از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

این روسری آشفته یک موی بلند است

این روسری آشفته یک موی بلند است

آشفتگی موی تو دیــــــوانه کننده ست

بالقوّه سپید است زن اما زنِ این شعر

موزون و مخیّل شده و قافیه مند است

در فوج مدلهای مدرنیته هنــــــــــــوز او

ابروش کمان دارد و گیسوش کمند است

پرواز تماشـــــــــــــایی موهای رهایش

تصویر رها کردن یک دسته پرنده ست

دل غرق نگاهیست کــــه مابین دو پلکش

یه قهوه ای ِ سوخته ی ِ خیره کننده ست

با اخم به تشخیص پزشکان سرطان زاست

خندیدن او عامل بیماری قند است

تصویر دلش با کمک چشم مسلح

انگار که سنگی تهِ شیئیِ شکننده است

شاید به صنوبــــــــر نرسد قامتش امـــــــا

نسبت به میانگینِ همین دوره بلند است

ماه است و بعید است که خورشید نداند

میزان حضور و حذرش چند به چند است 

 

صالح دروند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد