از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

مرا چو با غم هجران گذاشتی و گذشتی

مرا چو با غم هجران گذاشتی و گذشتی

به قلبم آتش سوزان گذاشتی و گذشتی


چو یافتی که اسیر کمند زلف تو گشتم

مرا به حال پریشان گذاشتی و گذشتی


دلم به غمزه ربودی و بر خلاف مروت

به عشق خویش گروگان گذاشتی و گذشتی


مگر در آینه کردی نظر که دیده ی ما را

چو چشم آینه حیران گذاشتی و گذشتی


مر ار چه بر سرعهد تو پایدار بماندم

تو پای بر سر پیمان گذاشتی و گذشتی


خلاف عهد قرین با رقیب گشتی و ما را

قرینه حسرت و پیمان گذاشتی و گذشتی 

 

سید رضا بهشتی نژاد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد