از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

وخـــواب می شود از ما بلند بــا بوسه

وخـــواب می شود از ما بلند بــا بوسه

چه طعم شعبده ای طعم قند با بوسه

درون هم دو لبالب شراب در یک جام

کــه هوش می برد از سر بخند با بوسه

هنوز رقص من و تو طلوع یک رویاست

که می کشد نفسم را بـه بند با بوسه

نگـاه شعبده ، مو وسوسه ، لبت تسکین

دو چشم حادثه ، گیسو کمند ... با بوسه

"و صبــح مثل پری زاده میشوی غمگین "

بـــه زندگــی شده ای پایبند ، بـــا بوسه

عیار عشق تو ناگفته مانده است ای خوب

و اینکه قیمت عشق تـــو چند ، با بوسه ؟ 

 

علی اکبر رشیدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد