از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

بهارت را نمی خواهم


بهارت را نمی خواهم همین پاییز تو کافی ست

برای زندگی کردن نگاه ریز تو کافی ست

 

غلافش کن تو خنجر را که قصد کشتنم کردی

از آن برنده تر داری زبان تیز تو کافی ست

 

نمی خواهم بگویی که تو را دیگر نمی خواهم

تو لب تر کن بگو بر خیز همین برخیز تو کافی ست

 

برو هرجا که می خواهی که چیزی از تو اینجا هست

به عشقت مطمئن هستم همین یک چیز تو کافی ست.

 

                   حوریه قاسمی پور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد