از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از آن موهای وحشی خواستم دیوانه بازی را

از آن موهای وحشی خواستم دیوانه بازی را

از آن لبهای سرخت جرأت پیمانه بازی را

شبیه موی تــو بر شــانه میریزم و میدانم

که باز آغاز خواهم کرد فردا شانه بازی را

به زیر روسری خوابانده ای صد فتنه ی زیبا

به همراه هزاران عـــاشق پروانـــه بازی را

کنار حوض خانه ، کودکانه تجـــربه کردیم

من و تو با مکعبهای کوچک خانه بازی را

و حالا بـی تو آواره ترین دیوانه ی شهرم

در این زنجیر باید سر کنم دیوانه بازی را 

 

ایمان فرستاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد