از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

بانــوی عصر آهنــی و می شناسمت

بانــوی عصر آهنــی و می شناسمت

جلاد خوشگل منی و می شناسمت

تاریک،سر به زیر، مه آلــود، بی خیال

صبح عبوس لندنی و می شناسمت

انگار قند تــــــوی دلــــم آب مــــی کنند

وقتی که زنگ می زنی و می شناسمت

می دانم از شکنجه من شاد می شوی

آخر زنی ، زنـی ، زنی و می شناسمت

یک روز صبـــح بی که خداحافظی کنی

دل را یواش می کنی و می شناسمت 

 

یاسر اکبری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد