از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

هرگز از یاد نخواهم برد

من، هرگز از یاد نخواهم برد که رؤیای بودن تو برای من،
گسیختن تمام بیهودگی ها بود...
 تو به من آموختی که ایمان،
 راهی است تا بی نهایت لحظه های دوست داشتن.
تو به من آموختی که احساس،
نوازش جاودانی لحظات تنهایی است.
تو به من آموختی که وسعت،
معنای ساده و بی آلایش یک پرواز است...
 اما من، خود آموختم که رؤیا،
پروازی است میان در هم آمیختگی دست های تو و من...
 هرگز، مهربانیت را فراموش نمی کنم، ای مهربان!...

نظرات 1 + ارسال نظر
faz جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:42 ب.ظ http://farzaneh43.blogsky.com

یا علی گفتمی عشق آغاز شد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد