از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

عاقبت

دیری است

مثل ستاره ها چمدانم را

از شوق ماهیان و تنهایی خودم

پُر کرده ام ، ولی

مهلت نمی دهند که مثل کبوتری

در شرم صبح پَر بگشایم

با یک سبد ترانه و لبخند

خود را به کاروان برسانم .

اما ،

من عاقبت از اینجا خواهم رفت .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد