این عشق و عاشقی‌ها را دیده که آخر و عاقبت خوشی نداشته‌اند در جواب می‌گویند «عشق ما، با بقیه عشق‌ها فرق می‌کند» و مدعی می‌شوند که هیچ‌کس آنها را درک نمی‌کند.

غالباً در تجربه اولین عشق، مخصوصاً اگر دو طرف کم سن و سال باشند ، این ارتباط به کامجویی جنسی منتهی نمی‌شود به همین دلیل هر دو نفر مدعی هستند عشق‌شان پاک است و بر اساس هوا و هوس شکل نگرفته و اکثراً گمان می‌کنند خدا آنها را سر راه هم قرار  داده. اما از آنجا که غالباً این دو نفر در شرایطی تصمیم به ازدواج گرفته‌اند که هیچ‌کدام از طرفین و یا لااقل یکی از آنها- عمدتاً پسر- یا آمادگی ازدواج ندارند و یا به شدت وابسته به خانواده‌شان هستند و از آنجا که تقریباً در همه موارد خانواده‌ها با این تصمیم‌ و انتخاب فرزندشان مخالفت می‌کنند، تقریباً تمام این دوستی‌ها عاقبتی تلخ پیدا می‌کنند ، فقط در مواردی که دو طرف در سنین بالاتر چنین ارتباطی برقرار کنند طوری که نسبت به خانواده‌شان استقلال پیدا کرده باشند و یا در شرایط کاملاً استثنایی، خانواده هر دو نفر با انتخاب فرزندشان موافقت کرده و امکانات ازدواجشان را فراهم کنند، ممکن است این قضیه منجر به ازدواج شود.

 

 اما همانطور که گفتیم چنین اتفاقی کاملاً استثنایی است. بنابراین در اکثر موارد دختر و پسری که مدتی با هم دوست و عاشق همدیگر بوده‌اند باید تن به جدایی بدهند و این یعنی یک شکست عاطفی سنگین، که چنین اتفاقی یکی از تلخ‌ترین خاطرات افرادی است که آنرا تجربه کرده‌اند.

 

شکستی که عوارض آن تا مدت‌ها در زندگی فرد تأثیرگذار است. تقریباً همه کسانی‌که چنین ارتباطی داشته‌اند، از لحظه شکل گیری آن و مخصوصاً از موقعی که بین دو طرف دلبستگی به وجود می‌آید، دچار اُفت تحصیلی شده‌اند و موقعی که شکست می‌خورند این وضعیت اُفت تحصیلی تشدید می‌شود و گاهی فرد دچار افسردگی‌های شدید خواهد شد. معمولاً خاطره اولین تجربه عشقی و تلخی سرانجام آن، اگر نگوئیم تا پایان عمر، تا سال‌های زیاد همراه انسان می‌ماند.

اما... در بعضی موارد و گاهی به توصیه دوستان و اطرافیان و گاهی با تصمیم خود شخص، کسانی که در رسیدن به فرد مورد علاقه‌شان ناکام مانده‌اند، برای از بین بردن آن خاطره تلخ و جبران آن شکست، اقدام به برقراری یک ارتباط دیگر با شخص دیگر می‌کنند. یک «دوست دختر» یا «دوست پسر» دیگر!

معمولاً ارتباط‌های بعدی، ویژگی‌ها و عوارض خاص خودش را دارد که در قسمت بعدی به آن خواهیم پرداخت.

 

تبیان - احسان رادمند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد