از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

تمام سجده هایم در دل محراب، بازی بود

تمام سجده هایم در دل محراب، بازی بود

قبا و جا نماز و مهر من ، اسباب بازی بود

به پروازم خوشم اما به زنجیر است دستانم

نفهمیدم کــه این پرواز ، تنهـــا تاب بازی بود

تن خاکــــی فرومانده بـه گل از اشک چشمانم

خوشا اشکی ز دل، اشک دو دیده آب بازی بود

فقط چشم مرا هرروز خـواب آلوده تر کردند

عبادت های شبهای بدون خواب، بازی بود

به غیر از آن نمازی که شکستش یاد ابرویت

تمـــام سجده هایم در دل محــراب، بازی بود  

 

علی چاوشی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد