از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

نخواهی دید جز من، در کسی این سربه راهی را

نخواهی دید جز من، در کسی این سربه راهی را

بـــرای بردن دریــــا بیــــــاور تنگ ماهــــــی را

جدا کردی مسیر خویش را از من ولی دستی

به هــم پیوند داده انتهـــای این دوراهـــــی را

مرا می خواهــی اما در مقابل شرط هم داری

دوباره زنده کردی دوره ی مشروطه خواهی را

بـرای دیدنت فرقـــی ندارد راه و بـی راهه

به مقصد می رسانم هر مسیر اشتباهی را

به عشقت هرکسی شاعر شد از میدان به در کردم

زمانی " مولوی " و این اواخر هم " پناهی " را !  

 

سورنا جوکار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد